او همچنین به این موضوع اشاره میکند که کانون باید نهادی حاکمیتی شناخته شود تا یک شرکت که خود هزینههای خودش را تامین کند. گفتگو با او در آستانه فرارسیدن روز جهانی کودک و هفته ملی کودک در ایران به تشکیل فراکسیون کودک در مجلس توجه دارد.
چه ضرورتی دارد که یک هفته را به نام هفته ملی کودک نامگذاری کرده و برای آن تدارک ببینیم؟
مهمترین مسئله این است که ما در دوران کودکی میتوانیم برای جامعه سرمایهگذاری کنیم. درواقع سرمایه انسانی تا 18 سالگی قابل سرمایهگذاری است و بعد از 18 سالگی افراد دیگر در جامعه نقش آفرینی میکنند و شخصیت آنها هم شکل گرفته است. اگر ما این دوران را دریابیم عملا میتوانیم به نتیجه سرمایهگذاریهایمان در آینده جامعه امیدوارم باشیم. بنابراین لازم است که به کودکان به عنوان سرمایهگذاری بنگریم. به ویژه آنکه کودکان نیازهای مختلفی دارند و کودکان مختلف هم نیازهایی دارند که ما باید بتوانیم همه آنها را پوشش دهیم. همانطور که ما کودکانی با استعدادهای درخشان داریم کودکانی هم داریم که مشکلات جسمی و ذهنی دارند و باید به درستی به همه آنها بپردازیم و همه را به عنوان سرمایه بنگریم. اگر به کودکان توجه نکنیم در اینده و در بزرگسالی آنها باید با هزینههای بسیار مشکلاتشان را برطرف کنیم. بنابراین اگر هرچند روزی هم به کودکان اختصاص دهیم کم است زیرا حکم عدم توجه به تولید و ارزش افزوده در اقتصاد را پیدا میکند و آینده جامعه را با بحران هویت ملی و ناهنجاریهای اجتماعی مواجه میسازد.
مهمترین مسئله این است که ما در دوران کودکی میتوانیم برای جامعه سرمایهگذاری کنیم. درواقع سرمایه انسانی تا 18 سالگی قابل سرمایهگذاری است و بعد از 18 سالگی افراد دیگر در جامعه نقش آفرینی میکنند و شخصیت آنها هم شکل گرفته است. اگر ما این دوران را دریابیم عملا میتوانیم به نتیجه سرمایهگذاریهایمان در آینده جامعه امیدوارم باشیم. بنابراین لازم است که به کودکان به عنوان سرمایهگذاری بنگریم. به ویژه آنکه کودکان نیازهای مختلفی دارند و کودکان مختلف هم نیازهایی دارند که ما باید بتوانیم همه آنها را پوشش دهیم. همانطور که ما کودکانی با استعدادهای درخشان داریم کودکانی هم داریم که مشکلات جسمی و ذهنی دارند و باید به درستی به همه آنها بپردازیم و همه را به عنوان سرمایه بنگریم. اگر به کودکان توجه نکنیم در اینده و در بزرگسالی آنها باید با هزینههای بسیار مشکلاتشان را برطرف کنیم. بنابراین اگر هرچند روزی هم به کودکان اختصاص دهیم کم است زیرا حکم عدم توجه به تولید و ارزش افزوده در اقتصاد را پیدا میکند و آینده جامعه را با بحران هویت ملی و ناهنجاریهای اجتماعی مواجه میسازد.
*خب گاهی گفته میشود یک روز را خوب و تاثیر گذار برگزار کنیم بهتر از چند روز فعالیت است. آیا بهتر نبود که شیوه دیگری برمیگزیدید؟
البته چند سالی است که در کانون این هفته برگزار میشود ولی فقط یک روز توسط همه سازمانها و نهادها مورد توجه قرار میگیرد. اما امسال 20 دستگاهی که همه ساله برای روز جهانی کودک مسئولیتهایی داشتند به این نتیجه رسیدند که باید نهادی مثل «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» متولی این کار باشد. امسال و براساس جلساتی که در نهایت منجر به جلسه 24 تیرماه 1392 شد دبیری این هفته به کانون سپرده شد.
