شاهنامه‌خوانی برای من فقط خواندن نیست، زندگی کردن است

امسال زهره مصیری در بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی شرکت کرده و با روایت داستان‌های شاهنامه، مخاطبان و داوران را تحت تأثیر قرار داده و صبح چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۴، در آیین پایانی این جشنواره، جزو برگزیدگان بخش آیینی سنتی مرحله‌ی استانی در کانون چهارمحال و بختیاری معرفی شده است.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان چهارمحال و بختیاری، زهره مصیری از نوجوانی با عشق به شاهنامه رشد کرده و امروز با صدای خود، داستان‌هایی چون گردآفرید و سهراب را زنده روایت می‌کند. زهره می‌گوید برایش شاهنامه فقط خواندن نیست، بلکه زندگی کردن با داستان‌هاست.

شروعی از کودکی و تشویق مادربزرگ

زهره می‌گوید: «حدود ۱۳۱۴ سالگی بود که شاهنامه‌خوانی را شروع کردم. کسی که بیشترین نقش را داشت مادربزرگم بود، چون پدربزرگم همیشه شاهنامه می‌خواند و مادربزرگم همیشه تشویقم می‌کرد و باعث شد این مسیر برایم شکل بگیرد»

او ادامه می‌دهد: «دو - سه سال است که به طور جدی در بخش آیین سنتی شاهنامه‌خوانی فعالیت می‌کنم و هر بار که روی صحنه می‌روم، هیجان و انگیزه‌ام بیشتر می‌شود»

شاهنامه‌خوانی برای من فقط خواندن نیست، زندگی کردن است
پند و نصیحت‌های پایان قصه‌، راز واقعی قصه‌هاست

راز ماندگاری قصه‌ها

زهره درباره چیزی که یک داستان را فراموش‌نشدنی می‌کند می‌گوید: «پند و نصیحت‌هایی که در پایان قصه‌هاست، راز واقعی آن‌هاست. این رازها هم بچه‌ها و هم بزرگ‌ترها را جذب می‌کنند و باعث می‌شوند هر داستان نسل به نسل منتقل شود»

اگر وارد دنیای شاهنامه می‌شد

او درباره اینکه اگر می‌توانست یک روز در دل قصه‌ها زندگی کند چه داستانی را انتخاب می‌کرد، می‌گوید: «قطعا داستان گردآفرید و سهراب را انتخاب می‌کردم. شجاعت و دلیری گردآفرید برایم جذاب است و صحنه‌ای که کلاه‌خودش می‌افتد و مشخص می‌شود زن است، یکی از همان رازهای تأثیرگذار شاهنامه است»

شاهنامه‌خوانی برای من فقط خواندن نیست، زندگی کردن است
اگر می‌توانستم پایان قصه‌ی رستم و سهراب را تغییر می‌دادم

پایان تلخ یا پایان دلخواه؟

زهره درباره تغییر پایان داستان رستم و سهراب می‌گوید: «اگر می‌توانستم پایان متفاوت بسازم، کاری می‌کردم که رستم زودتر بفهمد سهراب پسرش است تا این دو هرگز روبه‌روی هم قرار نگیرند. دوست دارم داستان‌ها گاهی پایان خوش هم داشته باشند»

قهرمانان زنده در زندگی واقعی

او از قهرمان مورد علاقه‌اش هم می‌گوید: «اگر یکی از شخصیت‌ها می‌توانست به دنیای واقعی بیاید، سیاوش را انتخاب می‌کردم. مردانگی و شجاعت او حتی در سخت‌ترین شرایط برایم الهام‌بخش بوده است»

شاهنامه‌خوانی برای من فقط خواندن نیست، زندگی کردن است
زندگی با شاهنامه یعنی آموختن از شخصیت‌های آن

شاهنامه در زندگی روزمره

زهره می‌گوید: «زندگی با شاهنامه یعنی یاد گرفتن از شخصیت‌ها. سیاوش، با شجاعت و صداقتش، به ما می‌آموزد که حتی در سخت‌ترین شرایط هم نامردی نکنیم. این درس‌ها در زندگی واقعی کاربرد دارند»

داستان عاشقانه و قهرمانی من

او ادامه می‌دهد: «داستان رستم و تهمینه برایم همیشه جذاب بوده، چون عاشقانه و احساسی است و در عین حال قهرمانی و سرنوشت در آن جریان دارد. تصمیم رستم برای دفاع از ایران و بعد از آن غم از دست دادن سهراب، همه درسی برای زندگی واقعی است»

قصه‌گویی خلاق یا وفادار؟

زهره نظر خود را این‌گونه بیان می‌کند: «به نظر من داستان‌هایی که کمی خلاقیت دارند، جذاب‌ترند. درست است که ممکن است چیزی از اصل روایت کم شود، اما خلاقیت راوی داستان را زنده و شخصی می‌کند»

توصیه برای دیگر شاهنامه‌خوان‌ها

او با لبخند توصیه می‌کند: «هیچ وقت از اشتباه روی صحنه نترسید. شکست، شروع موفقیت است. از یک جایی باید شروع کنید؛ اگر تا حالا سراغش نرفته‌اید، همین الان بایستید و شروع کنید»

برای زهره، شاهنامه نه فقط یک کتاب کهن است، بلکه دنیایی است که می‌توان در آن زندگی کرد، عاشق شد و درس گرفت. او با هر بار روایت، صدای قصه‌ها را زنده نگه می‌دارد و نشان می‌دهد که خواندن شاهنامه، تجربه‌ای واقعی و پرهیجان است.

شاهنامه‌خوانی برای من فقط خواندن نیست، زندگی کردن است

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha