به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون هرمزگان ، در این انجمن ادبی عاطفه جمالی به مبحث کلیشه های جنسیتی درادبیات کودک و نوجوان پرداخت.
وی گفت:مرد یا زن بودن، تصورات و پیشفرضهایی را به دنبال دارد که در فرهنگ هر جامعهای تا حدودی متفاوت است، این تصورات کلیشههای جنسیتی نامیده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: وقتی از تبعیض جنسیتی در ادبیات صحبت میشود یعنی برجسته کردن تفاوتها و تمایزهای بین دو فرد یا دوچیز، وقتی این تفاوتها و تمایزها را بین زن و مرد برجسته میکنیم یعنی تبعیض را بین این دو جنس قائل شدهایم.
جمالی بیان کرد: وقتی این تبعیض جنسی را با کلیشههای جنسی تقویت میکنیم مثلا برای شخصیت زن مهربانی ، دلسوزی و برای شخصیت مرد خشنبودن ، زورگویی و.. یعنی خودمان این تبعیضها را در اجتماع پذیرفتهایم.
این استاد دانشگاه از کلیشه به عنوان الگوهای خشک و مشخص نام برد وگفت: کلیشهها بنا به موضوعهای خاص تفاوتهایی دارند مثلا همیشه در جامعه این کلیشه ها پذیرفته شده است که یک آدم پیرنباید خوشحال باشد یا در آن سن ازدواج کند، یا مثلا کلیشهای که برای کودک استفاده میشود این است که کودک باید شاد باشد و اگر کودکی این کار را نکند ضد کلیشه عمل کرده است.
مدیر:در کلیشههای جنسیتی یک جنس از جنس دیگر برتر دیده میشود و فعالیتها و صفاتی که یک جنس انجام می دهد، از فعالیتها و صفات جنس دیگر بهتر دانسته می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان درمورد دیگر صفات کلیشهای بودن شخصیتها به
ویژگیهایی که برای مردها و زنها منعکس می شود اشاره کرد و گفت: بیشتر این کلیشهها از درون خانوادهها منعکس میشوند، وقتی از روز اول تولد دختر رنگهای صورتی و برای پسرها رنگ آبی استفاده میشود یعنی جامعه این را پذیرفته است.
جمالی ادامه داد: همچنین در مورد کنشها هم میشود به تبعیضهای جنسیتی پی برد مثلا دختران در ورزش خاصی موفق نیستند یا مثلا پسران دربعضی درسها بهتر از دختران هستند، تمام این موارد یعنی جامعه زورگو بودن مردها و دلسوز بودن در زنها را پذیرفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان نگاه افراد جامعه ، خانواده و رسانهها را در تقویت کلیشهها موثر دانست وگفت: در جامعه سنتی نسبت به جامعه مدرن کلیشهها بیشترمنتقل میشوند و افراد با توجه به موقعیتهایی که در جامعه دارند نسبت به هم متمایز میشوند، مثلا مردها ذاتا مغرور و زورگو نیستند بلکه در قرار گرفتن با اتفاقهای موجود کلیشهپذیر میشوند.
وی در ادامه از اعضا خواست آگاهانه ازبه کار بردن کلیشهها در آثارخود خودداری کنند. و افزود: در داستانهای خود از اینکه شخصیت مرد را خشن وزورگو بدانند متفاوتتر به آن نگاه کنند.
جمالی در ادامه به نقد 6 اثر از کتابهای منتشر شده در کانون پرداخت و از لحاظ متن و تصویر کلیشههای جنسی در آنها را بررسی و بیان کرد: در این داستانها بنا به موضوع نویسنده و تصویرگر کلیشه را به کودک منتقل کردهاند.
مدیر هسته ی پژوهشی ادبیات کودک و نوجوان با بیان این مطلب که شخصیتهای انسانی نقش موثرتری در انتقال کلیشهها دارند شخصیتها را به سه دسته شخصیتهای انسانی، شخصیتهای حیوان وموجودات تقسیم کرد.
جمالی در ادامه به نقد تعدادی از کتابهای منتشر شده در کانون از جمله کتاب« آن بالا آن پایین ، نوشته فاطمه توپچی »، « پله بازی نوشته سرور کتبی »، «خواب و ماهی نوشته »، « کفشهایم را پوشیدم» « مجموعه و نقاشی »، « من سنگ نیستم » ، « لولوی قشنگ من نوشته سحر انواری » « بادکنکی که شاد بود » و...پرداخت و از لحاظ متن و تصویر کلیشههای جنسی در آنها را بررسی و بیان کرد.
مدیر هستهی پژوهشی ادبیات کودک ونوجوان دانشگاه هرمزگان در پایان به دو اثر از جمله داستان دو جلدی شکوه قاسم نیا به نام « هلی فسقلی در سرزمین غولها به تصویر گری فرشید شفیعی و داستان بابا شله زرد از کتاب داستان دیوانه اثر محمد رضا شمس و تصویر گری پژمان رحیمی نام برد که نویسنده به اصرار کلیشهها را حذف کرده است.
همچنین کتاب امپراطور سیب زمینی چهارم از محمد محمدی از جمله داستانها ی گریز پذیر هستند.
انجمن ادبی استان با حضور عاطفه جمالی عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان و مدیر هستهی پژوهشی ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه هرمزگان و اعضا ی انجمن داستان استان با موضوع بررسی کلیشه های جنسیتی درادبیات کودک و نوجوان برگزارشد.