کتاب و کتابخوانی محور اصلی فعالیتهای کانون پرورش فکری است و کتابخانهها هم پایگاه اصلی انجام این فعالیتها به حساب میآیند. در حال حاضر 42 فعالیت ادبی، فرهنگی و هنری در کتابخانهها و مراکز فرهنگیوهنری کانون برای کودکانونوجوانان علاقهمند اجرا میشود. ازاینبین، فعالیتهای فرهنگی، تنوع و گوناگونی بیشتری دارند و خود بسیاری از حوزههای هنری و ادبی را هم شامل میشوند که میتوان به شعرخوانی، قصهخوانی، نمایش خلاق، معرفی کتاب و معرفی شخصیت اشاره کرد. بااینحال فعالیتهای تخصصیتر ادبی نیز برای اعضای علاقهمند به این حوزه تعریف شده است که به مدد مربیان و کارشناسان ادبی کانون اجرا میشود.
فعالیتهای ادبی ابتدا با کلاسهای حضوری آغاز میشود. در واقع کودکان در این مرحله عموماً به نوشتن خلاق میپردازند تا ضمن پرورش خلاقیت و تخیلشان با ادبیات هم آشنایی پیدا کند. در ادامه و با رشد سنی و فکری بچهها آنها میتوانند وارد کارگاههای ادبی شعر و داستان شوند و تا حدودی قالبها و تکنیکها ادبی را در فرآیند خلق اثر و نقد آن بیاموزند. در نهایت انجمنهای ادبی که هر ماه برگزار میشود نیز مخصوص نوجوانان نویسنده و شاعری است که پا به وادی ادبیات گذاشته و آثار جدیتری خلق میکنند. گفتنی است که در این مرحله علاوه بر مربیان و کارشناسان کانون، نویسندگان کودکونوجوان نیز در کارگاههای ادبی حاضر میشوند و به بحث و تبادلنظر با نوجوانان میپردازند. در ادامه این گزارش پای صحبتهای مربیان ادبی نشستهایم تا از چندوچون این فعالیتها و تأثیری که بر کودکانونوجوانان میگذارند باخبر شویم.
من روی نردبان کتابها بالا آمدهام
فهیمه شانه، از سال 1385 به عنوان مربی طرح وارد کانون شده و از سال 1387 به عنوان مربی ادبی کار خود را ادامه میدهد. او که مدرک دکترای ادبیات را از دانشگاه ارومیه گرفته سابقه مربیگری در کتابخانههای مختلف استان تهران را دارد. این مربی ادبی درباره آشناییاش با کانون میگوید که حتی پیش از تولد او برادرانش کتابهای کانون پرورش فکری را میخواندند و به همین دلیل او هم از بدو تولد با یک کتابخانه کوچک کانونی در خانه، بزرگ شده است.
فهیمه شانه درباره نحوه انتخاب فعالیتهای ادبی برای اعضای کانون اینطور توضیح میدهد که با توجه به نیاز و استعداد بچهها در کتابخانهها مربی ادبی میتواند برای برنامههای مختلفی که در توانش هست طرحوبرنامهریزی کند. با توجه به اینکه سطحبندی فعالیتهای ادبی ابتدا از کلاسهای ادبی حضوری شروع شده و با پیشرفت اعضا به کارگاه و انجمن ادبی میرسد، شانه میافزاید: ما مسیر تعریفشده کاری داریم که شامل کارگاه شعر، کارگاه داستان و سایر فعالیتهای ادبی میشود. او در این رابطه میگوید که بچهها ابتدا از کارگاه نوشتن خلاق شروع میکنند و با رشد کردن در طول دورهها وارد کارگاه داستان و کارگاه شعر میشوند. شانه همچنین سایر فعالیتهای ادبی را اینطور توصیف میکند که برای مثال اگر یک مربی ادبی در ادبیات نمایشی تخصص دارد، در صورت وجود ظرفیت این فعالیت در کتابخانه و درخواست بچهها یک دوره نمایشنامهنویسی برگزار میکند. شانه که خود در کارگاههای شعر کتابخانههای مختلف شاهنامهخوانی برگزار میکند، نیاز کتابخانه و بچهها را در انتخاب این فعالیتها بسیار موثر میداند. این مربی ادبی در حال حاضر در چهار کتابخانه مختلف کارگاه داستان و در یک کتابخانه هم کارگاه شعر (شاهنامهخوانی) برگزار میکند.
فهیمه شانه با اشاره به اینکه کودکان و نوجوانانی که وارد کارگاههای شعر و داستان میشوند با نوشتن غریبه نیستند تأکید میکند که هدف کانون، پرورش شاعر و نویسنده نیست و همان فرآیند شرکت در کارگاه و انجام فعالیت ادبی در جمع دوستان و همسالان مدنظر است. او البته معتقد است خیلی اوقات این هدف جنبی هم در کارگاههای کانون حاصل میشود و میتوان ردپای بسیاری از هنرمندان بزرگ کشور را در کانون پیدا کرد. شانه دراینباره میگوید: هدف ما جذب بچهها، لذتبردن از شعر و داستان و معرفی آثار ادبی مختلف است.
مربی کانون درباره روش انجام فعالیتهای ادبی عنوان میکند که مربیان کانون به دنبال طرح تکنیکهای پیچیده داستان برای بچهها نیستند، بلکه از اعضا میخواهند بنویسند، باهم آثار را نقد کنند و در طی این نقد به آنها تکنیک هم آموزش میدهند. این مربی ادبی عنوان میکند که معمولاً ده تکنیک داستانی مثل شروع، اوج، پایان، کشش، تعلیق، شخصیتپردازی و زبان داستان را طرح میکند و در دورههای مختلف روی این کلیات تمرکز میکند؛ ولی جزئیات کار بچهها هم طی خواندن اثر و نقد آن مطرح میشود. او میافزاید: اگرچه ما در کانون از آموزشهای آکادمیک و تئوری رویگردان نیستیم و این مباحث را هم به اعضا منتقل میکنیم، ولی بیشتر کار ما ذوقی است و آن مربیای موفق است که در عین داشتن دانش ادبی بتواند اطلاعاتش را با ذوق و ارتباطگیری خوب با بچهها منتقل کند.
فهیمه شانه که نیمی از زمان کلاسش را به نقد رمانهای روز اختصاص میدهد از اعضایش میخواهد رمانهای مشخصی را بخوانند و بعد به نقد آن بپردازند. او در رابطه انتخاب این کتابها میگوید از رمانهای نوجوان کانون یا آثاری که جوایزی مثل جایزه کتاب سال را کسب کردهاند سود میبرد و به اعضایش تأکید میکند که حتما این آثار را بخوانند.
شانه همچنین در مورد برگزاری کارگاههای شعر و انتخاب شاهنامهخوانی به عنوان خوراک فکری برتر برای کودکان توضیح میدهد که به خاطر درونمایههای غنی شاهنامه و سرشاری آن از اسطوره، حماسه، فلسفه و حتی عرفان، این اثر تاریخی را برای کارگاههای شعر انتخاب کرده است. او میگوید در هر دوره بخشی از شاهنامه را انتخاب میکند و داستان آن را برای اعضای کانون بازگو میکند و بخشی از بیتها را هم به تناسب گروه سنی اعضای کلاس میخواند. او معتقد است که مربی باید با مباحث روز هم آشنا باشد و دراینباره میگوید: اینکه من یک لیسانس ادبیات بگیرم برای مربی ادبی شدن کافی نیست، چراکه بچههای کتابخانهای چیزی فراتر از مدرسه نیاز دارند. او میافزاید: مربی ادبی باید شعر روز را بشناسد، با ناشران فعال این حوزه آشنا باشد و دیوانهای شعر معاصر را به بچهها معرفی کند.
شانه درباره تاثیر فعالیتهای ادبی بر کودکان و نوجوانان معتقد است بچهها بعد از مدتی که خود کتاب انتخاب میکنند و میخوانند، آنقدر صاحب بینش و نگرش میشوند که مربی از دیدن رشد بیان و اندیشه آنها شگفتزده میشود. او که تأکید میکند بزرگشدن بچهها را در کتابخانههای کانون میبیند و با اعضا از کودکی تا نوجوانی همراه است، میگوید: هیچ نتیجهای برای یک مربی شیرینتر از این نیست که از شاگردش این کلام منطقی و متین را بشنود که «من روی نردبان کتابها بالا آمدهام». او به همین دلیل معتقد است کتابخوان شدن بچهها بزرگترین حاصل فعالیتهای ادبی کانون است، حتی اگر بچهها به نوشتن علاقهمند نشوند.
