با وجود سابقه کهن "پرده خوانی" به عنوان نوعی نمایش یا قصهگویی نمایشی، مذهبی در ایران، بهرهگیری از این قالب هنری، نمایشی در حوزه کودک و نوجوان مقولهای جدید محسوب میشود که ضرورت دارد چیستی، چرایی و چگونگی؟ آن توسط کارشناسان و کارگزاران فعالیتهای فرهنگی هنری در کانون تبیین و تعریف شود تا مربیان و علاقهمندان شرکت در این جشنواره با رویکردهای روشن و روانتری در این رویداد مهم فرهنگی هنری حضور فعال و خلاق پیدا کنند .
بهمنظور پاسخگویی به این سوالها و برخی ابهامهای دیگری که از سوی کارشناسان و مربیان کانون در استانها مطرح شده، به سراغ علی اکبر حلیمی کارشناس مسوول امور هنری استان خراسان رضوی و مسوول دبیرخانه این جشنواره رفتیم.
وی دانشآموختهی کارشناسی هنرهای نمایشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی دانشکده سینما و تئاتراست و در کارنامه فعالیتهای خود تجربیاتی نو مانند «پرده خوانی و تئاتر دینی و عروسکی» ( معجزه نزول باران و شیران پرده از معجزات امام رضا (ع) و... را داشته است.
آقای حلیمی در باره چیستی، چرایی و چگونگی " پردهخوانی رضوی" چه باید گفت؟
«پردهخوانی رضوی» در قالب جشنواره و در مراکز کانون، یکی از فرصتهای پدید آمده و بینظیر برای کسب تجربه، پژوهش و آفرینشهای فرهنگی، هنری و ادبی در حوزهی فعالیتهای دینی و مذهبی با توجه به ظرفیتها و نقاط قوت موجود در بدنه فرهنگی هنری ( مراکز ) و مربیان کانون است.
جشنوارههای رضوی کودک و نوجوان به ابتکار مدیرعامل و مسوولان فرهنگی هنری کانون چند سالی است که در سطح کشور مطرح شده و این فرصت را برای علاقهمندان و شیفتگان امام رضا علیهالسلام فراهم آورده است. انتصاب و اتصال موضوعی و محتوایی این جشنواره و فعالیتها به امام مهربانیها علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) نقطه قوت و منبع تغذیه و حرکت و جوشش است که کمبودهای نرم افزاری و سخت افزاری فعالیتها و پشتیبانیهارا جبران میکند. ببینید بهطور مثال «جشنواره نمایشنامه خوانی رضوی» - که دو دوره آن در سالهای 90 و 91 در استان خراسان رضوی اتفاق افتاد، چه حاصلی داشت؟ در سال اول، 138 گروه و در سال دوم بیش از 300 گروه نمایشنامه رضوی نوشتند و آن را خوانش کردند. این اتفاق شبیه به معجزه، در حالی افتاد که در تاریخ ادبیات نمایشی معاصر ایران ( یکصد ساله اخیر ) به اندازه انگشتان دست نمایشنامه رضوی کودک و نوجوان نوشته نشده بود.
این موفقیت از کرامت و برکت، و نام و یاد و عشق امام رضا (ع) در دل هنرمندان و مربیان ومریدان اهل بیت (ع) است که در فرصت و بهانه پدیدار شده در کانون با همه توان و انرژی و تجربه خود در آن شرکت کردند. با همین مضمون در سفر اخیر آقای رضایی مدیرعامل کانون به ایشان گفتم: ما برای سازماندهی فعالیت بیش از 300 گروه نمایشنامهخوان در مراکز کانون - با توجه به جدید بودن این فعالیت - حداقل به 10 سال وقت نیاز داشتیم، اما با ابتکار انتصاب این موضوع به ولایت رضوی و علوی، راه را کوتاه و موفقیت فرهنگی هنریما ن را تضمین کردیم .
«پرده خوانی رضوی» هم به همین روش انشاءا.. توفیقهایی را بهدست خواهد آورد. اما بیتردید نیازمند حسن تدبیر، تحقیق و پژوهشهای کارشناسی و برنامهریزی کارشناسانه و خردمندانه در کانون است .
و اما بعد در خصوص پاسخ اجمالی به سئوال کلی شما :
چیستی ؟ چرایی و چگونگی فعالیت پردهخوانی؟ که این قصه خودش به یک کتاب کار نیاز دارد. در حد مجال این گفتوگو پاسخ های اجمالی عنوان میکنم.
«پردهخوانی» نوعی قصهگویی نمایشی ایرانی و مذهبی است که در آن «پرده خوان» یا همان راوی هنرمند قصهگو و نمایشگر، با استفاده از تصاویر منقوش بر پرده اغلب به روایت مصایب و ماجراهای مرتبط با اولیای مکتب شیعه بهویژه داستانهای مربوط به امام حسین (ع)، خاندان و اصحاب و یاران ایشان در کربلا و عاشورا یا قبل و بعد از آن میپرداخته است. بسیار واضح است که رویکرد اساسی مضمون و محتوای پردهخوانیهای سنتی در گذشته مصیبتخوانی و نوعی دلدادگی به اهل بیت و عزاداری هنرمندانه ایرانی - شیعی بوده است، در حالیکه «پرده خوانی رضوی» در دهه کرامت ( ایام ولادت حضرت معصومه (س) خواهر امام رضا (ع) تا ولادت ایشان) رویکردی شاد و شور انگیز دارد، چراکه این دهه دههی ولادت اهل بیت و شاد بودن است. از سوی دیگرمخاطب پردهخوانی در گذشته عامه مردم بودهاند ، در حالیکه در کانون مخاطب این فعالیت، قشر خاص کودک و نوجوان هستند . بدین ترتیب تعریف این فعالیت چیستی؟ و حتی چرایی و چگونگی آن بهکلی رویکردی تازه و نو در محتوی و قالب ( شکل هنرمندانه خود) و نوع مخاطب و مجریان پیدا میکند. در حقیقت کانون با بهرهگیری از فرهنگ و هنر درخشان و میراث گذشته ایرانیان هنرمند شیعه و اقتباس از قالب بینظیر و بیبدیل پردهخوانی و هنر قصهگویی نمایشی ایرانی، که دارای جاذبههای بصری و تصویری، موسیقایی و بیانی خاص در حوزه کودک و نوجوان است، نوعی بازآفرینی و خلاقیت مدرن با اتکا به گذشته را پدیدار میکند .
- با این حساب آیا پردهخوانی برای کودکان و نوجوانان میتواند نوآوری و ساختار شکنی داشته باشد؟
نوآوری دارد، اما ساختار شکنی نخواهد داشت، چراکه ساختار پردهخوانی یعنی «پرده» ، «پرده خوان» و «متن پرده خوانی» را در جوهره کار خود حفظ میکند. اما متناسب با نیاز مخاطبان و تغییر محتوی، عناصر ساختاری پردهخوانی را با آنها تطبیق میدهد . بهطور مثال تصاویر منقوش بر پرده ممکن است شکل و شمایلی کودکانه و جدید پیدا کند، یا از تکنیک های فنی نقاشی کودک، کلاژ و... اما به نوعی با الهام از نقاشی قهوهخانهای، نگارگری و نقاشی ایرانی ترسیم شود. یا در متن پردهخوانی از اشعار و مدایح سادهتر و کودکانه و عناصر مقبول در حوزه ادبیات داستانی کودک و نوجوان بهرهبرداری شود. و پردهخوان از تکنیکهای آوایی و بیانی نمایشی نقالانه جدید و هنرمندانه متناسب با قصهگویی نمایشی برای کودکان و نوجوانان استفاده کند . نکته اساسی در این فرایند یعنی مراحل طراحی، تولید و اجرای «پرده خوانی» اقتباس از شیوه هنرمندانه گذشته است و بنا نیست که کانون به بازسازی یا نمونهسازی و یا حفظ و مرمت میراث گذشته بپردازد، بلکه با بهرهوری از میراث فرهنگی گذشته و تبدیل و فرآوری آن محصولی جدید با هویت ایرانی و اسلامی خلاق برای حوزه تخصصی و مخاطبان خود فراهم میکند. بیتردید زبان پردهخوانی در گذشته و اشعار و مدایح و ابیات پردهخوانان حاوی واژگان دشوار و غیر قابل هضم برای کودک و نوجوان امروزی است و با عنایت به تغییر و تحولات هنری و زیباییشناسی جدید و هجوم رسانهای تصویری و بصری دوران جدید و محصولات فرهنگی و هنری متنوع در دوره معاصر، نوع نیازهای کودک و نوجوان و ذائقه آنها نیز تغییر کرده است. وظیفه ما در دوران جدید این است که با حفظ میراث فرهنگی گذشته به نیازهای جدید مخاطبان تربیتیمان توجه کنیم و از حداکثر امکانات نرمافزاری و سختافزاری جدید و فنآوریها و دستآوردهای هنری و ادبی تخصصی حوزه کودک و نوجوان مثل تصویرگری و هنرهای بصری و تصویری مثل انیمیشن و .... نیز در کانون استفاده کنیم .
- به نظر شما آیا در پردهخوانیهای جدید برای کودک و نوجوان میتوان از تکنیکها و فنآوریهای مدرن استفاده کرد؟
بله ، چراکه در همان گذشتههای تاریخی شکلگیری پردهخوانی یعنی پانصد سال پیش حدود قرن نهم هجری مقارن با دوران حکومت صفویه و رسمیشدن دین اسلام و مذهب شیعه در ایران، که هنر پرده خوانی در سیر تحولی هنر "نقالی هزار ساله ایرانی" پدیدار و جایگزین آن شد، نقالان و پردهخوانان از پیشرفتهترین فنآوری هنری و تصویرسازی روزگار خود یعنی نقاشی دراماتیک (نوعی استوری برد)، نقاشی ایرانی، قهوهخانهای و بوم و رنگ روغن و... که به هر دلیل تکنیک پیشرفته در اختیار زمان خود بود، برای ایجاد جاذبه در هنر قصهگویی نمایشی و پرده خوانی استفاده میکردند . دقت فرمایید که هنرمندان پرده خوان در این نوع بهرهوری در روزگاری که نه سینما، نه تئاتر و نه انیمیشن و هنرهای بصری و تصویری امروزی در اختیار بود به عنوان بهتری فنآوری موجود استفاده کردند. هر چند جوهره هنر قصهگویی برانگیختن تخیل با استفاده از قدرت بیان قصهگو بود و اصولا ارزش هنر قصهگویی در گذشته و امروز به همین کارکرد اساسی هنر قصهگویی است، اما به تشخیص هنرمندان پرده خوان در گذشته با توجه به نیاز تصویری و بصری مخاطبان و برای مشاهده عینیتر صحنههایی که آنها در داستانها خلق میکردند، مخاطب نیاز به هنر تجسمی و نقاشی تدریجی یا تزیینی همان پردهها داشت . شاید اگر پردهخوانان گذشته فنآوریهای امروزی مثل فیلم استریپ، اسلاید ، پاور پوینت ، انیمیشن یا پردههای نمایش سایهای در اختیار داشتند ، از آن استفاده میکردند، چنانچه قصهگویان جدید مثل مربیان کودک، کتابداران قصهگو و هنرمندان حرفهای قصهگویی نمایشی امروزی در مراکز پیشرفته از آن استفاده میکنند. ناگفته نماند که در حقیقت پردهخوانی نوعی پرده صامت سینمایی دراماتیک بود و در سیر تاریخی تحولات هنری بهمرور تئاتر ، سینما و رادیو و تلویزیون جای این هنرمندان سنتی را گرفت و متاسفانه این هنر ارزشمند ایرانی، شیعی ( پردهخوانی و شبیهخوانی و تعزیهخوانی که به نوعی هنر تئاتر ایرانی مذهبی و تکمیل شده پرده خوانی است) پس ازسالها اخیرا در سازمان یونسکو به عنوان فهرست میراث فرهنگی و هنر جهانی ثبت شد !
- پردهخوانها در گذشته اغلب از آقایان بودهاند، امروزه مربیان کانون که اغلب خانم هستند ، با توجه به محدودیتهای کلامی، موسیقایی و حرکتی چگونه با این فعالیت میتوانند هماهنگ شوند؟
این یک پرسش بسیار خوب و مهم است ، آری در گذشته پردهخوانان اغلب از آقایان بودهاند و حتی در نمایش تعزیه خوانی نیز مردها و آقا پسرها در هیات زنپوش، نقش زنان و دختران را بازی میکردند، از سوی دیگر پردهخوان میبایست نغمهخوانی، پیشخوانی و آواز خوانی و موسیقی دستگاهی حزن انگیز ایرانی را بلد باشد و در جای جای کار خود از آواها و نواها و مدایح و مرثیهها، حرکات نمایشی و... از آن استفاده کند. اما امروز یک قصهگوی خانم(مربی کودک در کانون) در محدوده فعالیت قصهگویی حرفهای خود با استفاده از تصاویر و متناسب با نیاز مخاطبان خود میتواند از کلام آهنگین ( شعر کودک و نوجوان) بدون نغمهخوانی تک (آوازخوانی تک) و حرکاتی که شان مربیگری و حجاب اسلامی او را مخدوش نکند، و تبدیل به بازیگر تئاتر نشود، استفاده کند .
البته قرار نیست که مربی کانون بهویژه یک بانوی قصهگو، بشود همان پردهخوان حرفهای دوره صفویه یا قاجار! بلکه انتظار میرود با استفاده و الهام از شکل و شمایل این هنر و میراث فرهنگی با ارزش ایرانی، اسلامی، قصهگویی نمایشی تصویری ( پردهخوانی خلاقانه کانونی) داشته باشند.
بدون تردید با عنایت به اصالت ابزار بیان به عنوان ابزار اصلی یک قصهگو و توانمندیهای بالای بانوان قصهگو در کانون و استعدادهای بیانی و کلامی برجسته مربیان هنرمند کانون قطعا خواهند توانست «پردهخوانیهای رضوی مناسب نوجوانان» با استفاده از مهارتهای قصهگویی و تجربیات موفق و هنرمندانه - که مغایرتی با حرفه مربیگری نداشته باشد، عرضه کنند. در اینجا یک نکته مهم لازم به گفتن است، طبعا در قیاس با آقایان، بانوان برای اجرای پردهخوانی حرفهای محدودیتهایی دارند که امیدوارم این شرایط مد نظر داوران محترم قرار گیرد و بلکه به خلاقیتهای ویژه و نوآوری ایشان امتیاز داده شود.
- پردههای پردهخوانی در گذشته چگونه بوده است؟ و اکنون در شکل جدید آیا میتواند گونههایی دیگری داشته باشد؟
بنا بر مستندات باقی مانده و نظر پژوهشگران حوزه پردهخوانی و تعزیه، پردههای نقاشی پرده خوانان در گذشته اغلب به دوگونه «تزیینی» و «تدریجی» از جنس متقال یا کرباس در ابعاد تقریبی 5/1 در 3 متر افقی تهیه و در هنگام اجرای برنامه با نصب بر در و دیوار در کوچه و خیابان ( گذر، کاروانسرا ، حسینهها ، و یا کنار گورستانها و...) و یا پس زمینههای دیگر مورد استفاده قرار میگرفتند. پردههای تزیینی، روکشی از حریر داشت و داستانهای مختلف مربوط به رخداد و واقعه کربلا گاهی تا 72 مجلس اصلی و فرعی به عدد شهدای کربلا در آن نقاشی میشد، در این پردهها از خط نوشتههایی نیز بهصورت عنوان یا تیتر مثل «مجلس حر» «طفلان مسلم» یا... در کنار نقاشی استفاده میکردند، شمایلها به اولیاء و اشقیاء مربوط و هر گروه با رنگهای نمادین خاص ترسیم میشد، معمولا هالهای از نور، گرد سر معصومین(ع) یا چهره در نقاب با سبک خاص نقاشی ایرانی بدون پرسپکتیو ترسیم میشد. نقشهای پردهها عموما عامیانه، و حاصل تصور و تخیل برگرفته از گفتار توصیفی نقالان و قصهگویان واقعه کربلا و تحت تاثیر سبک نقاشی قهوهخوانی ایرانی بود که توسط برخی محققان فرنگی به نقاشی دراماتیک نیز تعبیر شده است.
