به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه، به بهانه حضور غلامرضا بکتاش شاعر و نویسنده بنام در کانون استان، گفتوگویی با ایشان صورت پذیرفت.
غلامرضا بکتاش در معرفی خود بیان داشت:
من غلامرضا بکتاش شاعر کودک و نوجوان؛ (اگر البته کودکان و نوجوانان شعرهای ما را دوست داشته باشند)، قریب به ۲۸سال است که در کانون هستم و تجاربی متفاوت در کانون داشتم. ورود من به کانون با آفرینشهای ادبی و به صورت مربی ادبی بود؛ بعدها نیز مربی فرهنگی شدم.
حاصل این سالها ۳کتاب کانونی و بیش از ۴۰کتاب غیرکانونی هست که همه کتابهای من شعر کودک و نوجوان بودند و مجموعههای شعر کودک من خیلی بیشتر از مجموعههای شعر نوجوانم هستند.
"آسمان به فکر صلح" آخرین کتابی است که در کانون از من چاپ شده و این کتاب برای نوجوانان عزیز، دخترها و پسرهایی هست که علاقهمند به ادبیات و شعر نوجوان هستند.
وی در پاسخ به این سوال که "کرمانشاه را چگونه دیدید؟" اظهار داشت:
عالی و استعدادهای بسیار خوبی دارد و زمانی که به اتفاق خانم خوشطبع (کارشناس ادبی کانون کرمانشاه) در برنامه دو پنجره مرکز سنقر حضور پیدا کردیم و در خدمت مربیان خوب این شهرستان خانم امیریان، خانم مظفری، آقای مظفری و دیگر دوستان بودیم؛ چه استعدادهای خوبی در مرکز سنقر دیدم و امیدوارم که از شعرا و هنرمندان آینده این استان باشند. تلاش اعضا به همراه آثاری که خواندند و نقد کردند را دوست داشتم.
این نویسنده توانمند درباره دنیای شعر و داستان، خاطرنشان کرد: ممکن است از نوشتن و سیری که در این دنیا داشته باشیم به خروجی شعر و داستان برسیم اما نویسنده شدن و نوشتن، نوعی سبک زندگی است، یعنی ما طوری زندگی میکنیم که خروجی آن شعر و داستان میشود. به نظر من دنیای نوجوانی و دنیای کودکی بدون شعر، دنیای بیخاصیتی است.
بکتاش در مورد اثرگذاری شعر در دنیای کودکان و نوجوانان تصریح کرد:
شعر یک واسطه تربیتی است اما خواندن آن واقعا" لذتبخش است. فکر میکنم زیربنای فرهنگ ما را هنر، ادبیات و شعر میسازد.
نوجوان امروز اگر با شعر آشتی کند و اهل شعر باشد و اگر داستان بخواند، فرهنگ آینده کشور ما ساخته میشود و چه فرهنگ نابی خواهد شد.
وی برای شاعرانگی کودک و نوجوان توصیه کرد:
از اینکه بگویم مدام حواسشان به گوشی نباشد و به قولی سرشان را از گوشی دربیاورند و این نصیحت همیشگی را دوباره تکرار کنم، پرهیز مینمایم. اگر نوجوان و یا کودک باشم سعی میکنم که به دنبال علایق خودم بروم، چیزی که در درونم هست را کشف کنم و پرورش دهم، از استعداد خود با خبر باشم و مسیری را بروم که خودم دلم میخواهد.
وی در صحبتهای پایانی گفت:
هر روز کانون سرشار از خاطره هست، خاطراتی تلخ، شیرین و خاطرات بسیاری که با کودکان و نوجوانان داشتم؛ اما اگر یک روز من بدون کودکان و نوجوانان باشد، آن روز برایم روز خوبی نیست.
