ضمن تشکر از شما، برای آغاز سخن از اهمیت قصه و جایگاه قصهگویی برایمان بگویید.
قصه و قصهگویی هنری است با قدمت هزاران سال شخصیتهای قصه و قصهگو گویی از هزار توی تاریخ گذر میکنند. نو میشوند، شیرین میشوند، تلخ میشوند و دوباره نو میشوند اما نه چیزی توانسته جایش را بگیرد و نه به دست فراموشی سپرده شدهاند.
قصهگویی در آینه زمان روز به روز زیباتر و دست یافتنی شده است و در حال حاضر چنان در روزنههای زندگی ما وارد شده که همراه ماست. امروزه وکیل برای دفاع از موکلش قصه میگوید، معلم برای آموزش قصه میگوید، حتی فروشندهها برای فروش کالاهایشان قصه میگویند و مربیان برای پرورش، قصهگو میشوند.
جاناتان گاتشال در کتاب حیوان قصهگو پس از تحقیقات علمی ثابت میکند که همانگونه بی اختیار نفس میکشیم مغز ما در تمام ساعات شبانه روز در حال قصه ساختن است ما حتی برای برداشتن یک لیوان آب یا حتی غذا خوردن در مغزمان در حال قصهسازی هستیم و این نشان از اهمیت این هنر است که از عهد باستان به ما رسیده است. یادآوری همین نکته بس که خدای عزوجل برای هدایت بشر کتابی فرستاده که پر از قصههای خواندنی و شنیدنی است.
از کارکردهای قصه برای کودکان بگویید و آیا قصه بر کسب مهارتهای اجتماعی کودکان نیز تاثیر دارد؟
قصه بچهها را به تفکر وا میدارد؛ تفکر مهمترین داشتهی انسانها است و وجه تمایزش با سایر موجودات است.
قصه باعث خنده بچه میشود و گاهی او را میگریاند. قصه آنان را به کنجکاوی وا میدارد، میترساند، اعتماد به نفس را به آنها گوشزد میکند. به زبان قصهها به آنها میگوید آرزوهایشان دستیافتنی است و میتوانند با غولهای بیشماری بجنگند. به دریاهای طوفانی برود و پیروز برگردد. به سرزمینهای دور دست برود و دوستان بینظیری پیدا کند. سر کوه قاف برود و جواهر پیدا کند. میتواند پسر فقیری باشد که با مهربانی، هوش و تواناییهای خود عاشق شاهزادهای بشود و با او ازدواج کند. حتی قصه میتواند از کلاغی که دوست دارد زیبا باشد یا کرمی که کارهای مهمی میکند یا مترسکی که عاشق است سر قله کوه برود یا یخی که عاشق خورشید میشود برای آنان بگوید.
قصهها الگویی برای تجربه کردن هستند؛ زندگی آینده بچهها است. با زبانی شیرین با لباسی پر از حوادث و جذابیتها پندهای تأثیرگذار دورهی بزرگسالی را به کودکان و نوجوانان میآموزد.
به نظر شما کدامیک از ارکان قصه مهمتر است؟
قصهگویی از سه رکن قصه، قصهگویی و مخاطب تشکیل شده که البته هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد.
همانگونه که قصه باید دارای چهارچوب و اسلوب خوب باشد در کنار آن باید فضاسازی اولیه و مقدمه داشته باشد. گره، تعلیق و حادثه داشته باشد، داشتن نقطه اوج و پس از آن گرهگشایی داشته باشد تا به پایان و فرود قصه برسیم که البته برای انتهای قصه هم نیاز به فضاسازی پایانی داشته باشیم.
قصههایی که برای قصهگویی انتخاب میشوند باید حتما خلاقیت و تخیل داشته باشند.قصهگو باید مهربان باشد و ارتباط صمیمانه و صادقانهای با مخاطب خود برقرار کند. او باید تخیل قوی داشته باشد تا در ابتدا خودش قصه را باور کند و سپس این باور را به مخاطب منتقل کند. مخاطب هم به عنوان یکی از ارکان قصهگویی بسیار حایز اهمیت است.
مرحله استانی بیستویکمین جشنواره بینالمللی قصهگویی را چطور دیدید؟
جشنواره در سطح خوبی بود و قصهگوها نسبت به سال گذشته با آمادگی بیشتری حضور داشتند، به خصوص من از شنیدن قصههای نوجوانان لذت بردم. امیدوارم برگزاری این جشنوارهها شروعی باشد برای فعالیت بیشتر آنان در این زمینه
در پایان نیز از عوامل اجرایی و برگزارکنندگان این جشنواره قدردانی میکنم.