نسل جدید فعالان عرصه انیمیشن ایران چه تفاوتی با نسل قدیم دارند؟
- به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه، طبیعتاً با نسل جدید انیمیشن در یک محیط آکادمیک آشنا هستم. به هر حال فضای دانشگاه جایی است که جوانان جدیتر و علمیتر انیمیشن را دنبال میکنند. جالب است که دوره قبل حدود 40 درصد از جوایز را دانشآموختههای رشته انیمیشن دریافت کردند. یعنی هم کسانی که در حال درس خواندن بودند و هم فارغالتحصیلان این رشته. البته من این نگاه را خیلی وسیع نمیبینیم، چون نسل گذشته در شرایطی انیمیشن تولید میکردند که زمینه فعالیت خیلی سخت بوده و تعداد آدمهایی که در این زمینه جدی کار میکردند تعدادشان زیاد نبود، حتی آموزشی هم به آنها داده نمیشد، در واقع خودآموز بودند. این استادان به وسیله سعی و آزمون و خطا خودشان فرا میگرفتند و طبیعتاً کار دشواری داشتند. عشق و علاقه بسیار زیادی برای این کار صرف میکردند، البته عدم کثرتشان هم برای این بود که کار سختی بوده و تعداد آدمهای کمتری وارد این حیطه میشدند.
آنها از زمانی که در کانون پرورش فکری فعالیت میکردند، چه در دوران قبل از انقلاب و حتی بعد جنگ، دارای جایگاه خوبی هستند. نگرششان با توجه به زمانی که این کار را انجام میدادند بسیار تحسینبرانگیز و ارزشمند است. یک اتفاقی در عرصه انیمیشن ایران افتاد و آن اینکه خونِ جوان و نگرش امروزیتر وارد کار شد. وسایل ارتباط جمعی خیلی کمک کردند که ما خیلی سریعتر از گذشته با تولیدات انیمیشن در دنیا آشنا شویم. الان به راحتی افراد میتوانند جدیدترین تولیدات را ببینند و اطلاعات به دست بیاورند. فنآوری هم که خیلی رشد کرده و جوانها خیلی سریعتر جذب این فنآوری میشوند. چون نرمافزارها را زودتر یاد میگیرند، سرعت یادگیری و انرژیشان بالاتر است و این مختص عرصه انیمیشن نیست و در عرصههای دیگر هم این قضیه صدق میکند.
نسل جوان زودتر دارد به مباحث میپردازد و بزرگتر از سن خودش میتواند نگاه میکند. انیمیشنی دیدم از یک جوان 16 ساله که دیدگاهش خیلی جهان شمول بود و مشکلات خیلی وسیع و گستردهتری را در رابطه با زندگی و مرگ میدید.
فکر میکنم خیلی زود دارند وارد این مباحث میشوند. شاید این هم همان سرعتی است که در انتقال مفاهیم داریم به دست میآوریم فرزندان ما مباحث و مدارج را زودتر طی میکنند. به نظرم بهتر است همه چیز در جای خودش اتفاق بیفتد. هیچچیزی سریعتر از زمان خودش نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. در کل، نگاه فیلمسازان جوان بینالمللیتر شده و به نسبت رقابتی به سطح جهانی رسیده.
یک نکته مهم در تفاوت انیمیشنهای نسل قبل و نسل جدید هم، پختگی مفاهیم هستند. جوانان بیشتر به فرم توجه دارند و علاقه نشان میدهند، فوقالعاده هم در این زمینه رشد کردهاند، اما در باب عمق مباحث و محتوای یک اثر، فکر میکنم آنقدری که روی تکنیک کار میشود، روی محتوا کار نمیشود، البته این یک معضل جهانی است و مختص انیمیشن ایران نیست.
بچهها درگیر فرم و ظاهر قضیه میشوند و جذابیتهای بصری برایشان خیلی جذابتر است و روی آن هم هدفگیری میکنند، اما انیمیشن یک فیلم است با یک معنا و محتوا و نه فقط یک اثر بصری، یعنی یک نقاشی صرف نیست، بلکه قصه و داستانی باید داشته باشد که بتواند منتقل شود.
در کل من نگاه را مثبت میبینم، ضمن ارجگذاری به انیمیشنهای گذشته که جایگاه خودشان را در زمان خودشان دارند و در تاریخ ما حتما ارزش داده می شوند، فکر میکنم انیمیشن امروز ایران قدمهای بزرگی را دارد بر میدارد.
نظرتان درباره جای خالی اکران انیمیشن بلند در سینماهای ایران چیست؟
- دلایل مختلفی میشود برای آن عنوان کرد. شاید خیلیها بگویند ما فاقد چنین مضامینی هستیم که فیلمهای بلند بسازیم. ما تجربهمان کم است. این را رد نمیکنم. هر کاری نیاز به تجربهای دارد، اما فکر میکنم ذائقه مردم ما هنوز آماده نیست. فکر میکنید آیا مردم ما (مخاطب عام) میل دارند در ساعتهای پر بیننده سینما (سانس عصر به بعد) بروند و یک فیلم انیمیشن را نگاه کنند؟
ظاهراً به نظر میآید انیمیشن بلند، محصولی است که باید آن را در خانه و پای تلویزیون نگاه کرد. این به غلط در جامعه ما اتفاق افتاده. بیننده ما عادت ندارد فیلم بلند، حتی فیلم انیمیشن خارجی را در سینما ببیند. آیا واقعاً بیننده ما ساعت 9 شب به سینما میآید؟ این فرهنگ خیلی جا نیفتاده است.
هنوز فکر میکنند انیمیشن برای کودکان است، ولی در دنیا این قضیه حل شده و میبینیم که حداقل یکی از پرفروشترین فیلمهای دنیا انیمیشن است.
بعد دیگر همان مسایل جاری آن است. شاید داستاننویس و فیلمنامهنویس فیلمهای بلند هم هنوز به آن شکل تربیت نکردهایم و اگر هم بخواهیم بنویسیم همان فیلمنامهنویسان فیلم زنده هستند که میآیند برای انیمیشن هم مینویسند. تبدیل این 2 ماجرا با هم فرق میکند. من نگاهم ناامیدکننده نیست، ولی یک اتفاقی که اخیراً دارد رخ میدهد این است که ما هر سال شاهد ساختهشدن فیلمهای بلند هستیم که البته من اینها را سینمایی خطاب نمیکنم، اینها فیلمهایی هستند که زمانشان 90 دقیقه است، ولی لزوماً فیلمهای سینمایی نیستند. شاید در نمایشهای خانگی یا شبکههای تلویزیونی بتوان آنها را نمایش داد. فکر میکنم هنوز فیلمسازها یا فیلمنامهنویسها به آن مهره گمشده که شناخت خصوصیات یک فیلم بلند است - که بتواند تماشاچی را تا پایان نگاه دارد - دست پیدا نکردهاند. این راز هنوز ناگشوده است.
ما فیلمهای خارجی را هم میبینیم، ولی آنها فوقالعاده روی سرگرمکنندگی سرمایهگذاری میکنند و انواع مختلف، جذابیتهای بصری و ... خیلی دارند. در یک رقابت ناعادلانهای هستیم که آثار ما را با فیلمهای خارجی مقایسه کنند. آیا فیلمنامه ما با فیلمهای خارجی یا انیمیشنها قابل قیاس هستند؟ ما حتی فیلم زندهمان هم به آن شکل نمیتواند رقابت کند.
پخشکنندهها معتقدند این فیلمها نمیتوانند سالنها را از تماشاچی پر کنند. ما با بودجه یک دقیقه از پرفروشترین انیمیشنهای دنیا یک فیلم بلند ساختهایم. آیا این یک رقابت منصفانه است؟
بُعد دیگر این است که سینما نیاز به سرمایهگذار خصوصی هم دارد، چراکه سرمایهگذار دولتی تفکر دولتی خودش را در کار میآورد . تهیهکننده دولتی مایل است بعضی از مضامین ارزشی ساخته شود و دست کارگردانان و فیلمسازها را باز نمیگذارندکه در زمینههای مختلف کار کنند. چون فیلمهای بلند پر هزینه هستند، بخش خصوصی سرمایهگذاری در فیلمهای بلند نمیکند، لاجرم تهیهکنندهها فقط میشوند بخش دولتی، بخش دولتی هم که یا ارگانها هستند یا آنهایی که اهداف خاصی را برای تولید فیلمهای بلند دارند. این فیلمها عمدتاً برای درآمدزایی و جذب مشتری ساخته نمیشود. بیشتر بر اساس مسایل فرهنگی و ارزشی ساخته میشوند. اینگونه فیلمها فکر نمیکنم آن درجه کیفیت را پیدا کنند که بتوانند تماشاچی را با رغبت به سینما بکشند.
برگزاری 8 دوره جشنواره پویانمایی تهران چه تأثیری در پیشرفت انیمیشن ایران داشته است؟
- این جشنواره هر دوره که برگزار میشود من سجده شکر به جا میآورم، چون میدانم چهقدر سخت است برگزاری جشنواره با وجود مشکلاتی که همیشه متأسفانه با رخ دادن آن، فعالیتهای فرهنگی را حذف میکنند. واقعاً خوشحالم که در این شرایط سخت، دبیر جشنواره به هر شکلی دارند این کار را انجام میدهند. من بعضی وقتها به عنوان مشاور، و بعضی وقتها به عنوان داور و امسال به عنوان یک فیلمساز در جشنواره حضور دارم. از اولین دوره تا حالا رصد کردهام و به صراحت میتوانم بگویم شکی نیست که انیمیشن ایران یک جلوهگاهی دارد به نام جشنواره پویانمایی، جشنواره پویانمایی آبرو و اعتبار کل انیمیشن ایران است. تنها جایی است که به صورت تخصصی به این مقوله میپردازد. خوشبختانه با بخش دانشجویی هم که به جشنواره اضافه شده این خانواده جمعیتش انبوهتر و علمیتر شده و کاملاً به جایگاه خودش در منطقه رسیده و در سطح جهانی شناخته شده است.
یکی از نقاط قوت جشنواره آمدن کارگردانها و تهیهکنندگان بزرگ انیمیشن دنیاست که در نتیجه آن یک تبادل فرهنگی اتفاق میافتد. از همه مهمتر این جو تبلیغاتی که بر ضد فرهنگ ایران در دنیا هست را از بین میبرد. جشنواره انیمیشن خیلی ویژه است، حتی از جشنواره فیلم هم ویژهتر است، یعنی یک کشور باید یک پتانسیل داشته باشد تا بتواند جشنواره برگزار کند.
این یکی از بزرگترین زیباییهای جشنواره است که نشاندهنده قدرت و زنده بودن انیمیشن در ایران است که به دنیا نمایش میدهد.
انیمیشن یکی از مشخصههای بزرگش این است که جلوهگاه فرهنگ و هنر ایران به دنیاست. به نظرم به دلیل رشدی که در تولیدات داشتهایم میتوانیم جشنواره را سالانه برگزار کنیم، البته اگر آن مشکلات خاصی که همیشه گریبانگیر جشنواره بوده حل و آن بحرانهای اقتصادی و هزینهها رفع شود.
به عنوان کسی که علاقهمند به این حوزه است، درسش را خوانده، تدریس میکند و فیلم انیمیشن میسازد، این را جشن بزرگ انیمیشن ایران و عید آن میدانم.
هشتمین دوره جشنواره بینالمللی پویانمایی تهران از 13 تا 17 اسفند سال 1391 در مرکز آفرینشهای فرهنگیهنری کانون تهران برگزار میشود.