سازمانی که کار خود را با یک کتابخانهی کودک آغاز کرد، و به سرعت جای خود را در میان مردم و خانوادهها باز کرد. امروز بیش از 920 مرکز فرهنگیهنری در سراسر کشور، نمایندهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجواناناند.
زمانی که کانون فعالیتش را آغاز کرد، به جز چند کتابخانهی شخصی، مکانی برای کسب لذت و تجربهی دانستن، خلقکردن و دیدهشدن کودکان و نوجوانان وجود نداشت. به تعبیری، در زمانهای که مفهوم کودکی، نه در خانوادهها و نه در ساختار کشور به رسمیت شناخته نمیشد، کانون پا به عرصه گذاشت. در دورهای که کتابخانهای برای کودکان و نوجوانان وجود نداشت، کتابی برای آنها نوشته و منتشر نمیشد، و فیلم و تئاتری برای بچهها تولید نمیشد، کانون با یک کتابخانهی تخصصی ویژهی این گروه سنی کارش را آغاز کرد: جمعی از هنرمندان و کتابداران را گرد هم آورد و آنها را تربیت کرد، کتاب و سپس دیگر محصولات کودکان و نوجوانان را تهیه و منتشر کرد، و در کنار اینها، مسیری را آغاز کرد که به تربیت فکر و اندیشهی کودکان ختم میشد.
این روند در سالهای بعد از انقلاب، سرعت بیشتری گرفت و در چهل سال اخیر، علاوه بر فعالیتهای کتابخوانی، بیش از چهل فعالیت دیگر هنری و فرهنگی نیز در خدمت کودکان و نوجوانان قرار گرفت. کتابخانههای سیار روستایی و شهری نیز رشد وسیعی کردند و در ادامه، با راهاندازی مراکز فراگیر، دایرهی شمول خدمترسانی کانون بیشتر شد.
اینک، با گذشت پنجدهه از عمر این نهاد، بیش از 920 مرکز فرهنگیهنری چراغ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در سراسرایران روشن نگهداشتهاند. هرچند که نام نیک این مجموعه، وامدار اعضا و مربیانی است که از میان سه نسل در نیمقرن اخیر، با خلق آثار فرهنگی و هنریشان و با حضورشان در بطن جامعهی فرهنگ و هنر کشور، بر اعتبار و درستی فعالیت این سازمان صحه گذاشتهاند.
بسیاری از هنرمندان چهار دههی اخیر، در دورههای مختلف زمانی عضو کانون بوده و در کتابخانههای این مجموعه رشد کردهاند. حتی بسیاری از وزرا، استانداران، فرمانداران، نمایندگان مجلس و شخصیتهای کشوری و لشگری نیز سابقهی عضویت در کانون را دارند.
در این زمان، مهمترین نیاز کانون پرورش فکری اطلاعرسانی و شناساندن آن به نسل جدید خانوادهها و فرزندان ایشان است. نیمقرن، عمر مناسبی است برای نقد و بررسی، ارزیابی فعالیتها و نیازسنجی و تغییر و تحول. کانون اگر که در معرض نقد جدی و سازنده قرار نگیرد، دچار پیری میشود. و اگر به نقد نیاز دارد، ابتدا باید شناخته شود. اگر قرار است که در مسیر حرکت خود به سمت اعتلا و تعالی برود، باید بیش از این در میان مخاطبان اصلی خود شناسانده شود.
سرمایهی کانون، بودجهی مالی محدود آن نیست؛ سرمایهی کانون، پنجاهسال تلاش و تجربه است، پنجاهسال آموزش و تحول است؛ سرمایهای که کمتر سازمان فرهنگی و هنری در ایران در اختیار دارد. این نهاد، با افتوخیزهایی، توانسته خود را از تمامی اتفاقات دورانها عبور دهد و در نهایت روی همان خط درست حرکت کند: خدمت به اندیشه و تخیل کودکان و نوجوانان.
پنجاهسالگی، فرصت خوبی است که بتوانیم با مستندسازی فعالیتها و معرفی و عرضهی آن از طریق رسانههای مختلف، فضا را برای آشنایی با طیف وسیعتری از کودکان و خانوادهها باز کرده، و از سوی دیگر خود را در معرض پیشنهادها و نظرات دستاندرکاران هنر و فرهنگ کودکان قرار دهیم.
در دورهی جدید فعالیت نشریهی «خبرنامهی کانون»، بنا را بر معرفی بیشتر این نهاد در قالب مصاحبه با پیشکسوتان و مربیان گذاشتهایم. همچنین فعالیتهای فرهنگی خصوصا در استانها و مناطق دور از پایتخت را در دل گزارشها گنجاندهایم. و سعی داریم تا این روش را در شمارههای بعدی، با گزارشها و نوشتههای مربیان و کارشناسان و همچنین اعضای قدیمی کانون دنبال کنیم. اگر روزی عضو کانون بودهاید، خاطرهای از آن دارید، عکس و طرح منتشرنشدهای دارید، دعوت این نشریه را بپذیرید و آن را برای انتشار، در اختیار ما قرار دهید.
مجتبی دانشور مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون