نوجوانان و کسب تجربه‌ی زیستن با خواندن رمان‌های ماجراجویانه

طاهره ایبد در نشست «داستان کودک و نوجوان و ادبیات پایداری» تاکید کرد نوجوانان با خواندن رمان‌های خوب که ویژگی کنش‌گرانه و ماجراجویانه دارند تجربه‌ی زیستن کسب می‌کنند.

به ‌گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، نشست تخصصی «داستان کودک و نوجوان و ادبیات پایداری» با حضور مصطفی رحماندوست، شهرام اقبال‌زاده، طاهره ایبد، و افسانه موسوی‌گرماوردی عصر دومین روز هفته‌ی ملی کودک از ساعت 14 تا 17 در سالن کنفرانس شماره‌ی دو مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

در این نشست که 16 مهر 1396 در مرکز آفرینش‌های کانون تهران برپا شد، رحماندوست درباره‌ی «بایدها و نبایدهای ادبیات جنگ و دفاع‌مقدس در حوزه‌ی کودک و نوجوان»، اقبال‌زاده پیرامون «ویژگی‌های ادبیات پایداری در ادبیات کودک و نوجوان»، موسوی گرمارودی درباره‌ی «ضرورت یا عدم ضرورت خلق ادبیات پایداری برای کودکان» و طاهره ایبد پیرامون «چرایی جاذبه‌ی داستان‌های جنگ برای نوجوان» صحبت کردند.

اقبال‌زاده در این نشست با اشاره بر این‌که یکی از ویژگی‌های ادبیات همین مُهر فردی خوردن است گفت: ادبیات در عین حال که هویت اجتماعی و فرهنگی دارد، با زبان خاص در سرزمین خاصی زاده می‌شود.

او در ادامه اشاره‌ای به انقلاب اسلامی ایران در سال 57 و تاثیر آن بر منطقه و جهان داشت که تاثیر فرهنگی این انقلاب می‌توانست موازنه‌ی قوا را در منطقه بر هم بزند. و در نتیجه‌ی آن جنگی به ایران تحمیل شد که همه‌ی اقلیت‌های دینی و قومی هم برای دفاع از کشور در آن شرکت کردند.

اقبال‌زاده گفت: باتوجه به این‌که اهالی ادبیات هنوز تب انقلاب و شور و هیجان انقلاب را به تن داشتند بدیهی بود که جزوی از ملت بودند و باید از جنبه‌های مختلف دفاع‌مقدس می‌نوشتند. خانواده‌ها و جامعه با یک رویداد تلخ روبه‌رو شده بودند. شهدا هر کدام پدر، برادر یا فرزندی بودند.

او در ادامه این پرسش را مطرح کرد که حالا وظیفه‌ی نویسنده و به ویژه نویسنده‌ی کودک و نوجوان چیست؟

اقبال‌زاده به یکی از هم‌کلاسی‌های دوران دانشجویی‌اش که شهید شده بود اشاره کرد و گفت: من اگر نویسنده بودم حتما درباره‌ی داستان زندگی این شهدا می‌نوشتم. اگر نویسنده به خانواده‌ی شهدا دسترسی ندارد می‌تواند تخیل کند.

او توضیح داد: ادبیات یک پدیده‌ی عاطفی و انسانی همراه با تخیل است. ما با عواطف‌مان متاثر می‌شویم، با تخیل‌مان هنرآفرینی و خلاء‌ها را پر می‌کنیم. غم نداشتن و ندیدن پدری که در جنگ شهید شده است را چگونه باید بنویسیم که هم ادبیات باشد و هم شعار نباشد؟

اقبال‌زاده به آمار کودکان کار کارتون‌خواب اشاره کرد و گفت: در فراکسیون کودک در مجلس برای کودکان و کودکان کار چه‌ کرده‌ایم؟ هنوز می‌توان از جنگ نوشت و آن اهداف را یادآوری کرد. ادبیات پایداری بعد از جنگ به همین معنا است.

او تاکید کرد: کودک چپ، راست، اصلاح‌طلب و اصول‌گرا نمی‌شناسد. کودک کرد، فارس، ترک و بلوچ نمی‌شناسد و همه‌ی کودکان عزیزان ما هستند.

اقبال‌زاده در ادامه به توضیح کارکرد ادبیات کودک پرداخت و گفت: سامان‌دهی عواطف، احساس، قدرت درک، پرورش تخیل، گسترش تفکر و هم‌ساز شدن همه‌ی این‌ها با هم از کارکردهای ادبیات کودک است. کودک زمانی‌که شخصیت‌های جذاب و کنش‌گر را می‌بیند الگو می‌گیرد. ما الگوهای کنش‌گر و جذاب در داستان‌هایمان نداریم. شاید در کل ادبیات کودک یک شخصیت داشتیم که الگو شد و آن هم مجید قصه‌های مجید هوشنگ مرادی‌کرمانی بود. شخصیتی که سمج و پرسش‌گر و یک قهرمان ‌کنش‌گر و ماجراجو بود.

او با تاکید بر این‌که در نوشتن برای کودک باید از شیوه‌های یادگیری‌اش استفاده کنیم یادآور شد: هنوز هم می‌توان ادبیات جنگ و پایداری برای کودکان نوشت اما بد ننویسیم.

این پژوهش‌گر در پایان از فرهاد حسن‌زاده، جمشید خانیان و محمدرضا بایرامی به عنوان نویسندگانی یاد کرد که داستان‌های خوبی در زمینه‌ی جنگ نوشته‌اند.

انتظار و دلهره؛ ویژگی داستان‌های ماجراجویانه

در ادامه‌ی این نشست ایبد، نویسنده و عضو هیات مدیره انجمن نویسندگان با نگاهی به ساختار تکنیکی ادبیات پایداری و جنگ در قالب مقاله‌ای در سه اپیزود سخن گفت.

بخش نخست مقاله‌ی ایبد به ارتباط بین داستان و بحث فیزیولوژی و رشد مغزی نوجوانان اشاره داشت.

ایبد به تحقیقات سارا بلیک‌مور از پژوهش‌گران علوم اعصاب‌شناسی لندن و چگونگی رشد مغزی نوجوانان اشاره کرد. این تحقیقات نشان می‌دهد زمانی‌که در محیط اطرف نوجوانان چیزهایی کم‌رنگ است و نوجوان در معرض آن قرار نمی‌گیرد خود به خود مغز آن را هرس می‌کند.

او گفت: این‌که می‌گوییم محیط در هویت‌سازی و شخصیت‌سازی نوجوانان تاثیر می‌گذارد از لحاظ بیولوژیکی نیز قابل بررسی است.

ایبد توضیح داد: بخشی از مغز، مغز اجتماعی و به شدت در نوجوانان نسبت به کودکان و جوانان متفاوت است. این بخش نوع رفتار ما را با گروه‌هایی که با آن‌ها سر و کار داریم تعیین می‌کند. تصمیم‌های اجتماعی که می‌گیریم به بخش مغز اجتماعی بر می‌گردد. بحث خطر کردن در نوجوانان، ریسک‌پذیر بودن و مورد توجه گروه‌های دوستی قرار گرفتن، وابسته به این بخش از مغز است.  

این نویسنده در بخش بعدی سخنانش به اپیزود دوم مقاله یعنی داستان نوجوان و داستان ماجراجویانه پرداخت.

او با تاکید بر این‌که در داستان‌های ماجراجویانه ویژگی‌هایی را در نظر می‌گیریم، اظهار کرد: این داستان‌ها به‌طور عمده در میان نوجوانان خیلی طرفدار دارد و برای آن‌ها جذاب است.  بخش عمده‌ی ویژگی این داستان شخصیت‌پردازی است. شخصیت‌های این داستان‌ها معمولا در موقعیت‌های دراماتیک می‌توانند دست به کنش بزنند یا خودشان این موقعیت‌ها را ایجاد کنند.

ایبد درباره‌ی عوامل لازم برای این‌که داستانی ماجراجویانه باشد گفت: انتظار، دلهره، موقعیت‌های دلهره‌آمیز، استرس‌زا و اضطراب‌آور، راز و رمز و کشف این راز و رمزها از ویژگی‌های چنین داستان‌هایی هستند. در چنین داستان‌هایی انتظار داریم شخصیت‌ها منفعل و ایستا نباشند. بلکه جرات و جسارت برای ورود به موقعیت‌های پر خطر را داشته باشند.

این نویسنده ادامه داد: داستان‌هایی که با موضوع جنگ هستند به‌ویژه رمان معمولاً به لحاظ ساختاری طوری طراحی می‌شود که این ویژگی‌ها را در دل خودشان داشته باشند، موقعیت‌های پرخطر، جستجوگرانه و کنش‌گیر که شخصیت داستانی باید آن‌ها را خلق کند.

در اپیزود سوم این مقاله ایبد به ارتباط رشد مغز و ویژگی‌های داستان جنگی اشاره کرد و گفت: با توجه به یافته‌های علوم اعصاب‌شناختی و ویژگی‌های داستان‌ها و رمان‌های جنگی یا ماجراجویانه و عوامل لازم برای جذب مخاطب آن، حال باید دید چه نوع پیوندی بین داستان و نوجوانی که این ویژگی‌ها را برای او تعریف کردیم برقرار می‌شود؟

او توضیح داد: دوره‌ی نوجوانی دوره‌ی ‌ریسک‌پذیری، خطرپذیری و عمل‌گرایی است. نوجوان به سمت گروه‌های هم سن و سال حرکت می‌کند و می‌خواهد از سوی آن‌ها پذیرفته شود. وقتی نوجوانی شروع به خواندن رمان می‌کند در واقع خودش را در کالبد شخصیت رمان به صورت غیرارادی قرار می‌دهد. بعد از آن نوجوان خود بیرونی‌اش را فراموش می‌کند و شخصیت خودش را از یاد می‌برد و از خواننده‌ی داستان به نوعی شخصیت داستانی به صورت ذهنی ایجاد می‌شود. حتی به جای آن شخصیت، در داستان حرکت می‌کند و در آن موقعیت‌های داستانی قرار می‌گیرد.

ایبد یادآور شد: وقتی خواننده در کالبد شخصیت داستان قرار می‌گیرد و در حالت ذهنی به جای او حرکت‌ می‌کند، حرف می‌زند و فکر می‌کند، توانایی تحلیل عمیق‌تر و ژرف‌تری را به خواننده می‌دهد.

ایبد در پایان تاکید کرد: به نظر من زمانی‌که یک نوجوان با ویژگی‌هایی که برای او برشمردیم سراغ رمانی که خوب نوشته شده است می‌رود تجربه‌ی زیستن پیدا می‌کند. این چیز کمی نیست که داستان می‌تواند به خواننده‌های خودش ببخشد؛ چراکه ما نمی‌توانیم به راحتی جای دیگران زندگی کنیم.

این سخنان دو سخنران نشست «داستان کودک و نوجوان و ادبیات پایداری» بود که در چهارچوب نشست‌های علمی و تخصصی هفته‌ی ملی کودک برگزار شد نشستی که چهار سخنران داشت.

این نشست‌ها تا 20 مهر 1396 در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون ادامه دارد و شرکت در آن برای عموم علاقه‌مندان آزاد است.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =