به لحاظ اهمیت کمیسیون اجتماعی مجلس در حوزهی کودکان و نوجوانان و قانونگذاری ایشان با رویکرد خانوادگی، اجتماعی، با «ایرج عبدی» سخنگوی این کمیسیون گفتوگو داشتهایم.
کمیسیون اجتماعی مجلس کارگروههای متعددی دارد که به تناسب اهمیت موضوعات شکل گرفته ولی در میان آنها، خبری از کارگروهی با موضوعیت و محوریت کودکان و نوجوانان نیست. دلیل این امر چیست؟
مسالهی کودک و نوجوان جزو کار کمیسیون اجتماعی و از موضوعات اصلی آن است که به مباحث مختلفی همچون کودکآزاری، کودکان بیسرپرست، کودکان کار، کودکان مناطق محروم و تمام موضوعاتی دیگری که با اقتضا پیش آید و اعضای این کمیسیون احساس کنند لازم است مجلس و نمایندگان دربارهی آن اظهارنظر کنند، میپردازد. اما کارگروهی به شکلی خاص برای این موضوع ندارد و این مباحث ذیل کارگروه خانوادهی کمیسیون اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد.
به نظر شما در حوزهی حقوق مرتبط با کودک و نوجوان مجلس چهقدر توانسته ورودهای به موقعی داشته باشد و آیا قوانین در این حوزه کافی است؟
با یک نگاه کلی میتوان گفت در موضوع کودک و نوجوان، یک اختلاف سطح عمدهای در جامعه دیده میشود که در یک سر آن، کودکانی که در رفاه زندگی میکنند و برخوردار از تمام امکانات و تسهیلات هستند، وجود دارد و در سر دیگر، کودکی که در خیابانها زندگی و چه بسا معاش خانوادهای را تامین میکند، قرار گرفته است.
ما بارها با کودکانی برخورد داشتهایم که علاوه بر زندگی خود، معیشت سایر افراد خانواده از جمله پدر و مادر بر دوش آنهاست و آنها به جای قرارگرفتن در یک بستر کودکانه و رها و بدون دغدغه، باید با کار و دوندگی در خیابانها به دنبال کسب درآمد باشد.
طبیعتا چنین شرایطی باعث میشود آنها از موقعیت تحصیل دور شوند، حمایتهای اجتماعی از آنها کم شود و بعدها دچار آسیبهای روحی و روانی شوند.
اعتقاد من بر این است که در بحث حفظ جایگاه و شأن کودک و نوجوان، با توجه به اینکه در شریعت ما نیز روی این موضوع تاکید بسیاری شده، ضعفهای عمدهای وجود دارد.
با توجه به تاکیدات شرعی و حساسیتهای عرفی و اجتماعی که روی این مساله وجود دارد، به نظر شما آیا در نهاد قانونگذاری نباید کمیسیونی تخصصی برای این موضوع راهاندازی شود؟
برخی از نمایندگان تلاش کردند و فراکسیونی با محوریت کودکان و نوجوانان در مجلس شکل گرفته است. ضمن آنکه در این دوره و دورهی قبل نیز فراکسیون جوانان را در مجلس داشتیم. به هر حال فراکسیون، نقش تخصصی و اصلی در موضوع قانونگذاری ندارد. زیرا طرح و بررسی برخی مباحث و موضوعات نیاز به کار دقیق و مطالعاتی دارد. بحث کودک و نوجوان نیز باید در قالب کمیسیون اجتماعی مورد پرداخت قرار گیرد و نیازی به کمیسیون جدید ندارد.
اما کمیسیون اجتماعی کارگروهی در باب این موضوع ندارد و احتمالا مسالهی کودک و نوجوان جزو اولویتهای چندم او است.
کار کمیسیون اجتماعی مجلس به این شیوه است که وقتی موضوعی ارجاع میشود یا مسالهای حساسیت ایجاد میکند، در کمیسیون کارگروه و کمیتهای تشکیل میشود و بنابراین، اینگونه نیست که اگر اکنون کمیتهای نباشد، دیگر هیچ وقت وجود نخواهد داشت.
اخیرا در استانداریها کارگروه کودک و نوجوان شکل گرفته است. با توجه به اینکه آنها در کار اجرایی هستند و با جامعهی هدف ارتباط نزدیکی دارند، قاعدتا نیاز به پشتیبانی قانونی و حمایتی دارند. مجلس چه تعاملی میتواند با آنها داشته باشد؟
مجلس در دو موضوع میتواند به آنها کمک کند؛ یکی در وضع قوانین و دیگری نظارت بر اجرا. در مورد قوانین، اگر هر کارشناسی در هر نقطه از کشور نظری داشته باشد که بشود بر اساس آن، قانون وضع کرد ما حتما میپذیریم؛ اعم از آنکه استانداری باشد یا به شکل نهادهای مردمی یا دانشگاهها باشند و از حضور آن آن نظریهپرداز و کارشناس نیز در کارگروه تخصصی استفاده میکنیم تا آن مساله به قانون تبدیل شود.
