به گزارش روابط عمومی ادارهکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان، به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، اکبر خدادادی مدیرکل کانون استان، نامهای صمیمانه خطاب به استاد فقید محمدعلی آزادیخواه منتشر کرد. او در این نامه مینویسد:
استاد محمد علی آزادیخواه عزیز سلام!
میخواستم پیام تبریکی برای هفته کتاب و کتابخوانی بنویسم که چشمم به کتابِ "مرادو" افتاد. با خودم فکر کردم به جای پیام و این جور چیزها برای تو نامه بنویسم که اهل کتاب بودی و هستی. چرا که نمیشود آدم یاد کتاب و کتابخوانی بیفتد و با تو که اسطوره نویسندگی بودی حرف نزند. حالا چند سال است که پرکشیدی و میدانم از آن بالا همه ما را میبینی. شاید با خودت میگویی خوب شد که در هفته کتاب و کتابخوانی آن پایین روی زمین نیستم. باید دائم جواب تلفن این و آن را میدادم که می گفتند؛ استاد! به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی از شما که نویسنده شهیر، بزرگ و افتخار ما کرمانی ها هستید؛ دعوت میکنیم بیمزد و منت در میان دوست دارانت حضور پیدا کنی و تو که شرمِ روستایی ات همیشه همراهت بود به کسی "نه" نمی توانستی بگویی. با فروتنی ده جا میرفتی تا هفته تمام میشد و دوباره تا سال بعد کسی یادت نمی کرد... استاد! این روزهای پاییزیات چگونه میگذرد!؟ از محمدعلی علومی و محمدعلی مسعودی چه خبر!؟ میدانم شما محمدعلیهای نویسنده هرجا باشید همدیگر را پیدا میکنید، چای مینوشید و از کلماتی میگویید که نوشتید و به یادگار گذاشتید شاید هم از کتابها و سوژههایی میگویید که فرصت نشد برای مردم این دنیا بنویسد و دست در دست مرگ با خود به همراه بردید.
راستی اینجا هنوز تیراژ کتابها همان ۳۰۰ و ۵۰۰ است و از سال گذشته که تو رفتی فرقی نکرده است. شاید ناراحت بشوی اما هنوز خیلی از کرمانیها کتابهای مرادو، پرستوهای دره پیچاب، خوشمزه ترین مزه درخت و ... تو را که بیش از دو دهه روی آن زحمت کشیدی را هنوز نخوانده اند. این که چیزی نیست کتابهای استاد باستانی پاریزی که به نظر من بیهقی زمانه ما بود را هم خیلی ها نخوانده اند...
بگذریم دوباره حرفهای تلخ نزنیم! بگذار نیمه پر لیوان را هم بگویم هنوز خیلی آدم حسابیها هستند که قدر کتاب را میدانند. قلم استاد سید علی میرافضلی، مهدی محبی کرمانی، افسانه شعبان نژاد، محمد شریفی نعمت آباد، حمید نیک نفس، یاسر سیستانی، مجتبی شول افشارزاده، احمد یوسف زاده، حامد حسین خانی، منصور علی مرادی و خیلی های دیگر هنوز جوشان است و به قول حافظ؛ هزار باده ناخورده در رگ تاک است. از آن بهتر خیلی از نوجوانها و جوانان با استعداد بروز کرده اند و خوب کار میکنند. باور نمیکنی بعضی از این بچهها چه اعجوبههایی در نویسندگی و هنر هستند؛ داستانها و شعرهای بعضی از بچهها را که آدم میخواند حظ می کند. راستی استاد! خیلی کنجکاوم بدانم که کتابخانههای بهشت برای بچهها هم کتاب دارد!؟ چون بهشت که بدون کتاب بهشت نمیشود می شود!؟ راستی گفتم بچهها. خبر همان است که بود، نویسندههای کودک و نوجوان استان را همچنان کسی چندان جدی نمیگیرد. هنوز یک عده فکر میکنند که نویسندگان کودک و نوجوان هنوز بزرگ نشده اند که بتوانند برای بزرگترها بنویسند! (همین قدر مسخره!)
جانم برایت بگوید باید ما را ببخشی که پراکنده حرف میزنیم مال این است که مدتهای زیادی با تو حرف نزده ایم. از سویی خودت که بهتر میدانی کرمانی جماعت ذاتاً پرنده است بحث که گل میاندازد از شاخهای به شاخه دیگر میپرد از بس که قصه و غصه دارد... دل آدم که پر باشد دنبال گوش مفت میگردد. راستی استاد! به نظرت نمیشود یک گریز کوتاه بزنی و بیایی درباره درد و داغهای کودکی ات کمی حرف بزنی و برگردی!؟ به قدر یک خواب که میشود نمیشود!؟ منتظریم اگر قابل دانستی خوشحال میشویم... وقتت را نمیگیرم احتمالاً مشغول نوشتن یک کار جدیدی. شک ندارم که نوشتههایت طنز شده اند و دیگر به قول خودت محمدعلی درد نمیکند ... چرا که نزد عزیزان از دست رفته ات هستی و شوخی بودن این جهان بیشتر برایت ثابت شده است. این چند خط را نوشتم که بگویم به یادت هستیم. فراموش نمیکنم که چقدر کودک بودی چقدر به فکر کودکان بودی...
زیاده عرضی نیست حسابی سلام برسان! به ویژه به استاد محمدعلی علومی نازنین! قرار است جشنواره قصهگویی امسال که اول و دوم و سوم دیماه است در سیرجان شهر شما برگزار شود، کاش بودی ...
زیاده عرضی نیست. اکبر خدادادی هفته کتاب و کتابخوانی آبان ماه سال ۱۴۰۴ شمسی