البته چند سالی است که در کانون این هفته برگزار میشود ولی فقط یک روز توسط همه سازمانها و نهادها مورد توجه قرار میگیرد. اما امسال 20 دستگاهی که همه ساله برای روز جهانی کودک مسئولیتهایی داشتند به این نتیجه رسیدند که باید نهادی مثل «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» متولی این کار باشد. امسال و براساس جلساتی که در نهایت منجر به جلسه 24 تیرماه 1392 شد دبیری این هفته به کانون سپرده شد.
*چه نمادسازی یا الگوسازی کردهاید که بتواند نگاهها را برای این هفته به خود جلب کند؟
شعار امسال هفته جهانی کودک «زنده باد کودکی، زندهباد زندگی» تعین شده است که در واقع همان تداوم عمل صالحی است که باید در انتقال ارزشهای صالح به نسل آینده انجام گیرد. از سوی دیگر انتقال تجربه و فرهنگ کهن در راستای پرورش انسانهای شایسته هدف طراحی این شعار بوده است. با این شعار و این 7 روز و مناسبتهایی که تعریف شده هدفی مد نظر است که با آن بتوان جامعه و نهادهای مختلف را به کودکان توجه داد. الان ما 20 دستگاه اجرایی و سیاستگزار داریم که هر کدام به صورتی جزیرهای برای خود عمل میکند و عملا هیچ هماهنگی دراینباره بین آنها وجود ندارد. این هفته میتواند بهانهای برای همگرایی این 20 دستگاه و به تصمیم واحد رساندن آنها در قبال کودکان باشد.
شعار امسال هفته جهانی کودک «زنده باد کودکی، زندهباد زندگی» تعین شده است که در واقع همان تداوم عمل صالحی است که باید در انتقال ارزشهای صالح به نسل آینده انجام گیرد. از سوی دیگر انتقال تجربه و فرهنگ کهن در راستای پرورش انسانهای شایسته هدف طراحی این شعار بوده است. با این شعار و این 7 روز و مناسبتهایی که تعریف شده هدفی مد نظر است که با آن بتوان جامعه و نهادهای مختلف را به کودکان توجه داد. الان ما 20 دستگاه اجرایی و سیاستگزار داریم که هر کدام به صورتی جزیرهای برای خود عمل میکند و عملا هیچ هماهنگی دراینباره بین آنها وجود ندارد. این هفته میتواند بهانهای برای همگرایی این 20 دستگاه و به تصمیم واحد رساندن آنها در قبال کودکان باشد.
* الان استانها هم به اندازه پایتخت تدارک این برنامه را دیدهاند؟
از تابستان و آن جلسه آخر تیرماه که عرض کردم تا به الان 28 استانداری کارگروههایی برای برگزاری هفته کودک در استان مربوط به خودشان تشکیل داده و ضمن برگزاری جلساتی در باره روزهای نامگذاری شده برای این یک هفته برنامهریزی کردهاند. براساس این برنامهریزی متولی هر روز نیز یکی از نهادهای اجرایی است. برای مثال روز 15 مهر که متولی آن وزارت آموزش و پرورش است روز «کودک، خانواده و مدرسه» نامگذاری شده است. سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ، سازمان صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی دیگر متولیان این روزها هستند و دبیری این همایش هم به عهده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
از تابستان و آن جلسه آخر تیرماه که عرض کردم تا به الان 28 استانداری کارگروههایی برای برگزاری هفته کودک در استان مربوط به خودشان تشکیل داده و ضمن برگزاری جلساتی در باره روزهای نامگذاری شده برای این یک هفته برنامهریزی کردهاند. براساس این برنامهریزی متولی هر روز نیز یکی از نهادهای اجرایی است. برای مثال روز 15 مهر که متولی آن وزارت آموزش و پرورش است روز «کودک، خانواده و مدرسه» نامگذاری شده است. سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ، سازمان صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی دیگر متولیان این روزها هستند و دبیری این همایش هم به عهده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
* حالا فرض کنیم برخلاف سالهای قبل که یک روز به عنوان روز جهانی کودک برگزار میشد امسال یک هفته تحت عنوان هفته ملی کودک نامگذاری شود و در بهترین حالت همه نهادهایی که نام بردید هم بیایند و مشارکت کنند. چه تضمینی وجود دارد که باز همه این هماهنگی ها به همین یک هفته محدود نشده و تا سال موضوع کودکان فراموش نشود.
