روش‌های‌تربیتی‌درقصه‌گویی قابلیت اجرا پیدا می‌کند

مدرس نشست‌تخصصی قصه‌گویی ویژه‌ی قصه گویان بخش‌آزاد جشنواره‌ی قصه‌گویی گفت: روش‌های تربیتی می‌تواند در قصه‌گویی‌ها قابلیت اجرا پیدا کند

به گزارش روابط عمومی اداره  کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان یزد، محمد گودرزی معروف به دهریزی در نشست‌تخصصی با عنوان «تاثیرقصه‌گویی‌درمخاطب‌کنش‌گر» که درحاشیه‌ی بیستمین جشنواره‌ی بین‌المللی قصه‌گویی حوزه‌ی چهارکشور به میزبانی یزد برگزارشد، به تشریح کنش‌های مخاطبان در برابر قصه‌گویی پرداخت و اظهار داشت: نخستین کارکرد کنش تربیتی قصه، کارکرد کنش روایی است.

وی با اشاره به این‌که این قصه‌ها اغلب با روایت آغاز می‌شود، افزود: تمام نویسندگان حوزه‌ی کودک و نوجوان، مسائل مهم را در قالب روایت مطرح می‌کنند بنابراین برای جلب نظر مخاطب باید ابتدا یک روایت متناسب با ساختار ذهنی کودک بسازیم زیرا روایت باعث می‌شود دو اتفاق در ذهن کودک بیفتد؛ نخست این‌که کودک به شنیدن ترغیب می‌شود و دوم این‌که، کودک درگیر ماجرای قصه می‌شود.

دهریزی عنوان کرد: نویسندگان توان‌مند، سعی می‌کنند با شروع داستان، تعلیق ایجاد کنند تا با جذب و درگیرکردن مخاطب، پیام‌های تربیتی را مستقیم منتقل کند.

وی با ارائه‌ی تعریفی از روایت، بیان کرد: روایت عنصری است که نویسندگان در داستان ایجاد می‌کنند تا به یک موضوع، جریان داستانی ببخشند و مخاطب را جذب و درگیر کنند.

محمد دهریزی با بیان این‌که دومین کنش، کنش نمایش یا رفتار به جای گفتار است، عنوان کرد: در این بخش، قصه‌گو با ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه مخاطب درگیرمی‌شود و باید از آن به نحوی مطلوب استفاده کند.

وی با بیان این‌که مستقیم‌گویی، ضمیر خود آگاه را درگیر می‌کند و تاثیر آنی و کوتاه مدت دارد، تصریح کرد: غیرمستقیم‌گویی نیز ضمیر ناخود آگاه را درگیر کرده و کودک آن را جذب می‌کند و در زمان مناسب به نمایش می گذارد و هرگز نیز آن را فراموش نمی‌کند.

دهریزی تاکید کرد: مفاهیم ایثار، گذشت، فداکاری، غرور و ... مسائل انتزاعی هستند و ادبیات و قصه، مفاهیم انتزاعی را به مفاهیم بصری تبدیل می کند.

وی، کنش سوم را عادت‌زدایی دانست و افزود: عادت بزرگترین بلای ذهن است و در قدیم می‌گفتند هر کار خوبی باید ملکه‌ی ذهن بشود اما امروز می‌گویند تربیت یعنی فن برهم زدن عادت‌ها.

دهریزی، از عادت به عنوان بیماری ذهن یاد کرد و بیان داشت: در ادبیات، عنصری به اسم آشنایی‌زدایی وجود دارد که در تلاش برای بر هم زدن برخی عادت‌ها است.

وی با تفسیر کنش تفضیلی به عنوان چهارمین کنش قصه‌گویی بیان کرد: در این بخش باید فرا بگیریم که به مخاطب قصه یا همان کودکان، مستقیم الگو ندهیم.

دهریزی تاکید کرد: در تعلیم و تربیت امروز، ارائه مستقیم الگو به کودک رد شده و تنها به دنبال به دنبال یافتن از درون خود کودک باید الگوی خود را پیدا کند.

وی ادامه داد: وقتی کودک وارد دنیای ادبیات می‌شود و بر اساس همان، جذب و درگیر می‌شود، خودش الگوها را پیدا می‌کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 7 =