شادی آفرینی در مناطق زلزله‌زده کرمانشاه، نیازمند همت عالی همه ارگان‌هاست

مدیرکل آفرینش‌های ادبی و هنری کانون کشور گفت: در حال حاضر انتظار می‌رود که تیم‌های امدادی از همه اقشار و مشاغل، از هنرمندان گرفته تا پزشکان و روانشناسان و بازاری‌ها به سرپل‌ذهاب فکر کنند.

گفت‌و گو با «سودابه امینی»، مدیرکل آفرینش‌های ادبی‌وهنری کانون پرورش فکری کشور:

یکی از میهمانان مراسم شادپیمایی عروسک‌ها در استان کرمانشاه، مدیرکل آفرینش‌های ادبی‌وهنری کانون کشور بود.

اگرچه فرصت برای انجام مصاحبه بسیار تنگ بود، اما دغدغه فراوان مدیرکل آفرینش‌های ادبی‌وهنری بر لزوم برنامه‌های همچون؛شادپیمایی عروسک‌ها و توجه ویژه به ایجاد شادی و نشاط در میان کودکان زلزله‌زده، سبب شکل گرفتن این مصاحبه شد که می‌خوانید:

-گفت‌و گو از: علیرضا حکمتی

+ خانم امینی! حضور کانون پرورش فکری در بحث زلزله اخیر در استان کرمانشاه و فعالیت‌هایی که از سوی مربیان کانون انجام شده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

-کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از لحظات اول زلزله سرپل‌ذهاب یار و همراه زلزله‌زدگان بود و به شیوه‌ای متفاوت و با هدف بازگرداندن امید به زندگی، نشاط‌آفرینی و آرامش‌بخشی به بچه‌ها وارد این ماجرا شد.

بی‌شک نام «وحید خسروی» که با عروسک «بلفنجک» در میان بچه‌های آسیب‌دیده از زلزله حضور داشت و علی‌رغم اینکه در دل می گریست، لبخند به لب بچه‌ها می‌آورد در تاریخ کرمانشاه، ایران و جهان ماندنی است.

همین طور عزیزان دیگر و به ویژه سرکار خانم مهناز فتاحی، که شیرزنی است و با روحیه‌ای آهنین با مشکلات مواجه می‌شود، این همراهی و حضور را پررنگ‌تر کرد.

کانون نماد مهربانی، دوستی و امیدبخشی به بچه‌ها بوده و در ماجرای زلزله این حضور نمادین، بنیادین و اعتمادآفرین، حضوری ارجمند و قابل ستایش است.

+بحث امدادفرهنگی را تا چه میزان در کاهش آسیب‌های روحی و روانی در میان کودکان این مناطق تاثیرگذار می‌دانید؟

-جشن و شادپیمایی با عروسک ها در روزهای 26 و 27 آبان ماه نشان داد که مردم سرپل‌ذهاب، ثلاث‌باباجانی و کرمانشاه، به صورت ویژه، نیازمند شادی هستند.

از عکس‌العمل‌های کودکان و خانواده‌ها؛ حس زندگی و تمرین مهربانی و دوست داشتن را در این روزها شاهد بودم و به نظرم این برنامه‌ها باید هر فصل یک‌بار در کرمانشاه اجرا شود.

حضور عروسک‌ها هم در مدارس می‌تواند بسیار مهم و امید بخش باشد.

مردم قهرمان کرمانشاه در طول تاریخ نشان داده‌اند که روحیه‌ای مقاوم، شکست‌ناپذیر و مستحکم دارند. اما امروز این کودکان را باید به طور ویژه‌تری در یابیم. آن‌ها شکننده و آسیب‌پذیر هستند و آینده‌سازان کشور ، نباید با روحیه آسیب دیده بزرگ شوند.

+ این امدادفرهنگی و توجه به افزایش امیدآفرینی به کودکان و نوجوانان در مناطق زلزه‌زده تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد؟

-وظیفه ارگان‌های فرهنگی و نهادهایی مثل کانون پرورش فکری، آموزش‌وپرورش و هنرمندان این است که موضوع زلزله سرپل‌ذهاب را جدی بگیرند.

گذشت زمان نباید ما را از این مساله غافل کند و شادپیمایی عروسک‌ها علاوه بر شادی‌آفرینی برای بچه‌ها، یادآوری این موضوع را هم با خود داشت.

حضور کانون استان‌های مختلف با عروسک‌هایشان، حضور نهادهای مردمی و گروه‌های آزاد، مثل منطقه آزاد اروند و استان مرکزی،... نشان داد که مردم سرپل‌ذهاب برای همه ما عزیز هستند و شادمانی‌شان نیازمند همت عالی جمعی همه نهادها و ارگان‌هاست.

