به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دکتر محمد جعفر قنواتی با تاکید بر لزوم بهرهبرداری از قصههای عامه در تولید انیمیشن، داستانهای عامه و افسانههای ایرانی را به دو بخش «افسانههای حیوانات» و «افسانههای سحرآمیز» دستهبندی کرد و افزود: از این دو گونه، افسانههای حیوانات برای ساخت انیمیشن مخصوص کودکان مناسبتر هستند.
دکتر قنواتی که مجموعهای از افسانههای کهن ایرانی را در قالب یک کتاب برای تولید انیمیشن گردآوری کرده است، درباره قابلیتهای افسانههای ایرانی برای تبدیل به انیمیشن گفت: تقریبا همه افسانههای ایرانی برای تبدیلشدن به انیمیشن مناسب هستند. این افسانهها علاوه بر بهرهمندی از عنصر خیال، دو قطب کاملا مشخص دارند؛ در واقع نیروهای خیر و شر یا قهرمان و ضد قهرمان در این افسانهها به وضوح درک میشوند و این برای تولید انیمیشن که مخاطبش کودکان هستند بسیار مناسب است.
این پژوهشگر درباره خط ساده داستانی در افسانههای حیوانات توضیح داد: معمولا در افسانههای حیوانات، شخصیتها محدود هستند بنابر این هم بچهها راحت تر با این داستانها ارتباط برقرار میکنند و هم ساخت آنها برای انیماتورها سادهتر است.
طنز و کمدی یکی دیگر از ویژگیهایی است که دکتر قنواتی به آنها اشاره کرد. او در این باره گفت: درصد قابل توجهی از افسانههای ایرانی و بهخصوص افسانههای حیوانات دارای طنز و کمدی است. میزان طنز در این افسانهها شدت و ضعف دارد، اما همه آنها میتوانند مخاطبان خود را شاد کنند و به همین دلیل تماشای این داستانها در قالب انیمیشن میتواند برای بچهها بسیار دلپذیر باشد.
قنواتی افسانههای ایرانی را بخشی از فرهنگ عامه همه جهان دانست و افزود: افسانههای زیادی در کشورهای مختلف دنیا وجود دارند که اگرچه زبان و روایت متعددی دارند، اما بسیاری از آنها بنمایههای مشترک دارند. به عنوان مثال از داستان سیندرلا 600 روایت مختلف با نام ماه پیشونی در نقاط مختلف کشورمان وجود دارد. این داستانها کمی متفاوت هستند، اما یک مفهوم و بنمایه مشترک دارند. افسانهشناسان این داستانها را با توجه به نامهای متفاوت در کشورهای مختلف و به بنمایه مشترک با یک کد نامگذاری میکنند.
قنواتی بر ضرورت معرفی این افسانهها با روایت ایرانی به بچههای ایران و جهان تاکید کرد: بیش از 2 هزار افسانه در کشورمان داریم که با افسانههای خارجی بنمایه و شالوده مشترک دارند و با ساخت انیمیشن درباره آنها میتوانیم مخاطب بینالمللی داشته باشیم، اما کمتر از این سرمایههای فرهنگی خبر داریم.
نویسنده کتاب «افسانههای حیوانات» با اظهار تاسف درباره بیتوجهی و کمتوجهی به افسانهها و داستانهای کهن، گفت: متاسفانه فقط انیمیشنسازان کشورمان نیستند که از کنار این ادبیات پربار و غنی ساده عبور میکنند، در سینمای ما هم به ادبیات عامه توجه چندانی نمیشود و حتی نویسندگان ما هم کمتر به سراغ افسانهها میروند.
این پژوهشگر، داستان «آلیس در سرزمین عجایب» و داستانهای توماس مان را از جمله افسانههایی میداند که بارها و بارها در سینما و ادبیات جهان به آن پرداخته شده است. او در این باره توضیح داد: در خارج از کشور افسانهها که عموما ریشه در کتاب مقدس دارند، یا بر گرفته از اسطوره های روم و یونان هستند؛ بارها و بارها در فیلمهای مختلف سینمایی و انیمیشنی مورد استفاده قرار میگیرند، اما ما به داشتههای فرهنگی خود توجه چندانی نداریم.