اتفاقا ما برای این همگرایی برنامهای داریم و میخواهیم از این فرصت استفاده کرده و به همه این نهادها و حتی سه قوه یادآورشویم که هیچ نهاد فرابخشی برای کودکان وجود ندارد. متاسفانه باید بگویم که حتی یک کلمه درباره کودکان در اسناد بالادستی به میان نیامده است. اگر نگاهی به برنامه 5 ساله پنجم بیندازید خواهید دید که هیچ اشارهای به موضوع کودکان نشده است و عملا هیچ وظیفهای در قبال کودکان برای هیچ ارگانی تعریف نشده است. اما موضوع به همینجا هم ختم نمیشود در سند چشم انداز 20 ساله هم هیچ اشاره ای به کودکان نشده است. این در حالی است که سرمایه قابل توجهی برای کودکان در کشورما صرف میشود ارگانهایی که به نوعی متولی کودکان هستند بودجههای خوبی دارند ولی چون کنار هم نیستند و از یک سیاست کلی پیروی نمیکنند عملا نتیجه ای هم چه در کوتاهمدت و چه در میان مدت نمیگیرند و برای بلندمدت هم نباید انتظاری داشته باشیم.
* مهمترین دلیل این غیبت و بیتوجهی به کودکان این است که کودکان حق رای ندارند و نمیتوانند رای دهند. همین نیز باعث میشود که هیچ گاه سیاستمداران چه آنها که برای نمایندگی مجلس پا به میدان میگذارند و چه آنهایی که برای ریاستجمهوری و یا سایر نهادهایی که با انتخابات گزینش می شوند رای کودکان را ندارند و همین سبب میشود که مطالبات کودکان مطرح نشود و کسی هم پیگیر آن نباشد.
ما دقیقا همین مسئله را میخواهیم مورد بحث قرار دهیم. ما استانداری ها را پای این کار کشاندهایم که بتوانیم عالیترین مقام اجرایی هر استان را درگیر این بحث کنیم. از سوی دیگر میخواهیم با تشکیل کارگروههای مختلف در هر استان این مسئله غیبت کودکان در اسناد بالادستی را برجسته کنیم و به نمایندگان مجلس نیز نشان دهیم که چگونه در قانون و اسناد بالادستی جایی به کودکان اختصاص داده نشده است. از سوی دیگر با نمایندگان مجلس شواری اسلامی در حال رایزنی هستیم تا در آستانه این هفته نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ضرورت ایجاد و راهاندازی فراکسیونی در مجلس پی ببرند تا ازاین به بعد قانونگزاران با توجه به مسائل کودکان مواد قانونی را به صحن ببرند و به این سرمایه عظیم انسانی توجه بیشتری کنند.
ما دقیقا همین مسئله را میخواهیم مورد بحث قرار دهیم. ما استانداری ها را پای این کار کشاندهایم که بتوانیم عالیترین مقام اجرایی هر استان را درگیر این بحث کنیم. از سوی دیگر میخواهیم با تشکیل کارگروههای مختلف در هر استان این مسئله غیبت کودکان در اسناد بالادستی را برجسته کنیم و به نمایندگان مجلس نیز نشان دهیم که چگونه در قانون و اسناد بالادستی جایی به کودکان اختصاص داده نشده است. از سوی دیگر با نمایندگان مجلس شواری اسلامی در حال رایزنی هستیم تا در آستانه این هفته نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ضرورت ایجاد و راهاندازی فراکسیونی در مجلس پی ببرند تا ازاین به بعد قانونگزاران با توجه به مسائل کودکان مواد قانونی را به صحن ببرند و به این سرمایه عظیم انسانی توجه بیشتری کنند.