به نظرم یک سال حضور مداوم گروه‌های امدادی و حضور مداوم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با عروسک‌ها در این منطقه، فرهنگی متفاوت را ایجاد کرده و بچه‌های سرپل‌ذهاب بلدند چگونه با عروسک‌ها مواجه شوند.

آنها می‌دانند این شخصیت‌ها از دل داستان‌ها و کتاب‌ها بیرون آمده‌اند و جان گرفته‌اند و اهمیت عروسک‌ها را در امیدآفرینی و نشاط‌بخشی یافته‌اند.

امروز زمان آن فرا رسیده که استادان عروسک‌سازی ایران؛ بهروز قریب پور، عادل بزدوده، هما جدی‌کار و عزیزان دیگر،... به برپایی کارگاه ساخت عروسک در سرپل‌ذهاب اقدام کنند.

برای کارآفرینی و تقویت بنیه اقتصادی این منطقه بچه‌ها بعد از مدرسه یا در زنگ‌های پرورشی می‌توانند به ساخت عروسک بپردازند و بازار فروش عروسک سرپل‌ذهاب تمامی مردم ایران را برای خرید عروسک به کرمانشاه دعوت کنند.

برای ساخت چنین کارگاه‌هایی ما نیاز به همت‌عالی هنرمندان، بازیگران و مدعوین فرهنگی هستیم.

+ نظر شما در رابطه با برگزاری برنامه‌های شورآفرین نظیر همین شادپیمایی عروسک‌ها توسط کانون پرورش فکری چیست؟

- بحث امدادفرهنگی یعنی همین، یعنی ما پس از فاصله‌گرفتن از یک حادثه تلخ طبیعی باز هم به آن حادثه بیندیشیم و برای بچه‌ها و بزرگ‌ترها تمهیداتی داشته باشیم.

دیروز شنیدم مادری از همکاران ما (عروسک گردان‌ها) تشکر می‌کرد و می گفت مدت ها بود خنده فرزندم را ندیده بودم.

دیروز عروسک‌ها در مسیر کانکس‌ها و زلزله زده‌های بی خانمان حرکت کردند، رقصیدند و با بچه‌ها حرف زدند و شادی آفریدند. اما این کافی نیست. این مُسکن است و برای کسانی که مَسکن شان ویران شده باید مَسکن ساخت، باید به آن‌ها احساس امنیت داد. باید با آن‌ها نشست و دردهایشان را شنید.

کانون پرورش فکری با برگزاری شادپیمایی عروسک‌ها آژیر سرخی را به صدا درآورد برای اینکه مردم ایران بدانند بچه‌های سرپل‌ذهاب به شادی نیاز دارند.

+ فکر می‌کنید جای چه فعالیت‌های دیگری در این مناطق برای کودکان و نوجوانان لازم است؟

-مهم ترین دغذغه در کل کشور ما و بنا به اخلاق ومدل روابط انسانی‌مان؛ دغدغه مهم این است که همه ما گاه هیجان‌زده هستیم و گاه فراموش‌کار. حد اعتدال را رعایت نمی‌کنیم.

در حال حاضر انتظار می‌رود که تیم‌های امدادی از همه اقشار و مشاغل، از هنرمندان گرفته تا پزشکان و روانشناسان و بازاری‌ها به سرپل‌ذهاب فکر کنند.

امداد فرهنگی نیازمند مدیریت پنهان در روابط انسانی است.

مهم این است که سازماندهی درستی در زمینه امدادفرهنگی نداریم.

همیشه فکر می‌کنیم یک نفر هست، یا یک گروه هستند که باید ما را مدیریت کنند. به این ترتیب تمام سخاوت ما هم بدون مدیریت درست به هدر می‌رود. چه سخاوت در سطح اقتصادی و چه سخاوت در سطح عاطفی و فرهنگی. آمار درستی از آنچه داریم و می‌توانیم ببخشیم نداریم. آمار درستی از کسانی که نیازمند این سخاوت هستند نداریم و نمی‌دانیم امروز چه مقدار پول نیاز هست تا این کانکس‌ها تبدیل به خانه‌های ضدزلزله شوند. چه مقدار مشارکت توسط مهندسان معماری نیاز هست تا این بناها برپا شوند. چه تعداد کارگر نیاز داریم تا بتوانیم برای خانواده‌ها آجر روی آجر بگذاریم.

+ از احساس خودتان در مواجهه با دیدن کودکان زلزله‌زده برایمان بگویید...

-کرمانشاه همیشه قهرمان بوده و هست و خواهد بود.

هیچ چیز نمی‌تواند این قهرمان را از پا در بیاورد و تاریخ این را ثابت کرده است.

سرپل‌ذهاب را دوست دارم و زنده و تپنده و شاد می‌خواهمش.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =