به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست «هنر تعزیه در توسعه پرورش فکری کودکان» عصر روز دوشنبه 12 مهر برگزار شد.
بر اساس این گزارش، در دومین روز از برگزاری نشستهای تخصصی هفته ملی کودک دکتر محمدحسین ناصربخت، دکتر امیرکاووس والازاده و محمود فرهنگ به معرفی تعزیه، نقش کودکان در آن و تاثیرات این هنر بر مخاطبان کودک و نوجوان پرداختند.
در این نشست که حسین علیجانی مدیرکل مرکز آفرینشهای ادبی و هنری کانون نیز حضور داشت بر ضرورت فعالیت تخصصی حداقل یکی از مراکز کانون در حوزه تعزیه اشاره شد. علیجانی با اشاره به عدم شناخت کودکان از این هنر و عدم آگاهی بخشی به آنها از سوی مدارس و حتی کانون قصور رخ داده و این نکته قابل تامل دانست. او استفاده از نمادها و نشانههای این هنر در فرآیندهای حل مساله، مقابله با هیجان، همدلی و... را در امر آموزش غیرمستقیم بسیار مفید داشت و ابراز امیدواری کرد که با برنامهریزیهای مدیران کانون و همکاری مربیان بتوان در یکی از مراکز این نهاد به طور تخصصی به این هنر پرداخت.
در ادامهی این نشست سخنرانان با طرح پیش در آمدی سخنان خود را آغاز کردند و در ادامه به سوالات مطرح شده از سوی برگزار کنندگان نشست پاسخ دادند.
دکتر محمدحسین ناصربخت نخستین سخنران این نشست بود. او با تعریف تعزیه سخنان خود را آغاز کرد: «تعزیه نمایشی آیینی، منظوم، موسیقیایی و روایی است که از دل عزاداریهایی که برای امام سوم شیعیان برگزار میشده است پدید آمد و حول محور واقعه عاشورا شکل گرفت. تعزیه همچون دیگر نمایشهای سنتی مبتنی بر قراردادهاست و تنها نمایش سنتی ایران است که متن مکتوب دارد. مستندات این امر از دوران صفویه باقی مانده است.
در تعزیه همچون دیگر نمایشها فردی در نقشی مقابل عدهای از مخاطبان ظاهر میشود. حال باید دید که نقش کودکان در این هنر چیست؟ و این هنر چه تاثیری بر مخاطبان کودک دارد؟»
این منتقد و نمایشنامهنویس سخنان خود را اینطور ادامه داد: «بچهخوانی یکی از عناصر مهم تعزیه است. در بسیاری از نسخ تعزیه بچهخوانها وجود دارند و ما در مجالس تعزیه با این نقشها روبرو میشویم. این کودکان یا در نقش فرزند امامان حاضر میشوند. یا به عنوان دوستداران آنها در این نمایش هستند. با مراجعه به تاریخچهی تعزیه در مییابیم که دستاندرکاران این هنر به این نقشها، تاثیرات آن و لزوم مشارکت کودکان در تعزیه فکر کردهاند. از سویی آنها میدانستند که مخاطب کودک نیز به عنوان منفعل و شاهد حضور نخواهد داشت و در تعزیه شریک میشود.»
امیرکاووس والازاده دیگر سخنران نشست «هنر تعزیه در توسعه پرورش فکری کودکان» بود. او که در سالهای دور از اعضای مرکز شماره 19 کانون بوده است به بیان ویژگیهای تعزیهخوانها پرداخت: «استادان به نام وقتی دربارهی تعزیهخوانی صحبت میکردند ویژگیهایی را برای تعزیهخوانها برمیشمردند. یک تعزیهخوان ابتدا بایستی با تاریخ اسلام آشنایی کامل داشته باشد. از آنجا که تعزیه شعر است و منظوم، لزوم آشنایی با ادبیات و زبان فارسی و شعر ضروری است. از سویی تعزیه متکی بر موسیقی است و موسیقی ایرانی وامدار تعزیه. پس آشنایی با موسیقی در این عرصه هم مهم است. اگر تعزیهخوانی این ویژگیها را نداشته باشد در واقع اثر او ناقص است.»
این مولف و استاد دانشگاه به بیان شیوهی تربیت تعزیهخوانها در گذشته پرداخت: «نقل شده است که در سالهای دور از تکیه دولت افرادی به شهرهای دور اعزام میشدند تا خوانندگان را بشناسند؛ این افراد به تهران منتقل میشدند و تحت آموزش موسیقی قرار میگرفتند و بعد از آن برای تعزیهخوانی آماده میشدند.»
والازاده ادامه داد: «اما استاد حسین اسماعیلی ویژگی چهارمی را هم برای تعزیهخوانها عنوان کرده و آن بچهخوانی است. او معنقد است یک تعزیهخوان بایستی از کودکی و پله پله این هنر را بیاموزد تا به نقشهای جدی و پررنگتر برسد.»
پیش در آمد سخنان محمود فرهنگ، نشست را به سمت و سوی دیگری برد. او به خلاء پرداخت جدی به این هنر اشاره داشت و گفت: «تعزیه تمام عناصر لازم در نمایش را دارد. نثر، موسیقی، رنگ، ساختار، فضاسازی و ارتباط با مخاطبان. و در سطح جهانی به عنوان یک نمایش روایی مطرح است. در بسیاری از فستیوالها شاهد شگفتی هنرمندان خارجی از روبرو شدن با این نمایش بودهایم با این حال برای توسعهی این هنر نیازمند زیرساختهایی هستیم.»
پس از این سخنان نوبت به طرح سوالات برگزارکنندگان نشست شد. حسین تولایی شاعر و نویسنده که به عنوان مجری، نشستهای تخصصی هفته ملی کودک را هدایت میکند با طرح یک سوال برنامه را ادامه داد: «تاثیر آموزشی و پژوهشی هنر تعزیه بر کودکان چیست؟»
ناصربخت به این سوال پاسخ گفت: «کودک در تعزیه نشانهای از مظلومیت و پاکی است. آنها یا از خاندان اولیا هستند یا از علاقهمندان به آنان. در مقابل آنها سیاهی و پلیدی وجود دارد. حضور کودکان تاکیدی است بر پلیدی گروه مقابل. این اتفاق اگرچه در متن میافتد اما از سوی مخاطب کودک نیز درک میشود.»
او با تاکید بر لزوم وجود بچهخوان در تعزیه ادامه داد: «بچهخوان محور یک تعزیه است و در بسیاری از دورهها بچهخوانها یک تعزیه را زبانزد میکردند. با این حال آموزش به آنها سخت است. از قدیم مراتبی را برای این آموزش در نظر گرفتهاند. خردسال در نقشهای بیکلام در صحنه حاضر میشود تا ترس او از صحنه بریزد. در گام بعدی دیالوگ محدودی به او داده میشود تا آمادگی ایفای نقشهای کوتاه را داشته باشد. او مصرعی میگوید یا سوالی میپرسد. بعد از مدتی نقش او گسترش مییابد تا آنجا که بتواند نسخهخوانی کند. و بعد در نوجوانی و جوانی میتواند شاه نسخه را بخواند.»
این کارشناس گفت: «این شیوه در واقع به ما راهکارهای آموزشی را میآموزد.»
بالازاده نیز به این سوال پاسخ گفت: «یکی از جنبههای قابل تامل در تعزیه پیروزی شر بر خیر است. شخصیتهای خوب در تعزیه سرمشقاند و شخصیتهای منفی زشت، بدزبان و بدعهد. این چینش نوعی آموزش برای مخاطب کودک است. آنها عناصری را در اثر میبینند و میشناسند. از سویی در این نبرد شر بر خیر پیروز میشود اما باور واقعی ما این است که شهیدان پیروزند و پیروزی شر واقعی نیست. کودک درک میکند که در تقابل حق با باطل باید جسارت داشت و باید ایثارگر بود.»
در ادامه پرسشی مطرح شد: کانون چگونه میتواند در احیای هنر تعزیه و توسعهی آن گام بردارد؟
فرهنگ و ناصربخت از دو دیدگاه مختلف به این سوال پاسخ گفتند.
«عدم وجود دپارتمان تعزیه و غیرعلمی بودن این هنر مشکلی جدی است.» فرهنگ سخنان خود را اینطور آغاز کرد. او در ادامه گفت: «با این حال تصور میشود که کانون به عنوان یک نهاد فرهنگی در ابتدا باید بکوشد در تولید نمایشنامه قدم بردارد و پس از آن با اختصاص یکی از مراکز خود به این هنر با چشماندازی سه یا چهارساله و آموزش به مربیان، زمینه را برای آشنایی نسل جدید با این هنر فراهم کند.»
ناصربخت نیز گفت:« تعزیه یک گنجینهی فرهنگی است و حفاظت از آن تنها برعهدهی کانون نیست. لذا نهادهای مرتبط بایستی در صیانت از آن بکوشند. با این حال کانون میتواند مخاطبان تعزیه را پرورش دهد. همان طور که حفاظت از شعر کهن فارسی برعهدهی کانون نیست اما در آموزش آن نقشی را ایفا میکند تعزیه نیز میتواند جزو آموزشهای این مرکز قرار بگیرد. در این راه میتوان از امکانات تعزیه استفاده کرد. تعزیه میتواند بلند و کوتاه شود تا برای مخاطبان کوچکتر خسته کننده نباشد. یا حتی کانون میتواند گروه نمونهی تعزیهی کودکان را تشکیل بدهد.»
این هنرمند با اشاره به برگزاری جشنوارهی نمایشهای آیینی- سنتی از کانون دعوت کرد تا در این رویداد شرکت کند: «در نبود آموزش دانشگاهی، ما بخش کودک را در این جشنواره تعریف کردهایم. گروهی از نقالان کودک و نوجوان دراین رویداد شرکت میکنند و گروههای تعزیه نیز در این جشنواره حضور دارند. کانون میتواند همچون امسال که در جشنواره نمایش عروسکی تهران ( مبارک) حضور پیدا کرد مقدمات حضور در جشنوارهی نمایشهای آیینی- سنتی را نیز فراهم آورد.»
او در انتهای سخنانش افزود:«تربیت مخاطب و آشنایی مربیان با تعزیه میتواند در قالب شکلگیری گروههایی در شهرهای بزرگ یا شهرهایی که درواقع مهد تعزیهاند رخ دهد. اگر ما در شهرهایی چون قزوین ، تفرش، کاشان و... تعزیه را نادیده بگیریم در واقع بخشی از فرهنگ این شهرها را نادیده گرفتهایم. در حفظ این فرهنگ کانون میتواند یاریگر باشد.»
گفتنی است در انتهای این برنامه مربیان کانون به بیان برخی از فعالیتهای مراکز در این حوزه پرداختند.
سومین نشست تخصصی هفته ملی کودک فردا با حضور مظفر الوندی و دکتر فاطمه قاسمزاده ادامه خواهد داشت. این کارشناسان به بحث درباره ی «عدالت اجتماعی، مدیریت و لزوم بازاندیشی در قوانین حوزه کودک» میپردازند.
کد خبر: 260662
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۷
- چاپ
احیای هنر تعزیه نیازمند پرورش مخاطب است، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با توجه به امکانات و اهداف خود میتواند این نقش مهم را برعهده بگیرد.