به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان قم، جمعی از مربیان ادبی ، مربیان فرهنگی و اعضای نوجوان فعال مرکز شماره ۲ روز چهارشنبه به مناسبت روز بزرگداشت حافظ ، و مصادف شدن این روز با هفته ملی کودک، در کافه کتاب مرکز گرد هم آمدند.
میهمان این برنامه اکرم عیسی آبادی نویسنده رمان "لطفا داد بزن" و مربی ادبی پیشین کانون، که قرار بود برای اعضا از حافظ بگوید.
او به اعضا گفت :" وقتی بچه تر بودم دیوان حافظ را میخواندم ولی معنایش را نمیفهمیدم اما از ریتم کلمات خوشم میآمد. در هر سنی کشف تازه ای از حافظ میکنیم و این می شود که از حافظ فال میگیریم. هرکس با درک خود از هستی چیز تازه ای از شعرهای حافظ متوجه میشود.
جامعه بر دوستی با حافظ موثر است. وقتی رسانه های جمعی مثل تلویزیون از شعرهایی چون شعر حافظ استفاده میکنند این شعر بینمردم هم فراگیر میشود.
شما اعضای کانون که در کانون و درون این دیوار ها هستید باید با بچه های پشت این دیوارها که هرگز وارد این مکان نشده اند تفاوت داشته باشید. باید یک کوله پشتی پر داشته باشیم که نشان دهیم پشت این چهار دیوار خیلی خبرهای خوبی بوده که بقیه از آن جا مانده اند.
در آینده هر کاری بکنیم و هر شغلی داشته باشیم، مادر باشیم یا آرایشگر، معلم یا خیاط وقتی با کتاب دوست باشیم و یک کوله پشتی پر داشته باشیم در هر شغل و جایگاهی با دیگران فرق داریم و متفاوت هستیم
در ادامه ی برنامه بچه ها با شروع با یک بیت از شعرهای حافظ به مشاعره پرداختند. و میهمان برنامه نکاتی در رابطه با مشاعره و راههای تمرین کردن آن برای اعضا توضیح داد و صحبتهایش با اعضا را اینطور ادامه داد: "بعضی افراد وقتی حرف میزنند برای تمام کلامشان شعر و حکایت دارند و آن زمان حرفهایشان خیلی دلنشینتر است. شما هم تمرین کنید که ذهنتان با شعر دوست باشد. "
اکرم الف خانی مربی ادبی خاطره ای از روزهای کودکی و رویای روزنامه نگار شدن برای حاضران تعریف کرد. رویایی که حالا آنقدر هم دوردست نیست و دست یافتنی شده است.
غزلی از حافظ با مطلع "بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت/ و اندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت" که به داستان عاشورا اشاره دارد قرائت شد و اعضا عهد کردند ۱۰ سال دیگر نیز این شعر را بعد از عاشورا بخوانند و ببینند که برداشتشان آن زمان از این شعر چیست.
حسن ختام شیرین برنامه فال حافظ با نیت جمعی بود که با یک قهوه ی تلخ در کافه کتاب دنج مرکز ۲ دلهایمان را به روزهای خوب کانون گرم کرد.