- لطفا از خودتان و سابقه کار در کانون برایمان بگویید.
با سلام بنده سید احمد مصطفوی، مربی کتابخانه سیار شهری شماره ۲ کانون پرورش فکری کودکان ونوجوان خراسان رضوی در مشهد مقدس هستم و حدود هفت سال افتخار خدمت در کانون را دارم.
- قصهگویی را از چه زمانی شروع کردید؟ و چرا به این فعالیت علاقهمند شدید؟
در دوران کودکی همیشه در برنامههای فرهنگی مدرسه، مثل روزنامه دیواری وگروههای سرود وتئاتر شرکت میکردم و به خاطر علاقهام به بخش ادبی، همیشه در کارهای فرهنگی مانند نشریه دیواری، بخش داستان ومتنهای ادبی کودکانه را بر عهده میگرفتم.
از کلاس دوم دبستان عضو کتابخانه کانون در شهرستان قاین شدم. درآن زمان شادروان مرحومه خانم صفاری مسوولیت مرکز را برعهده داشتند و انصافاً با سعه صدر و مهربانی با بچهها رفتار میکردند.
من تحت تآثیر رفتار و منش ایشان به کانون و فعالیتهای کانونی علاقهمند شدم و همزمان با تحصیل علم و دانش به دنبال فرصتی بودم تا از فضای کتابخانهای کانون استفاده کنم و ضمن حضور در جشنها و برنامههای متعدد کانون، اغلب در بخش قصهگویی شرکت میکردم.
همیشه آرزو داشتم تا روزی برسد که بتوانم به عنوان یک مربی برای بچهها قصه بگویم و الحمدالله در سال۱۳۹۰ این آرزو محقق و شرایط خدمت در کانون برایم مهیا شد و از همان بدو ورود به کانون، با راهنمایی مربیان با تجربه کانونی با قصهگویی به شکل حرفهای آشنا شدم و هر بار برای بچهها قصهای میگویم آرزوی دوران کودکیام تداعی میشود و با انگیزه بیشتر به کارم ادامه میدهم و تصمیم دارم تا میتوانم برای بچه ها قصه بگویم وقصه بگویم.
- به نظر شما، قصهگویی چه تاثیری در زندگی کودکان و نوجوانان دارد؟
قصهها وافسانهها در رشد ذهن و خلاقیت انسانها تاثیر فراوانی دارد و به همان نسبت نقش مهمی در فرهنگ و باور آدمیان داشته و دارد. قصه به نوعی در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم و همچنین در رفتار واحساس واخلاق و اعتقادات هر جامعه میتواند تاثیر بگذارد.
قصهگویی، کودک و نوجوان را ترغیب به آموختن میکند و این قصهها هستند که به کودکان ما همدلی و همکاری را میآموزد و به آنان نشان میدهد که خوب بودن و خوب دیدن دو عنصر مهم در زندگیشان است. به عنوان مثال در قصه «آش سنگ» آنان با مفهوم محبت و همکاری آشنا میشوند و یاد میگیرند در سایه اتحاد و همدلی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند.
یکی از تاثیرات مثبت شنیدن قصه برای کودکان و نوجوانان افزایش دامنه لغات و واژگان و همچنین قدرت تمرکز و دقت آنان است و آنان را مشتاق حل مسائل زندگیشان میکند.
کودکان با قصهها شخصیت خودشان را کشف میکنند و با استفاده از همین همذاتپنداریها در رویارویی با مشکلات زندگی، بهتر ودقیقتر تصمیم گیری میکنند. آنان در قصهها با حس زیباشناسی واستقلالطلبی رو به رو میشوند و از دنیای اطراف خود اطلاعات بیشتری کسب میکنند.
افلاطون میگوید: باید مادران را وادار کنیم تا برای کودکان قصه بگویند ومتوجه باشند که پرورشی که روح کودکان از طریق گفتن قصهها به دست میآورند به مراتب بیشتر از تربیتی است که جسم آنها با ورزش پیدا میکند.
- به نظر شما آیا قصه های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید نقشی دارد؟
قرآن کریم شامل قصههای متعددی چون؛ قصه رانده شدن حضرت آدم از بهشت، قصه اصحاب کهف، قصه گاو بنیاسرائیل و... و. است که با بیان روان و سلیس خود میتوان هدایتگر کودکان و نوجوانان امروز باشد. در باطن این قصهها درسهایی نهفته است، درسهایی چون نتیجه طمع و آز آدمی و انتخاب درست راه زندگی که هر کدام از این داستانها اگر با بیان شیوا و جذاب برای کودکان و نوجوانان گفته شود، حتما آنها را در گام برداشتن به سوی خیر و خوبی رهنمون خواهد بود.
برای تاثیرگذاری داستانها، نیاز به همت قصهگویان است تا با مطالعه و کسب تجربه، بتوانند پیامهای قصه را بدون قضاوت و به خوبی به نسل جدید منتقل کنند. اگر قصههای قرآنی به شیوه جدید و تاثیرگذار گفته شود، کودکان با حوادث معنوی و واقعی آشنا و با رسیدن به پاسخ سوالات خود به یک نتیجه اعتقادی، اخلاقی و تربیتی دست پیدا میکنند.
به اعتقاد من قصههای قرآنی کمک میکنند تا کودکان ما درک صحیح و درستی از معاد، سبک زندگی، انتخاب الگوی مناسب و توجه بیشتر به مسائل اخلاقی و اعتقادی را داشته باشند و این کمک شایانی در تعلیم و تربیت آنان دارد.
- بیشتر چه موضوعاتی را برای قصهگویی انتخاب میکنید؟
برای انتخاب قصه، بیشتر به دنبال قصههای فولکور هستم چرا که محتوای آموزندهای دارند که سینه به سینه از پدر بزرگها و مادربزرگها گفته شده و اغلب موضوعات شیرین و جذابی هستند.
انتخاب دیگر من هم قصههای رضوی است چرا که به دلیل همجواری و علاقه و ارادت خاصی که به امام مهربانیها دارم، بر خودم واجب میدانم تا شخصیت این امام بزرگوار را به کودکان و نوجوانان معرفی و آنان را با کرامات و سیره رضوی امام هشتم(ع) آشنا کنم.
- به نظر شما یک قصهگوی خوب چه ویژگیهایی را باید داشته باشد؟
یک قصهگوی خوب باید بتواند اول مخاطب خود را خوب بشناسد و از صمیم قلب دوست داشته باشد. تسلط کامل به محتوای قصه، عدم یکنواختی در بیان کلمات و جملات، مناسب بودن ظاهر و پوشش، استفاده از فنون زبان بدن و داشتن انرژی و صدای مناسب از دیگر ویژگیهای یک قصهگو موفق است.
- در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید:
در پایان ضمن آرزوی موفقیت برای همه مربیان فرهنگی کانون، از جناب آقای جواد محقق نیشابوری مدیرکل کانون استان که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم با حضور در این جشنواره، تجربیات تازهای کسب کنم تشکر میکنم و قدردان زحمات کارشناسان محترم و همکاران عزیزی که با سعه صبر در این راه من را همراهی کردند خواهم بود.