به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان ایلام ،ثریا محمودی،مربی فرهنگی ادبی مرکز آبدانان و عضو کمیتهی ادبی جشنواره قصه گویی از سفر قصه گفت: راه آبدانان تا ایلام، دیروز برای من تنها یک جاده نبود؛ هر پیچ و هر دشت، قصهای تازه در دل من مینوشت. مینیبوس کوچکمان پر از خندههای کودکانه بود؛ خندههایی که مثل نسیم سبکبال، کوهها و دشتها را زنده میکرد. بچهها با چشمهای درخشانشان از پنجره بیرون را نگاه میکردند؛ یکی نام روستاها را با شوق صدا میزد، دیگری شعری کودکانه میخواند و بعضیها قصههای کوتاه تعریف میکردند. صدای خندهها و گفتوگوهایشان مثل رودخانهای زلال در فضای سفر جاری بود. من در میان این همه صدا و رنگ، لحظهای به خودم آمدم و حس کردم این مسیر تنها راهی به ایلام نیست؛ پلی است میان رویاهای کوچک و آیندههای بزرگ. هر نگاه پرامیدشان، هر قصهی کوتاهشان، یادآور این حقیقت بود که قصهگویی نه فقط هنر، که چراغی برای روشن کردن دلهاست. خورشید نیمروز از پشت کوهها میتابید و جاده را به نخی طلایی بدل کرده بود. در دلم گفتم: چه افتخاری است همراهی با کودکانی که قصههای فردا را خواهند نوشت. این سفر، برای آنها آغاز جشن بود و برای من، آرامشی عمیق؛ آرامشِ اینکه در کنارشان، بخشی از قصهی زندگیشان شدم. وقتی به ایلام رسیدیم، هیجان بچهها چون آفتاب بر دلها تابید. نگاهشان پر از انتظار بود، و من با غرور و آرامش به آنها نگاه میکردم؛ خوشحال از اینکه این مسیر ساده، به خاطرهای شاعرانه و الهامبخش تبدیل شد.
ثریامحمودی، مربی فرهنگی ادبی مرکز آبدانان و عضو کمیتهی ادبی جشنواره قصه گویی از سفر قصه گفت