*این که میگویید با نمایندههای مجلس شورای اسلامی وارد مذاکره شدهاید به چه نتیجهای ختم شده است آیا به اتفاق عملی هم منجر شده است ؟
ما مکاتباتی داشتهایم و مکاتباتی را هم آمادهکردهایم تا بتوانیم زمینه اجرایی شدن این کار را فراهم کنیم. یک توافقی هم در گیلان با کمیسیون فرهنگی مجلس در این زمینه داشتهایم. الان این بسترسازیها به این نقطه رسیده است که مجلس اعلام آمادگی کرده تا فراکسیون کودکان را شکل دهد. علاوه بر این باید بتوانیم هفته ملی کودک را در تقویم ملی ثبت کنیم زیرا در حال حاضر یک توافق بین دستگاهی است.
ما مکاتباتی داشتهایم و مکاتباتی را هم آمادهکردهایم تا بتوانیم زمینه اجرایی شدن این کار را فراهم کنیم. یک توافقی هم در گیلان با کمیسیون فرهنگی مجلس در این زمینه داشتهایم. الان این بسترسازیها به این نقطه رسیده است که مجلس اعلام آمادگی کرده تا فراکسیون کودکان را شکل دهد. علاوه بر این باید بتوانیم هفته ملی کودک را در تقویم ملی ثبت کنیم زیرا در حال حاضر یک توافق بین دستگاهی است.
*آیا رییسجمهور به عنوان عالیترین مقام اجرای کشور هم در این برنامه مد نظر قرار گرفته شده است. به هر حال همین که رییسجمهور در مراسمی شرکت کند تاثیر و نفوذ قابل توجهی به آن برنامه میبخشد.
ما از طریق مکاتبه با وزارت آموزش و پرورش با دفتر رییسجمهوری هماهنگیهایی را به عمل آوردهایم. ریز برنامهها را هم اعلام کردهایم و از ایشان دعوت شده تا در این هفته در برنامههای ما شرکت کند. به هر حال 15 میلیون کودک در سراسر کشور هستند که جمعیت قابل توجهی برای ایران به شمار میآیند. اما هنوز پاسخی دریافت نکردهایم.
ما از طریق مکاتبه با وزارت آموزش و پرورش با دفتر رییسجمهوری هماهنگیهایی را به عمل آوردهایم. ریز برنامهها را هم اعلام کردهایم و از ایشان دعوت شده تا در این هفته در برنامههای ما شرکت کند. به هر حال 15 میلیون کودک در سراسر کشور هستند که جمعیت قابل توجهی برای ایران به شمار میآیند. اما هنوز پاسخی دریافت نکردهایم.
*مقام معظم رهبری در فرمایشاتشان بر ترمیم جمعیت کشور تاکید کردهاند. اما فارغ از بحث ها و مشوقهایی که تا کنون به عنوان مرخصی زایمان یا جایزه یا امثال آن تعیین شده به نظر میرسد نبود همین متولی مشخص برای کودکان و تحت پوشش قرار گرفتن کودکان از بد تولد نگرانیهایی برای خانواده ایجاد میکند که خود به خود مانعی برای فرزندآوری محسوب میشود آیا در این زمینه هم ایجاد نهاد فرابخشی میتواند تاثیر بگذارد و آیا کانون به عنوان دبیر این هفته میخواهد در این مقوله هم وارد شود؟
کانون مستقیما در این موضوع فعالیتی نمیکند و قطعا وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی برای توجه و اجرایی شدن فرامین مقام معظم رهبری تلاشهایی را شروع کرده است. اما از آنجا که یک دستگاه فرابخشی برای کودکان وجود ندارد و سیاستهای واحدی در این زمینه برای حمایت از کودکان نداریم و خانوادهها هم نمیدانند از کودکان چه حمایتهایی میشود بدیهی است که این سیاستها نتیجه مطلوبی نگیرد و باز به دلیل نبود همان نهاد فرابخشی سیاستگزار در زمینه کودکان احتمال عجولانه شدن تصمیمات هست.
