به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی ویژه برنامهی دو پنجره با نقد و بررسی کتاب «میترسم یادت برود دوستم داشتی» با حضور «زیتا ملکی» نویسنده اثر و۸۰ عضو نوجوان کارگاههای ادبی و انجمن ادبی آفتاب مشهد در تاریخ ۲۴آبان ماه ۹۶ در سالن اجتماعات مرکز فرهنگی هنری شماره ۴ مشهد برگزار شد.
محبوبه بزمآرا کارشناس مسوول ادبی استان در توضیح این خبر افزود: کتاب «میترسم یادت برود دوستم داشتی» نوشتهی «زیتا ملکی» از مجموعه کتابهای نوجوان انتشارات کانون پرورش فکری کودکان است. این کتاب اواخر مهرماه در اختیار نوجوانان کارگاههای ادبی شعر و داستان و همچنین اعضای انجمن ادبی آفتاب مشهد قرار گرفت تا در ۲۴ آبان با حضور نویسنده کتاب به نقد و بررسی و گفتگو در مورد آن بپردازند.
اعضا در جریان نقدهای خود به نام زیبای کتاب و تصویرگری خلاق آن و همچنین موضوعات انتخاب شده که دغدغهی نوجوان و زبان حال اوست اشاره کردند.
اسما ناجی عضو نوجوان مرکز فرهنگی هنری شماره ۳ مشهد در بررسی این کتاب گفت: نود درصد از متنهای داخل کتاب، حرف دل من و خیلی از همسن و سالهای من است و با خواندن این کتاب خیلی از اتفاقهایی که قبلا برایم افتاده بود زنده شد.
مهتاب فارابی عضو نوجوان مرکز فرهنگی هنری شماره ۲ مشهد در نقد این کتاب گفت: در نگاه من محتوای کتاب ساده و قابل دسترس بود و تمام جذابیت کتاب در بیان کارها و اتفاقات ساده با بینشی جدید بود. همچنین دیدگاههای مشترکی که بین خواننده و متن بود متن را از یک دلنوشته ساده متمایز میکرد. چیزهایی مثل حرف زدن با درختان وسفر کردن به بالای پشت بام و نمونههای دیگری از همین دست، زیبایی منحصر به فردی به اثر داده است.
غزاله ناجی عضو نوجوان مرکز فرهنگی هنری شماره ۸ مشهد یکی دیگر از اعضا بود که نظرات خود در رابطه با مجموعه «میترسم یادت برود دوستم داشتی» را در حضور نویسنده بیان کرد. او در صحبتهایش گفت: یادداشتهای ادبی این کتاب بینشی تازه به مخاطب میدهند و توجه ما را به مسائل ریز روزمره که به راحتی از کنار آنها عبور کرده جلب میکند. این ایجاد نگاه ظریف و هوشمندانه، گاه مخاطب را به شگفتی وا میدارد. اما در بعضی جاها به نظر من نوع نگاه ارائه شده نگاه یک نوجوان نیست.
در این نشست، ۱۷ نفر از اعضای مراکز فرهنگی- هنری مشهد و۴ نفر از اعضای مکاتبهای مرکز آفرینشهای ادبی نقدها و نظرات خود را به صورت شفاهی با نویسنده در میان گذاشتند و نقد مکتوب سایر اعضا نیز جمع آوری و در اختیار نویسنده قرار گرفت.
زیتا ملکی در گفتوگو با اعضا و پاسخ به سوالات آنها در مورد سوژهیابی و نوشتن گفت: در نوجوانی مسائلی که برای دیگران مهم نبود و به چشمشان نمیآمد برای من آنقدر مهم بود که دربارهشان مینوشتم. اکثر یادداشتهایی را که در این کتاب خواندید من تجربه کردهام. اصلاً نوشتن همین است؛ باید بدون ترس از خودت و اطرافیان بنویسی.
نویسنده کتاب «میترسم از یادت برود دوستم داشتی» در ادامه گفت: زیاد نوشتن خیلی خیلی مهم است. من حتی گاهی خوابهایم را یادداشت میکنم. من خواب بسیاری از نوشتههایم را دیدهام. بالای سرم همیشه یک برگه و خودکار هست و تا شعری به ذهنم میرسد و یا ایدهی خوبی پیدا میکنم سریع آن را یادداشت میکنم و سر فرصت مینویسمش. اگر یادداشت نکنید دیگر فراموش میشود.
شاعر مجموعه «زندگی با دور تند» در ادامه صحبتهایش گفت: در مجموعههای نوجوانم تلاش کردم با نوجوان همذاتپنداری کنم. در واقع خواستم کنار نوجوان باشم تا روبروی او. میخواستم نوجوانان کتابم را جدی بگیرند و سعی کردم از زبان و نگاه کودکانه پرهیز کنم. تلاش کردم جزئیات را بهتر نشان بدهم و رویکرد دیگرم این بود که فضاهای شهری را به مخاطب نشان بدهم و نوشتههایم خیلی طبعیتگرایانه نباشد.