نوع دوم، پردههایی بود که بهتدریج باز، یا روکش آن به کنار می رفت و در طول قصه گویی باز و به نمایش در میآمد. این نوع پردهها تعلیق و انتظار بیشتری در مخاطبان ایجاد میکرد. (در خصوص سبک و سیاق نقاشی پردهها و منشاء الهام و اقتباس نقاشان عصر صفوی و قاجار نظریههای کارشناسانه و پژوهشی ایراد شده که خود جای گفتوگوی خاص دارد)
و اما بعد در شکل جدید پردهخوانی برای مخاطب کودک و نوجوان در مراکز فرهنگی هنری کانون یا در سایر فضاهای فرهنگی هنری و حتی رسانه تصویری و بصری مثل تلویزیون ، یا... با استفاده از نوآوری و خلاقیتهای بصری و تصویری و حتی تکنیکهای مدرن میتوان آفرینشهای هنری تازهای را انتظار داشت . بنا به نیاز و ذوق هنری خلاقه مربیان و نوجوانان، پردههای جدید میتواند ترکیبهای جدیدی از تصویر سازی برای کودکان و نوجوانان با الهام از نقاشی ایرانی و به شکل کلاژ، پازل، رولی، مدور، گردونهای، کشویی، پاور پوینتی و یا حتی فیلم استریپی ، سایهای و ... باشد . ( در گردهمآیی آموزشی اخیر همافزایی پردهخوانی در استان خراسان رضوی ایدههای بسیار خوبی از سوی مربیان محترم و خلاق استان برای ایجاد جاذبه و نوآوری جدید در پردهها مطرح شد. در هر صورت این یک فرصت جدید برای خلاقیت و نوآوری با استفاده از گنجینه هنر گذشته ایرانی اسلامی است، گذشتهای که متاسفانه مدرنیستها به آن نگاه انبار و آرشیو متروکه داشتند؟! در حالیکه گذشته، چراغ راه آینده هویت فرهنگی هر ملتی است و ملت مسلمان ایران در مسیر تمدنی خود خدمات متقابلی را به اسلام و ایران عرضه داشته است و امروز نیز یکبار دیگر با تجدید حیات فکری و فرهنگی با ارزش خود - که مدیون انقلاب اسلامی است- میتواند نمونهسازی و الگوسازیهای ویژهای در حوزه هنر دینی کودک و نوجوان از جمله «پردهخوانی رضوی» و «قصهگویی نمایشی» داشته باشد .
بدیهی است که ما ادعای باز سازی، احیاء و مرمت آثار تاریخی هنری و میراث گذشته را نداریم بلکه از آن سنتهای هنرمندانه و ارزشمند برای خلق آثاری جدید در حوزه کودک و نوجوان متناسب با نیاز ایشان و استانداردهای هنری و ادبی کودک و نوجوان بهرهگیری میکنیم.
براین اساس متن پردهخوانی «محتوا» و «روایت نامه» آن و «نسخهها» نیز میتواند از ادبیات گذشته اقتباس و برای مخاطب خاص خود «باز آفرینی خلاق» شود. (این مباحث نیز جای گفتوگو و تبادل نظر کارشناسی دارد که امیدوارم در نشستی دیگر و درقالب مقاله علمی بتوانیم به آن بپردازیم) سپاسگزارم .
گفتوگو از فرهاد آقابیگی کارشناس روابط عمومی کانون استان خراسان رضوی