کانون مستقیما در این موضوع فعالیتی نمیکند و قطعا وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی برای توجه و اجرایی شدن فرامین مقام معظم رهبری تلاشهایی را شروع کرده است. اما از آنجا که یک دستگاه فرابخشی برای کودکان وجود ندارد و سیاستهای واحدی در این زمینه برای حمایت از کودکان نداریم و خانوادهها هم نمیدانند از کودکان چه حمایتهایی میشود بدیهی است که این سیاستها نتیجه مطلوبی نگیرد و باز به دلیل نبود همان نهاد فرابخشی سیاستگزار در زمینه کودکان احتمال عجولانه شدن تصمیمات هست.
*سئوال دیگری هم هست و آن اینکه وزارتخانهها ردیفهای بودجه مشخص و قابل توجهی دارند و میتوانند ارقام قابل توجهی دریافت کنند. آیا کانون برای این که بتواند کودکان را تحت پوشش قرار داده و بتواند در این همگرا کردن نهادها و دستگاههای 20 گانه موثر واقع شود بودجه مناسبی دارد؟
اساسا بودجه فرهنگی کشور کمتر از یک درصد بودجه کل کشو راست. در حوزه کانون هم وضع تابعی از همین شرایط است. اما نکته این اینجاست که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از شمول اصل 44 خارج شد و به عنوان یک شرکت شناخته شده که خودش باید مخارجش را تامین کند. همین سبب شده 30 درصد از اعتبارات کانون را دولت و 70 درصد را خود کانون تامین کند. این کار در حوزه کودکان و نوجوانان قابل تحقق نیست زیرا اساسا این کار و این نوع شرکت زیانده است. تصور کنید ما باید در این پهنه گسترده مرزها و همه شهرها و روستاها برویم و گاهی به صورت سیار به کودکان سر میزنیم. آن وقت دریافت 10 هزارتومان حق عضویت سالیانه برای بسیاری کاری سخت است. ما عمده درآمدمان از کانون زبان ایران است. در این شرایط ما 1هزار و 100 مرکز داریم که تعدادی از آنها کانون زبان هستند. با این وضع شاید حتی نتوانیم یک دهم مراکز آموزشی آموزش و پرورش را تحت پوشش قرار دهیم. به همین دلیل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باید یک نهاد حاکمیتی شناخته شود نه یک شرکت که خودگردان باشد.آموزش و پرورش متولی اوقات رسمی کودکان و دانش آموزان است و ما متولی اوقات غیررسمی. ولی با 900 مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمیتوانیم همه کودکان را تحت پوشش قرار دهیم.
اساسا بودجه فرهنگی کشور کمتر از یک درصد بودجه کل کشو راست. در حوزه کانون هم وضع تابعی از همین شرایط است. اما نکته این اینجاست که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از شمول اصل 44 خارج شد و به عنوان یک شرکت شناخته شده که خودش باید مخارجش را تامین کند. همین سبب شده 30 درصد از اعتبارات کانون را دولت و 70 درصد را خود کانون تامین کند. این کار در حوزه کودکان و نوجوانان قابل تحقق نیست زیرا اساسا این کار و این نوع شرکت زیانده است. تصور کنید ما باید در این پهنه گسترده مرزها و همه شهرها و روستاها برویم و گاهی به صورت سیار به کودکان سر میزنیم. آن وقت دریافت 10 هزارتومان حق عضویت سالیانه برای بسیاری کاری سخت است. ما عمده درآمدمان از کانون زبان ایران است. در این شرایط ما 1هزار و 100 مرکز داریم که تعدادی از آنها کانون زبان هستند. با این وضع شاید حتی نتوانیم یک دهم مراکز آموزشی آموزش و پرورش را تحت پوشش قرار دهیم. به همین دلیل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باید یک نهاد حاکمیتی شناخته شود نه یک شرکت که خودگردان باشد.آموزش و پرورش متولی اوقات رسمی کودکان و دانش آموزان است و ما متولی اوقات غیررسمی. ولی با 900 مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمیتوانیم همه کودکان را تحت پوشش قرار دهیم.
*شما در سخنانتان به یک نکته دیگر هم اشاره کردید و گفتید باید همه کودکان تحت پوشش برنامههای پرورشی و فرهنگی قرار گیرند. به عبارت دیگر کودکان کار، کودکان معارض قانون، کودکان دارای نقص جسمانی و کودکان دارای مشکلات ذهنی هم باید مد نظر باشند؟
بله دقیقا ما هدفمان همین است که اگر یک نهاد فرابخشی وارد کارزار کودکان بشود آن وقت میتواند با متمرکز کردن بودجه مناسب برای همه کودکان تدارک برنامه ببیند و اینگونه نباشد که برای کودکان عادی سرویس بدهیم ولی از کودکان کار غافل شویم.
بله دقیقا ما هدفمان همین است که اگر یک نهاد فرابخشی وارد کارزار کودکان بشود آن وقت میتواند با متمرکز کردن بودجه مناسب برای همه کودکان تدارک برنامه ببیند و اینگونه نباشد که برای کودکان عادی سرویس بدهیم ولی از کودکان کار غافل شویم.
*اما هروقت به کودکان کار پرداخته شده یا به کودکان معارض قانون و مسائل مربوط به آنها توجه داده شده برچسب سیاهنمایی زده شده و اجازه کار داده نشده است. حتی در مورد کودکان کار موضوع را از نگاه امنیتی دیده و از انتشار اطلاعات جلوگیری کردهاند. آیا این وضع میتواند به نفع کودکان باشد؟
ما باید در هر مسئلهای از مسائل اجتماعی دقیق و با مطالعه میدانی کار انجام دهیم. در مورد کودکان علاوه بر این کار باید بتوانیم از سیاستزدگی بپرهیزیم. تجربه ثابت کرده است که هرگاه مسئلهای اجتماعی با نگاه سیاسی پرداخته شده است آن کار درست انجام نشده است. بنابراین هرجا که امنیتی و سیاسی به موضوعات اجتماعی پرداخته شده است نتیجه عکس دادهاست. بنابراین ما در جایی که میتوانیم با روشهای حرفهای و تخصصی به موضوعی بپردازیم بهتر نتیجه میگیریم. در مورد کودکان هم همینطور است باید از نگاه سیاسی و امنیتی به کودکان بپردازیم. البته سیاستورزی اگر به معنای آن باشد که خردورزی کنیم بسیار هم خوب است اما اگر به معنای سیاسیبودن باشد که هر کس بخواهد از مسائل کودکان بهرهبرداری خاص خود را ببرد این مطلوب نیست.
ما باید در هر مسئلهای از مسائل اجتماعی دقیق و با مطالعه میدانی کار انجام دهیم. در مورد کودکان علاوه بر این کار باید بتوانیم از سیاستزدگی بپرهیزیم. تجربه ثابت کرده است که هرگاه مسئلهای اجتماعی با نگاه سیاسی پرداخته شده است آن کار درست انجام نشده است. بنابراین هرجا که امنیتی و سیاسی به موضوعات اجتماعی پرداخته شده است نتیجه عکس دادهاست. بنابراین ما در جایی که میتوانیم با روشهای حرفهای و تخصصی به موضوعی بپردازیم بهتر نتیجه میگیریم. در مورد کودکان هم همینطور است باید از نگاه سیاسی و امنیتی به کودکان بپردازیم. البته سیاستورزی اگر به معنای آن باشد که خردورزی کنیم بسیار هم خوب است اما اگر به معنای سیاسیبودن باشد که هر کس بخواهد از مسائل کودکان بهرهبرداری خاص خود را ببرد این مطلوب نیست.
منبع: روزنامه شهروند