این مربی ادبی همچنین توضیح میدهد که از طرف ادارههای کل کانون استانها برای اعضای ادبی کتابخانههای کانون برنامههای مختلفی چون شبشعر و عصرقصه آهنگ بهاران و انجمنهای ماهانه ادبی برگزار میشود و اعضا در رقابتهای مختلف شرکت میکنند. او برای نشاندادن تاثیر کارگاههای کانون بر زندگی و روابط اجتماعی کودکان و نوجوانان میگوید: وقتی یکی از اعضا در رقابتی برنده میشود و جایزه میگیرد دوستانش به او حسودی نمیکنند، بلکه همه باهم برای موفقیت او خوشحال میشوند و به نظر من این بزرگترین رشد اجتماعی است. این مربی از تأثیرات فعالیتهای ادبی کانون به ایجاد روحیه جمعی، کسب بینش شخصی و نقدپذیری اشاره میکند. او میگوید: شاید در جلسات اول بیشتر مربی است که حرف میزند، اما در جلسات بعدی خود بچهها درباره آثارشان حرف میزنند و میدانند نقد خوب یا بد ربطی به نقد شخصیت نویسنده ندارد و صرفاً درباره اثر است. گفتنی است که از دیگر مهارتهایی که کودکانونوجوانان در کلاسهای ادبی میآموزند میتوان به صحبت کردن در جمع، احترام گذاشتن به حقوق یکدیگر، داد نزدن و شاد بودن اشاره کرد. این مربی ادبی با اشاره به اینکه حضور در کلاسهای کانون به دلیل علاقه خود کودکان است میگوید: اگر من یک روز نتوانم سر یکی از کلاسها حاضر شوم بچهها برای من پیام میفرستند که چرا امروز نیامدهاید و دل ما برای کلاس تنگ شده است. شانه معتقد است بچهها درواقع به این کلاسها پناه میآورند و این را به فال نیک میگیرد که کودکانونوجوانان به فعالیتهای فرهنگی که باعث رشد ذهنی آنها میشود گرایش پیدا میکنند.
بچههایم فکر میکردند فعالیت ادبی یعنی مودب بودن
رامین غلامحسیننژاد یکی دیگر از مربیان ادبی کانون است. او 12 سال است که با کانون پرورش فکری همکاری میکند و این همکاری از سال 1392 رسمیتر شده است. این مربی کانون در مراکز مختلفی در داخل و خارج از تهران فعالیت کرده و با اعضای مرکز رباطکریم، نسیمشهر، اسلامشهر و غرب و شرق تهران فعالیتهای ادبی انجام داده است. غلامحسیننژاد که فوقلیسانس زبان و ادبیات فارسی دارد درباره گروههای سنی حاضر در کارگاههای ادبی کانون اینطور توضیح میدهد که در کلاسها دو گروه سنی فعالیت میکنند که اولی گروه سنی «ب» و «ج» است. او میگوید: در این دوره سعی ما بر برانگیختن قوه تخیل اعضا، شناخت حواس پنجگانه، استفاده از این حواس در تفکر و خلق اثر از طریق طرح ادبی و نوشتن خلاق است. به گفته این مربی، مرکز آفرینشهای ادبی کانون یک جزوه و یک کتابچه از تجربیات مربیان سراسر کشور جمعآوری کرده و در اختیار مربیان ادبی قرار داده تا راهنمای آنها باشد. همچنین گفتنی است که علاوه بر این دو منبع جزوه پلهپله تا نوشتن هم در اختیار مربیان ادبی قرار گرفته است. به گفته این مربی ادبی از دیگر موضوعهایی که گروه سنی «ب» و «ج» با آن آشنا میشوند متون و داستانهای کودکانه است که ازاینبین میتوان به آثار مصطفی رحماندوست و افسانه شعباننژاد اشاره کرد. او همچنین با اشاره به طرح جمعخوانی میافزاید که اعضا در این طرح باهم شعر یا داستان میخوانند. غلامحسیننژاد مهمترین اتفاق در این مرحله برای کودکان را تغییر دیدگاه و کسب نگاه شاعرانه و هنرمندانه میداند، چراکه باعث بروز خلاقیت میشود.
به گفته غلامحسیننژاد دومین گروه مخاطبان ادبی گروه نوجوانان یا همان گروه سنی «د» و «ه» است که در این مرحله کار ادبی جدیتر میشود و خود اعضا هم میخواهند آثارشان فرم مشخصتری پیدا کند. به گفته او اعضای این گروه سنی در کارگاههای ادبی با فرم و قالب هنری آشنا هستند و تفاوت داستان و شعر را بهتر میفهمند، بههمیندلیل منابع مطالعاتی آنها تغییر پیدا میکند و تغییر فرم و محتوای آثارشان نیز مشهود است. این مربی کانون میگوید: اعضای این گروه سنی در کارگاههای ادبی با ابزار سرایش شعر و نگارش داستان آشنا میشوند، آثار شعرا و نویسندگان ادبیات نوجوان را میخوانند و بسترها و ظرفیتهای ادبیات کلاسیک را بهتر میشناسند. البته او تأکید میکند که این آشنایی به صورت غیرمستقیم است و نوجوانان عناصر را در طول کارشان درک میکنند. گفتنی است که در کارگاه شعر عناصری چون درک و دریافت موسیقی، خیالپردازی و تصویرسازی و در کارگاه داستان تفاوت داستان و قصه، شخصیتپردازی، تیپسازی و فضاسازی در قالب طرحهای ادبی و انجام بازیها و فعالیتهای خلاقانه به اعضا آموزش داده میشود. غلامحسیننژاد با ذکر این نکته که بچههایی که قالبهای ادبی را بشناسند به انجمنهای ادبی راه پیدا میکنند که هر ماه تشکیل میشود میافزاید که اساتید مجرب ادبیات دبیری این انجمنهای ادبی را بر عهده دارند.
این مربی درباره تاثیر فعالیتهای ادبی بر کودکان و نوجوانان به روند رشد شخصیت فردی و اجتماعی اعضا اشاره میکند که در نوع صحبتکردن، منش و تفکر آنها به خوبی خودنمایی میکند. او دراینباره میگوید: اعضای کارگاههای ادبی کانون در فن بیان و جملهبندی دقت بیشتری دارند و بهتر میتوانند افکارشان را بیان کنند که این تاثیر در زندگی آینده، روابط اجتماعی و حتی یافتن شغل دلخواه آنها اثرگذار است. غلامحسیننژاد همچنین درباره تجربه شخصیاش از فعالیتهای ادبی کانون میگوید در شروع یکی از دورهها درک بچهها از فعالیت ادبی چیزی مثل آموزش خوشنویسی یا مودب شدن بوده، ولی اکنون همان اعضا دارند آثار بینظیری خلق میکنند و در زمینه شعر و داستان نفرات اول استانی شدهاند.
مکاتبه بچهها با رابط ادبی
لیلا روشنی، مسئول کتابخانه شماره 15 کانون است. او که 14 سال سابقه همکاری با کانون دارد درباره کتابخانه شماره 15 میگوید: اینجا مرکز تخصصی ادبی تهران هم هست و بیشتر انجمنهای ادبی که با شاعران و نویسندگان ارتباط دارند در این مرکز برپا میشود. به گفته مسئول این مرکز این جلسات هر ماه یک روز برای اعضای نوجوان دختر و یک روز برای اعضای نوجوان پسر برگزار میشود.
مسئول این مرکز تخصصی ادبی همچنین بیان میکند که امکان انجام فعالیتهای ادبی در بخش مکاتبهای نیز برای اعضای کانون فراهم است و بچههایی که به مراکز ثابت دسترسی ندارند میتوانند آثار خودشان را در قالب نامه برای رابط ادبیشان بفرستند. نکته جالب اینکه بچهها این رابط ادبی را نمیشناسند و این ارتباط بهصورت ناشناس برقرار میشود. همچنین گفتنی است که کودکان و نوجوانان علاوه بر آثارشان در قالب شعر و داستان میتوانند صحبتها و درددلهای خود را هم برای این رابط ادبی ارسال کنند. به گفته روشنی این نامهها به آدرس «کتابخانه»ای که مرکز مکاتبهای دارد، ارسال میشود و آن مرکز هم نامهها را به مرکز آفرینشهای ادبی استان میفرستد. روشنی دراینباره میگویند: در این فرآیند بعد از گذشت مدتی جواب نامه بچهها از مرکز آفرینشها به مرکز مکاتبهای بازمیگردد و در نهایت مرکز ادبی نامه اعضا را پاسخ میدهد.
چرخه مولد ادبی
مریم عباسی، دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی است و به مدت 21 سال با کانون همکاری میکند. عباسی که خود از شش سالگی عضو کارگاههای ادبی کانون بوده و اکنون مربی مرکز تخصصی ادبی تهران است درباره این مراکز میگوید: شاخصه فعالیتهای مرکز تخصصی ادبی بر مبنای ادبیات کودک و نوجوان است و بههمینخاطر تعداد و تنوع کارگاههای آن بیشتر از مراکز دیگر کانون است. عباسی ازاینبین به کارگاه نوشتن خلاق، پیشکارگاههای شعر و داستان، کارگاههای تخصصی شعر و داستان، کارگاه شاهنامهخوانی و نقالی و کارگاه مشاعره و حافظخوانی اشاره میکند. این مربی ادبی دراینباره میگوید: بچهها در بدو ورود به فعالیتهای ادبی وارد کارگاه نوشتن خلاق میشوند و بعد از گذراندن دو ترم در این کارگاهها به مرحله پیشکارگاهها میرسند. عباسی در توضیح این مرحله میافزاید: پیشکارگاه، زمینه را فراهم میکند تا اعضای کانون به شعر و داستان علاقهمند شوند و برای ورود به کارگاههای تخصصی تجربه کسب کنند. به گفته او پیشکارگاهها بین دو تا سه ترم طول میکشد و بعد بچهها به عنوان یک نوجوان وارد کارگاههای تخصصی میشوند، به صورت حرفهای فعالیت شعر و داستان را ادامه میدهند و در انجمنهای ادبی هم شرکت میکنند.
از دیگر فعالیتهای ادبی این مرکز شاهنامهخوانی و نقالی است که به صورت ترمی و به تفکیک برای کودک و نوجوان برگزار میشود. به گفته مربی مرکز تخصصی ادبی کانون، در شاهنامهخوانی برای کودکان، بعد از خوانش اشعار راجع به کلیت داستان صحبت میشود و اعضا با معنی کلمهها و ابیات تازه آشنا میشوند. همچنین در کارگاه نوجوانان بعد از اینکه فرآیند روخوانی انجام شد، آنها تحقیقی هم راجع به شاهنامه انجام میدهد. عباسی از میان این تحقیقها به موضوعاتی چون «ابزارآلات جنگی در شاهنامه»، «زنان شاهنامه» و یا «اسطوره در شاهنامه» اشاره میکند. لازم به ذکر است که این تحقیق به صورت گفتاری ارایه میشود که یعنی هر کدام از بچهها در مورد موضوعی که تحقیق کردهاند صحبت میکنند و اطلاعات را در اختیار بقیه قرار میدهند. به گفته این مربی ادبی بعد از این مرحله اعضایی که به نقالی علاقهمند هستند وارد کارگاههای نقالی میشوند و این هنر سنتی ایرانی را میآموزند. او دراینباره میگوید: اعضای این کارگاهها نقال هستند و بهجز کانون در مراکز فرهنگی شهر، مدارس و جشنواره بینالمللی قصهگوی به نقالی میپردازند.
عباسی همچنین با اشاره به ویژهبرنامه آهنگ بهاران در تهران میگوید: اعضای کانون آثارشان را برای ورود به این جشنواره میفرستند و این آثار در سه مرحله داوری میشود. گفتنی است که دو مرحله از داوری آثار بر عهده کارشناسان ادبی اداره آفرینشهای ادبی استان تهران است و در مرحله بعدی آثار برگزیده برای داوری در اختیار نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان قرار میگیرد. لازم به ذکر است که در نهایت آثار منتخب در مجموعهای به اسم آهنگ بهاران چاپ میشود. به گفته این مربی ادبی در نهایت در این همایش از بچهها دعوت میشود و ضمن اهدای کتاب به همه شرکتکنندگان، در این مرحله از کارهای منتخب نیز به صورت ویژه تقدیر میشود.
این مربی کارگاههای تخصصی کانون معتقد است اینکه اعضا در کارگاهها وارد حوزه نقد میشوند روی شخصیت آنها بسیار تأثیرگذار است. او در این مورد میگوید: آنها یاد میگیرند بشوند و بر آن اساس بپذیرند یا حتی عدم پذیرش داشته باشند، اما به شیوهای درست این کار را انجام بدهند. عباسی همچنین معتقد است وقتی اعضا آثاری تولید میکنند، ارایه میدهند و راجعبه آن حرف میزنند اعتمادبهنفس پیدا میکنند. او همچنین با اشاره به سابقه کانون و اینکه بسیاری از مربیان کانون یا شاعران و نویسندگان کودک از اعضای قدیمی کانوناند، حیات کارگاههای ادبی را در قالب یک چرخه مولد توصیف میکند و آن را برای کشور بسیار ارزشمند میداند.
گزارش از علیاکبر امینی