درست بیست سال پیش، در دوره نجوم کانون، از او راه ارتباط با آسمان و ستارگان را آموختم که مثل من در مربیان کانون بسیارند. به بهانه روز جهانی نجوم، از او دعوت کردم تا از روزهای حضورش در کانون بگوید و حال و احوال نجوم آماتوری در مراکز کانون را برایمان توصیف کند که مثل همیشه باانرژی و روی گشاده استقبال کرد.
محمدرضا( پژمان) نوروزی متولد ۱۵ بهمن ۱۳۵۳است. میگوید؛ مثل همۀ آدمها یکچیزهایی خواندهام و کارهایی کردهام (توی مدرسه و دانشگاه و جامعه)، اما مهمترین کاری که میکنم و نقشی که دارم، معلمی و بعد ترویج علم است. در همه سطوح آموزشی، از دبستان تا دکتری تدریس کردهام و فعلاً تمرکزم بر کار ترویج علم به شکلهای مختلف است و البته بهعنوان حرفه به طراحی موزهها و مراکز علم و کلکسیونها مشغولم.
- امسال هجدهمین دوره برگزاری روز جهانی نجوم را در رصدخانه زعفرانیه کانون گذراندیم. از آغاز این راه و شکلگیری این برنامه در رصدخانه برایمان بگویید؟
یک داستان ساده بود. در دنیا قریب به ۴۵ سال است که روز نجوم برای علاقهمندان به این علم برگزار میشود. این حرکت از ایالاتمتحده و به همت یک منجم آغاز شد و امروزه در جایجای دنیا برگزار میشود. "عطا فقیهی" یکی از اعضای باسابقۀ رصدخانه این موضوع را با من در میان گذاشت و به نظرم آمد خوب است ما هم انجامش دهیم. به سادهترین شکل این کار را آغاز کردیم. در یک روز بارانی و زیبا با ۱۰-۱۲ نفر از اعضای رصدخانه، و تا امروز که ۱۸ سال از آن روز می گذرد پیگیرانه آن را ادامه دادهایم. گاهی خیلی بزرگ و باشکوه و گاهی ساده و کمحجم.
- تعریفی از نجوم آماتوری بفرمایید؟
کار آماتوری (هرچه که باشد) کاری است از روی علاقه ، یعنی بدون الزامات اداری و سازمانی و پول و بهانههای دیگر. گاه برای آن در فارسی میگویند «کار ذوقورزانه»، و نجوم آماتوری هم همین است. منجمان آماتور الزاماً تحصیلات آکادمیک نجوم ندارند. حوزه کارهایشان عمدتاً محاسبات رصدی و رصد آسمان است.در ترویج علم کوشا هستند و در یککلام، از آسمان لذت میبرند.
- به نظر میرسد آموختن این علم ، بسیار گران و پرهزینه است.( تلسکوپهای حرفهای و ..) آیا اینطور است؟
برخلاف تصور، نه. نجوم یادگرفتن(در حوزه آماتوری) گرانقیمت نیست. آسمان بیکران بالای سرماست. تنها کاری که لازم است انجام دهیم ابن است که از شهرهای پرنور کمی دور شویم. صورتهای فلکی را بشناسیم و رصد کنیم . البته طبیعی است که با گسترش دانش و توانایی، ابزارها هم وارد میشوند و طبیعتاً آنها گران هستند. اما گروههای نجومی این هزینهها را تقسیم و باهم هزینه میکنند.
- نقطه سرآغاز پیوند شما و رصدخانه زعفرانیه از چه سالی و چگونه بود؟
خب من از بچگی. از ۵-۶ سالگی کانونی بودهام. کتابهای کانون، سرگرمیها و فعالیتهای کتابخانهای. تا زمانی که رصدخانه سال۶۸ افتتاح شد و بعد قصه نجوم برایم پررنگ شد. واقعیت این است که من تقریباً همهروزه از مدرسه مستقیم به کتابخانه میآمدم و ساعتها در کانون درس میخواندم، و بعد به مطالعه کتابهای موردعلاقهام میپرداختم. گاهی کاردستی میساختم و نقاشی میکشیدم و ... روزگار من در کانون شکوفا میشد و رشد میکردم. همه قصه همین است.
- بارها از شما در رابطه با حسی که به رصدخانه زعفرانیه کانون دارید شنیدهایم و پس از گذشت اینهمه سال، آنجا همچنان برایتان در درجه اول اهمیت است. درباره این حس برای ما بگویید؟
حس من به رصدخانه زعفرانیه کانون مثل حس من به خانه است. حس آدمی که باید حواسش به خانه و خانوادهاش باشد. این چیزی است که منِ کانونی میفهمم. چیزی بیرون از جنس مناسبات اداری و سلسلهمراتب مدیریتی. چیزی که کارمندان اداریِ تازهوارد آن را متوجه نمیشوند.
- ما هم خوشحالیم که شما یک کانونی هستید . در این سال ها، با وجود مشغلههای زیاد همچنان همراه کانون و مربیان آن بودید و چه در کسوت مدرس و مشاور و یا حتی دوست دیرین اعضا ، اتفاقات خوبی را در رصدخانه زعفرانیه رقم زدید.
