به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، دهقانیار در این نشست به تشریح کامل مسیر هنری خود پرداخت و گفت: «از ۹ سالگی زیر نظر استادان مختلف، موسیقی را بهصورت علمی آموختم و تا سال ۱۳۵۷ آموزشهای مدونی کسب کردم. پس از یک دوره تأمل شخصی، تدریس را آغاز کردم و با دانشجویان دانشکده هنرهای دراماتیک که برای فیلمهای کوتاه پایاننامهشان به موسیقی نیاز داشتند، آشنا شدم.»
همکاری رایگان با دانشجویان؛ تولد دوستی با آیندهسازان سینما
دهقانیار - در نشست «باهمان» که با هدف فراهمآوردن گپوگفتهای فرهنگی و هنری از سوی معاونت فرهنگی کانون بهصورت حضوری و سایبری برگزار میشود - در ادامه افزود: «بخشی از کارهای دانشجویی را بهصورت رایگان و از سر علاقه به تصویر، در محیط مجهز به پیانو و امکانات صدابرداری دانشکده انجام میدادم. تصاویر فیلمهای کوتاه پنجدقیقهای را روی پرده پخش میکردم و بهصورت زنده، بر اساس طرح از پیش نوشتهشده، موسیقی میساختم و اجرا میکردم.»
او تأکید کرد: «بسیاری از این دوستان پس از آن در عرصههای کارگردانی و بازیگری، فعالیتهای تولیدی مهمی انجام دادند.»
نقطه عطف: آهنگسازی «خونه مادربزرگه» با کمک بابک بیات
دهقانیار به تجربه آهنگسازی برای سریال «خونه مادربزرگه» اشاره کرد و اظهار داشت: «با وجود نداشتن تحصیلات عالیه موسیقی در آن زمان، علاقهمندی تیم تولید به همکاری با من، این پروژه را رقم زد. با استفاده از مطالعات پیشین و شناخت نحوه نوشتن برای سازهای مختلف، ایدههای خود را شکل دادم و از کمک زندهیاد بابک بیات بهره بردم تا کار به سرانجام برسد.»
او ادامه داد: «موسیقیهای سریال را پشت پیانو، بهصورت زنده برای تیم ساخت اجرا کردم. برای انتخاب نوازندگان، از لیست نوازندگان صدا و سیما کمک گرفتم تا بهترینها انتخاب شوند. ضبط نهایی در استودیو ۱۱۰، با هماهنگی همزمان گروه و موسیقی ضبطشده، کیفیت مطلوبی به همراه داشت. این تجربه بسیار برای من شیرین بود چرا که نخستین اثر حرفهای بود که در قبال آن دستمزد دریافت کردم، در حالی که کارهای پیشین را رایگان انجام داده بودم.»
آهنگسازی در خلأ فناوری: مداد، ذهن و اندازهگیری ثانیهبهثانیه
او با اشاره به نبود ابزار دیجیتال در آن دوران، توضیح داد: «نه رایانه بود و نه امکان بازبینی مجدد. تنها راه، آوردن کاغذ نتنویسی به خانه و اندازهگیری زمان بر اساس تصویر بود.»
دهقانیار تأکید کرد: «آهنگسازان نسلهای گذشته تنها با اتکا به ذهن، مداد و ساز، کار خود را پیش میبردند.»
تفاوت گذشته و حال: از عدم هماهنگی تا شبیهسازی لحظهای
دهقانیار تفاوت کار امروز و دیروز را در فناوری دانست و اظهار کرد: «امکاناتی که الان علاقهمندان موسیقی فیلم دارند، ما نداشتیم.»
او افزود: «در گذشته، ترکیب صوتی چندین ساز مختلف تنها پس از اجرای نهایی در استودیو مشخص میشد و گاهی با آنچه در ذهن آهنگساز بود، تفاوت فاحشی داشت.»
او به عنوان مثال، به خاطرهای از بابک بیات در همکاری با استاد بیضایی اشاره کرد و گفت: «پس از پایان کار و سینکشدن موسیقی روی فیلم، به دلیل هماهنگنبودن، مجبور به بازسازی دوباره کل کار شدند؛ امری که با فناوری امروز و امکان شبیهسازی لحظهای، قابل اجتناب است.»
رمز موفقیت موسیقی کودک: سادگی عمیق و ریشه در موسیقی ملی
دهقانیار در تشریح رمز موفقیت در ساخت موسیقی برای کودکان و نوجوانان، بر دو اصل کلیدی تأکید کرد: «ایجاد جمله موسیقایی ساده و در عین حال عمیق و برقراری پیوند با موسیقی ملی ایران.»
او توضیح داد: «اساس کار، ساخت جملهای موسیقایی است که در کوتاهترین زمان ممکن و با استفاده از کمترین نتها، با هوش مخاطب نوجوان ارتباط برقرار کند. اما مهمتر، هرچه این کار بیشتر ریشه در موسیقی ملی ایران، شامل ردیف دستگاهی، داشته باشد، موفقیت بیشتری به دست میآورد؛ زیرا ناخودآگاهِ جمعی ایرانیان، از کودکی با موسیقی اصیل ایرانی خو گرفته است.»
فوت کوزهگری از کودک درون
دهقانیار افزود: «سعی کردم در تمامی آثارم این ویژگی را لحاظ کنم. چالش اصلی، ایجاد تعادلی بین سادگی قابل درک برای کودک و ارجاع به ریشههای موسیقی ملی برای برقراری پیوند سریع با مخاطب ایرانی است.»
او «فوت کوزهگری» آثار را از «کودک درون» هر هنرمند دانست و اظهار کرد: «وقتی بتوانید منشأ ارائه و تولید یک اثر برای مخاطب کودک و نوجوان – چه موسیقی، چه نوشتار و چه تجسمی – را از کودک درون خود بگیرید، مطمئن باشید اگر مراحل تولید، حرفهای پیش برود، کارتان جواب قابل قبولی خواهد داد.»
دهقانیار نگاه خود به موفقیت پروژهها را تشریح کرد و گفت: «هر نوع همکاری با کارگردانان و گروههای مختلف، تجربهای منحصربهفرد بوده است. معیارهای موفقیت متفاوت است: گاهی نمره فنی بالاتر، گاهی موفقیت تجاری یا جذب مخاطب. اما به پخش موسیقی کودک و عنوانبندیهای بدون کلام، امتیاز ویژهای میدهم.»
او در مقابل، به تجربه کار در حوزه موسیقی بزرگسال و سریال «پدرسالار» اشاره کرد و افزود: «این موسیقی در دستگاه چهارگاه ساخته شد و نتیجه عشق و علاقه شخصیام به موسیقی ایرانی بزرگسالان بود. جملههای کاملاً دستگاهی وجود دارد که هر جمله از گوشههای دستگاه چهارگاه نشأت میگیرد.»
لذت از شاهکارهای موسیقی و آرزوی همکاری با بزرگان
دهقانیار با ابراز لذت از آثار موسیقی برجسته، گفت: «همیشه امیدوار بودم ای کاش شرایطی فراهم میشد تا در مقطعی که استادان پیشکسوت سفارش میدادند، شانس همکاری و آزمایش داشته باشم.»
او افزود: «در کارهای سینمایی هم آرزو داشتم با برخی کارگردانان بزرگ همکاری کنم؛ برخی در قید حیاتاند و برخی نه. اما عوامل حرفهای دست به دست هم میدهند تا مجموعهای موفق تولید شود.»
فواصل، نمک و فلفل موسیقی
در ادامه دهقانیار آهنگسازی را به آشپزی تشبیه کرد و گفت: «مثل آشپزی که غذا را مزهمزه میکند و نمک میریزد، ما در موسیقی با فواصل کار میکنیم. فواصل نسبت صداها به یکدیگر است که مزه موسیقی را میسازد؛ فواصل شیرینتر بر اساس ذائقه آهنگساز، مثل نمک یا فلفل. یک فاصله نامطبوع مثل نمک اضافه میتواند معجزه کند یا خراب کند.»
او ادامه داد: «انتخاب فواصل مثل نقاشی است؛ کجا چه رنگی با چه شدتی استفاده شود. در ارکستراسیون، آهنگسازان با سلیقه شخصی مزهمزه میکنند. امروزه در موسیقی الکترونیک با متخصصان جداگانه(سازهای الکترونیک، ارکستر کلاسیک و ملودی اصلی) همکاری میکنند. برای کودک، جملات کوتاه، قابل تقلید و با چگالی زیباییشناسی گروه سنی، آگاهانه مزهمزه میشود.»
هوش مصنوعی در موسیقی: شبیهسازی بدون خلاقیت انسانی
دهقانیار به نقش هوش مصنوعی پرداخت و افزود: «در گفتوگو با موسیقیدانهای مطرح دنیا، تأکید شده که هوش مصنوعی بر اساس دادههای قبلی پردازش میکند و خلاقیت انسانی –پیوند با ماورا– را ندارد. میتواند تنظیم به سبک برزیل یا راک انجام دهد، حتی صدای خواننده را شبیهسازی کند، اما زیباییشناسی انسانی را ندارد. انسان با حس شخصی و الهام، ایدههای نو میسازد؛ هوش مصنوعی فقط از الگوهای موجود انتخاب میکند.»
سفر پرزحمت و با ریشه در موسیقی ایرانی
در پایان، دهقانیار از زحمات کانون تشکر کرد و به علاقهمندان توصیه کرد: «خودتان را برای سفری پرزحمت با عشق زیاد آماده کنید. با آموزشهای دقیق و پایهای آغاز کنید، استعداد را با تمرین تکامل بخشید؛ مرحله به مرحله مثل کلاسهای مدرسه. مغرور نشوید؛ مسیر همیشه سربالایی است.»
او تأکید کرد: «وسواس در استفاده از موسیقی ایرانی به عنوان پایه ذهنی داشته باشید. اروپایی نمیتواند به سبک حافظ شعر بگوید؛ ما هم روح موسیقی ایرانی را داریم. پس از کسب معلومات، تحقیق کنید و از ریشههای ایران استفاده کنید تا به مراحل بالاتر ببرید؛ هر کدام در حد استعداد و تمایل، مرحله به مرحله پیش میرود.»
«باهمان» عنوان سلسله نشستهای تخصصی جدیدی است که نام آن برگرفته از شعر احمد شاملو («کوهها با همند و تنهایند/ همچو ما با همانِ تنهایان») است. معاونت فرهنگی کانون پرورش فکری این نشستها را برای کارشناسان حوزه و عموم علاقهمندان از طریق فضای سایبری راهاندازی کرده است.
این رویدادها با هدف کنار همبودن، گپوگفتهای فرهنگی، تقویت هماندیشی، آگاهی فرهنگی و هنری و ایجاد فرصتی برای ارتباط مستقیم با فعالان عرصه هنر و فرهنگ طراحی شدهاند.