شما از چه زمانی به ساخت انیمیشن علاقهمند شدید و آثار چه کسانی در این راه مشوق شما بودهاند؟
- من فارغالتحصیل کارشناسی رشتهی نقاشی (تجسمی) از دانشکدهی هنرهای زیبا هستم. در مورد علاقهمند شدنم به انیمیشن، فکر میکنم به سالهای دور برمیگردد: نخستینبار کلاس هفتم بودم که به خانهی یکی از دوستانم رفتم. آنروز تلویزیون انیمیشن «تام و جری» را نشان میداد و من واقعا مجذوب و شیفتهی آن شدم. این نخستین برخوردم با انیمیشن بود، چون آنموقع مثل امروز امکانات زیادی نداشتیم. بار دوم هم در سال 1364 بود که با دیدن پایاننامهی یکی از دانشجویان گرافیک که یک استاپموشن بود، بسیار مشتاق شدم و خواستم من هم شانس خودم را در این حوزه امتحان کنم. به عقیدهی من آن کار اتفاقا اثر ضعیفی بود، ولی بههرحال باعث شد که من هم دستبهکار شوم.
و چهطور با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا شدید؟
- در اواسط سال سوم دانشگاه بودم که در شبکهی دوم سیما در واحد انیمیشن مشغول به کار شدم؛ یعنی سال 1364. تا سال 1370 در آنجا کار میکردم که حاصلش همکاری در چند پروژهی آموزشی و یک پروژهی مستقل به اسم «سبز و خاکستری» بود. در سال 1370 به دعوت محمد مقدم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار شدم و در دو پروژه به نامهای «درخت بخشنده» و «مریم» با ایشان همکاری داشتم. این دعوت آقای مقدم، پایهی آشنایی و همکاری من با کانون بود که در آینده بیشتر شد و از سال 1375 تا این لحظه در کانون مشغول به کار هستم.
«سیاه یا سفید» ایدهی ساده و خلاقانهای دارد که از این طریق مخاطب خود را تحت تاثیر قرار میدهد. ایدهی این کار چهطور به ذهنتان رسید و انجام آن چگونه پیش رفت؟
- ایده اولیهی کار، هنگام خواندن یک کتاب کودک به ذهنم رسید. کتابی بود که دو تصویر مجزا را نشان میداد که مکمل یکدیگر بودند. برای مثال در تصویر اول یک راهراه سیاهوسفید بود که میتوانست هر چیزی باشد، اما مخاطب با ورق زدن کتاب در صفحهی پشت این تصویر شکل یک گورخر را میدید. از همینجا بود که ایدهی فیلم در ذهنم جرقه زد، ولی تا کامل شدن آن مدت زیادی طول کشید. بعد از ساختش هم این انیمیشن، تا به امروز در جشنوارهی بینالمللی پویانمایی تهران شرکت کرده است.
بهعنوان یکی از پیشکسوتان در این حوزه، فکر میکنید که انیمیشنها چگونه میتوانند با مخاطب کودک و نوجوان خود ارتباط بهتر و عمیقتری برقرار کنند. اهداف تربیتی و پرورشی در ساخت انیمیشن برای این دسته از مخاطبان باید به چه شکلی دنبال شود؟
- برقراری ارتباط با کودکان و نگهداشتن آنها پای کار، ظرافتهای ویژهای دارد و تولید اثر برای این گروه از مخاطبان، سختتر از مخاطبان بزرگسال است. به نظر من اهداف آموزشی و تربیتی باید در زمینه و بطن کار بهصورت غیرمستقیم استفاده شود که با استفاده از شیوههای جذاب، چه از نظر موضوع و چه از نظر تصویر، محقق میشود.
تاثیر جشنوارهی بینالمللی پویانمایی تهران و بازار ملی پویانمایی را بر جریان انیمیشن در کشور چهطور ارزیابی میکنید؟
- در طول سالهای برگزاری جشنوارهی پویانمایی، این رویداد فرهنگی تاثیر بسیار زیادی بر رشد انیمیشن ایران داشته است. اگر کسی منکر این موضوع شود باید فیلمهای قبل از شروع جشنواره را ببیند و با فیلمهای بعدی مقایسه کند. این تاثیرگذاری بهخوبی در کیفیت و حتی کمیت آثار تولیدی قابل مشاهده است.
در کنار این، ابزارها و کانالهای ارتباطی جدید، مانند گوشیهای هوشند و شبکههای اجتماعی، چه تاثیری بر حوزهی انیمیشن گذاشتهاند؟ بهطور کلی فرایند پخش فیلمها در این شبکهها را به نفع یا ضرر سازندگان انیمیشن میدانید؟
- به عقیدهی من رشد ابزارهای ارتباطی جدید و تکنولوژیهای نرمافزاری و سختافزاری مختلف در پیشرفت جریان انیمیشن در کشور بسیار زیاد موثر واقع شده است. با اینحال فکر میکنم توزیع این امکانات به صورت همهجانبه و عادلانه نبوده است. از طرفی با تمام ویژگیهای مثبت این ابزارها، متاسفانه در بسیاری از موارد میبینیم که از شبکههای اجتماعی به طریق درستی استفاده نمیشود. این امر نیازمند فرهنگسازی دقیق و هدفمند است.
در صورت امکان کمی در مورد پروژههای بعدیتان توضیح بدهید؛ در فکر ساخت چه آثاری هستید؟
- ایدهی فیلم بعدیام را از داستان «فیل در تاریکی» مولانا گرفتهام و در حال حاضر روی این اثر کار میکنم. هدفم این است که این کار را با روایت شخصی خودم و به زبانی کودکپسند بازگو کنم.
گفت و گو از رها شهبازی