متشکرم
-با توجه به سابقه شما در رصدخانه کانون، پس کودکیهایتان به کشف راز و رمز آسمان گذشت؟
بیشتر از کودکی باید به نوجوانی اشارهکنم که واقعاً شیفتۀ نجوم شدم. اما دوران کودکی بیشتر از آسمان، خود ذات فهمیدن و اکتشاف و البته طبیعت مرا سرسپردۀ خودش کرده بود. من حتی در ورزشهایی که در زندگیام به آنها پرداخته ام، طبیعت در آن زنده بوده. سالهای طولانی بهصورت حرفهای سوارکاری کردهام و همچنین کوهنوردی. من دنیای کودکی و نوجوانی و جوانیام را در این حال و هوا سیر کردهام.
- اعضای امروز رصدخانه را چگونه میبینید؟ مثل کودکیهای شما، مشتاق و علاقهمند به دانستن هستند؟
خب طبیعی است که تفاوتهای زیادی دارند. ورود کامپیوترها و حوزههای علاقهمندی تازه باعث میشود جنس علایق و سلایقشان همتغییر کند. اما درنهایت همان است. آنهایی که در رصدخانه میمانند و حضورشان در این مرکز رسوب میکند همانهایی هستند که کتاب میخوانند، فعالیت اجتماعی میکنند، علمورزی بلدند و...، اینها فرقی با دنیای دوران من ندارند.
- بچههای امروز، چشم از آسمان گرفتهاند و برای کشف دنیا از طریق گوشیهای موبایل و سیر در اینترنت وقت میگذرانند. این امر چه تأثیری در روحیه جستجوگری و کسب تجربههای عینی آنان دارد؟
کتاب، تبلت و اینترنت همهشان ابزارند با جنسهای مختلف. محتواهایشان مهم است. همانطور که کتاب خوب و کتاب بد و محتوای اینترنتی خوب و بد هم هست. اما چیزی که در این روزگار باید به آن توجه کنیم فعالیت است. دنیاهای مجازی فعالیت و تجربه را کم میکند. این کاری است که باید به آن توجه بشود . چیزی که با دنیای مجازی بهعلاوه قوانین دستوپا گیر اداری روزافزون شده.
مثلاً مدارس، کتابخانههای کانون و یا سایر مراکز، اردوهای علمی، آموزشی و تفریحی را یا تعطیل میکنند یا به رفتن به سینما و پارک و... در شعاع ۱۰-۲۰ کیلومتری خود اکتفا می کنند. چون اجرای این برنامهها سخت است و مسئولیت دارد. صورتمسئله را عوض کردهایم. و جایگزینش؟ بچهها بهراحتی بلدند مشکلشان را حل کنند، گوشی و تبلت و رایانه تنها دنیا را نشان میدهد، بدون تجربه کردن.
- خروجی منجمان آماتور رصدخانه زعفرانیه، (چه آنها که همدورۀ شما بودند و چه شاگردان این سالهایتان)، به چه میزان است؟
برای کارهای آموزشی/فرهنگی نمیتوان اینقدر ساده خروجی تعیین کرد. اما تعداد زیادی منجم حرفهای تراز اول در دنیاداریم که از اعضای رصدخانهاند. یعنی در بالاترین سطح علمی دنیا در حوزه کیهانشناسی و اخترفیزیک و نجوم رصدی هستند. اما جدا از این معتقدم اعضای رصدخانه به دلیل یادگرفتنِ شیوه علم ورزیدن ، یک سر و گردن از همسالان خود بالاترند و در هر حوزهای که فعالیت کنند، موفقاند. این همان نقشی است که کانون بیش از ۵۰ سال قبل برای آن ساخته شد. هدف کانون تربیت نقاش، خطاط ، مجسمه ساز و دانشمند نبوده. هدفش ساختنِ آدمی شادتر و موفقتر بوده و ما هم همان را دنبال کردیم.
- برپایی ویژه برنامه روز جهانی نجوم چه تاثیری در ارتقای سطح آگاهی جامعه با این حیطه از علم دارد؟
روز نجوم وظیفهاش بردن علم میان جامعه بوده. علم به معنی عامش نه به معنی اختصاصی نجوم. یعنی ما به کمک نجوم علم را به مردم عرضه میکنیم و این نقش اساسی ما در روز نجوم است.
- و کلام آخر؟
کاش همه آنهایی که در کانون در هر نقشی مشغول فعالیت هستند میراث دار خوبی برای این سازمان عظیم و عزیز باشند. بدانند کانون چه نقشی در زندگی نوجوانان و کودکان داشته و بدانند چطور میتوانند این نقش را ادامه دهند و تکمیل کنند. کانون یک سازمان معمولی اداری نیست و البته که این مهم فقط بامطالعه تاریخ کانون، مطالعه شیوههای آموزش غیررسمی ، شوق داشتن و علاقۀ مفرط رخ میدهد.
گفت وگو توسط: ساغر لطفی نژاد