به هر حال، من معتقدم از نظر قانونی، رسانهای به میزان کافی به کودک و نوجوان پرداخته نشده و امیدوارم فضایی ایجاد شود که این موضوع برای ما در اولویت اهمیت قرار گیرد؛ به خصوص در بحث آموزش و پرورش و نگاه او به کودک و نوجوان که باید مدرن و همراه با دانش صحیح باشد.
من بارها در مدارس دیدهام که شیوهی برخورد یا نگاه به کودکان و نوجوانان، غلط است و اعتقاد جدی دارم که در نسل جوان و نوجوان کنونی و حتی نسل سیسالهی جامعه که کودکان متولد شده بعد از انقلاب هستند، ما نتوانستیم روشی در پیش گیریم که یک نسل مسوولیتپذیر، با انگیزه، دارای بینش و هدفمند تربیت شود.
اگرچه نمونههای موفق زیادی در این میان دیده میشود ولی در کلیت قضیه، لازم است نگاه جدی به کودکان و نوجوانان وجود داشته باشد و باور داشته باشیم اینان سرمایههای کشورند.
اگر در جامعه حساسیتی نسبت به بیتالمال وجود دارد، باید نسبت به کودکان به عنوان سرمایهی اجتماعی کشور نیز حساس بود و اجازه نداد یکی از آنها آسیب ببیند. ولی متاسفانه اکنون شاهد آن هستیم که در خیابانها، چهارراهها، پمپ بنزینها و غیره، کودکان تهران به عنوان پایتخت کشور جمهوری اسلامی ایران، مشغول کار و دوندگی و نانآوری برای خانواده هستند و ما نسبت به اینها بیتفاوت هستیم.
این بیتفاوتی از بیقانونی ناشی میشود؟
بیتفاوتی از نوع نگاه ما به مسایل ناشی میشود. شما وقتی در خیابان دنبال مغازهی گلفروشی هستی، هرجا رنگی دیدی و احساس کردی گلفروشی وجود دارد، به سمت آن میروی. اگر به کودک حساس باشیم و هر موقع آنها را دیدیم به سمتشان برویم و واکنش نشان دهیم، حساسیت اجتماعی را نشان میدهد. ولی چون نگاهمان این نیست که کودکان برایمان در اولویت باشند، به سمتشان نمیرویم و توجه ما را جلب نمیکنند.
من معتقدم نگاه ما به بچهها مات است؛ شفاف و دقیق نیست. به همین دلیل به سادگی از کنار آنها رد میشویم اگر این نگاه عوض شود، میتوان این سرمایهی گرانقمیت را مورد استفاده قرار داد و به عنوان یک اندوختهی ارزشمند برای جامعه بهره گرفت.
به نظر شما توجه به حقوق و مسایل کودکان، چهقدر در توسعهیافتگی جوامع تاثیرگذار خواهد بود؟
اگر در جامعه برای موضوعی مانند بهرهوری اهمیت قایل باشیم و در این مسیر حرکت کنیم که همهی منابع باید به درستی مورد استفاده قرار گیرد، درمییابیم که یکی از منابع بینظیر ما کودکان و نوجوانان هستند.
جوامع هرچهقدر توسعهیافتهتر باشند، بیشتر روی موضوع کودکان و نوجوانان و چگونگی رشد، آموزش و تربیت آنها حساس هستند.
ظاهرا در کمیسیون اجتماعی لایحهای با موضوع کودکان در دستور کار است؛ دربارهی چه موضوعی است و در چه مرحلهای قرار دارد؟
این لایحه دربارهی کودکان بیسرپرست و بدسرپرست در جامعه است که قانون، وظیفهی نگهداری از آنها را بر عهدهی بهزیستی قرار داده اما بر اساس مطالعاتی که در کشور و خارج از کشور شده، اگر این افراد را به جای نگهداری در کانونهای مربوطه به خانوادهها سپرد تا در کانون خانواده زندگی کنند، بهتر رشد میکنند و شرایط مطلوبتری خواهند داشت.
لایحهی دولت، شیوهی نگهداری، سرپرستی و مراقبت از این کودکان را برای خانوادههای علاقهمند، نسبت به گذشته آسانتر و قانونمند کرده است.
این لایحه که هم بحث حقوقی دارد و هم اجتماعی. چندینبار در مجلس تصویب شد ولی شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانون اساسی گرفت ولی آخرین اصلاحات آن انجام شده که اگر مورد تصویب قرار گیرد، بهصورت قانون درخواهد آمد.
منبع: خبرنامه کانون ویژه هفته ملی کودک