به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، دومین مهرآیین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دوشنبه (۶ اسفند) به نکوداشت فرهاد حسنزاده، نویسنده کتابهای کودک و نوجوان و نامزد دریافت جایزه آسترید لیندگرن اختصاص داشت.
در این نکوداشت سودابه امینی، شاعر و مدیرکل آفرینشهای ادبی و هنری کانون، محسن هجری، نویسنده و پژوهشگر کودک و نوجوان و شهرام اقبالزاده، نویسنده، پژوهشگر حوزهی ادبیات کودک و عضو شورای کتاب کودک دربارهی ویژگی آثار و شیوهی نوشتن حسنزاده سخن گفتند. سخنرانی فرهاد حسنزاده، پخش نماهنگی از زندگی او و اجرای موسیقی از دیگر بخشهای این برنامه بود.
شناخت کامل حسنزاده از دنیای کودکان و نوجوانان
سودابه امینی، مدیرکل آفرینشهای ادبی و هنری کانون پرورش فکری در ابتدای این نشست نگاهی به اهداف کانون از برگزاری چنین نکوداشتهایی داشت و گفت: کانون باید خانهی اول هنرمندان، نویسندان و پدیدآورندگان آثار برای کودکان و نوجوانان باشد؛ چراکه در کانون کودکان و نوجوانان میتوانند با این افراد گفتوگو داشته باشند، مربیان کانون با دغدغه و دلسوزی، آثار آنها را میخوانند و دیدگاهشان را به اعضا منتقل میکنند یا کودکان و نوجوانان منتقد نظر خودشان را به پدیدآورندگان آثار منتقل میکنند. روندی که باعث میشود شکاف بین نسلی از بین برود.
او ضمن اشاره به عضویت حسنزاده در کانون استان خوزستان، یادآور شد: امروز موفقیتها و درخششهای بینالمللی حسنزاده برای کانون پرورش فکری افتخاری است که عضوش به آن دست یافته است.
مدیرکل آفرینشهای ادبی و هنری کانون با تاکید بر توجه به قالبهای مختلف در آثار حسنزاده اظهار داشت: توجه به قالبهای مختلف مانند شعر، موسیقی، فیلمنامه و داستان نوجوان از ویژگی آثار حسنزاده است. اما مهمتر از همه اینکه او جهان کودک و نوجوانان را به خوبی میشناسد و با آنها به خوبی ارتباط برقرار و دنیای شیرینی برایشان خلق میکند.
او افزود: به عبارت دیگر نویسندهی کودک و نوجوان باید دنیای واقعی کودک و نوجوان را به دنیای ایدهآل نزدیک کند و در اثر خودش به کمال برساند. این رسیدن به کمال به اعتراف خود بچهها که مخاطب هستند، در آثار حسنزاده دیده شده است.
امینی در پایان تاکید کرد: هرچند برپایی چنین جلسههای نکوداشتی برای بزرگان ادبیات کودک و نوجوان اقدام خیلی خوبی است و هرچه از آنها تجلیل کنیم کم است اما بهتر است این نشستها با حضور کودک و نوجوان امروز برگزار شود. تا هم الگو بگیرند، هم آیندهی خوبی را پیش چشم داشته باشند، همانندسازی کنند و از سوی دیگر ببیند این افراد هم مثل آنها شخصیتهای عادی هستند.
انتخاب درونمایهی طنز به عنوان یک واقعیت در آثار حسنزاده
در بخش بعدی این نشست محسن هجری، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان حول سه محور بحثی را دربارهی آثار حسنزاده مطرح کرد.
به گفتهی او محور اول، تفاوت بین روایت و واقعیت یا تفاوت بین داستان یا تاریخ است. بعد از این تفاوت میرسیم به اینکه نویسندهای که کار داستانی میکند چه جایگاهی دارد و در محور سوم حسنزاده به عنوان خالق اثر چه نقشی دارد؟
این نویسنده با اشاره به گفتهای از پل ریکور، فیلسوف فرانسوی گفت: روایت، یک ساختار از پیش تعیین شدهای است. هر متنی امکان سکونت در جهان را نشان میدهد. که کنترل و مهار آن در دست نویسنده و خالق اثر است. اما ما از واقعیت بیاطلاع هستیم. نمیدانیم آیا حوادث براساس پیشبینی ما جلو میروند یا خیر؟
او با تاکید بر اینکه نویسندهای که وارد فضای روایت میشود جهانی را خلق میکند که آن جهان در کنترل خودش است و شخصیتها نگاه و پس زمینهی ذهنی او را به مخاطب منتقل میکنند، اظهار داشت: بهنظر من واقعیت هیچگاه از دست روایت رهایی نخواهد داشت و همیشه روایت در تاریخ اثرگذار است. حتی در گزارش تاریخ هم با روایت روبهرو میشویم.
هجری ادامه داد: نتیجه اینکه راوی و کسی که داستانسرایی میکند در جایگاهی برتر از کسی است که خبر یا گزارش واقعیت را ارایه میکند؛ چراکه جهانی را مختص به خود خلق میکند و مخاطب را به آن دنیا یا جهان درون متنی میبرد.
به گفتهی او از جهان بیرون متنی به عنوان واقعیت نام میبریم اما در دنیای درون متن، نویسنده نقش اساسی را بازی میکند. برهمین اساس حسنزاده به عنوان کسی که در آبادان به دنیا آمده، با جنگ روبهرو و ناچار به مهاجرت از شهرش شده در جهان بیرون از متن با این مسایل مواجهه و قرار است قصه بنویسد. به بیان دیگر نویسنده از این جهان به جهان درون متن پناه میبرد.
این پژوهشگر افزود: در آثار حسنزاده نوستالژی دوران کودکی و نوجوانی و فضای زیست او از کودکی و جنگ حضور دارد. اما او میتواند تمامی عناصری که در جهان بیرون از متن نمیتوانسته بیان کند در جهان درون متنی بیان کند.
هجری با اشاره به اینکه همواره داد و ستدی از درون متن به بیرون و از بیرون به درون متن برای همهی نویسندهها وجود دارد، ادامه داد: حسنزاده تمامی واقعیتها را به متن خودش میآورد و شروع میکند به ساختن آرمانشهری که خودش در آن ایفای نقش میکند.
او با تاکید بر این موضوع که اثر به عنوان پدیدهی اجتماعی بر معادلات اجتماعی هم اثر میگذارد و نوع نگاه مخاطب بعد از خواندن اثر تغییر میکند، اظهار داشت: حسنزاده با جنگ، غم، مرگ و...دمخور بوده و طبیعی است که دایم این تلخیها را درآثارش منعکس کند. اما او در حد بیان واقعیتهای بیرونی متوقف نمیماند؛ بلکه زندگی درون متن برای او رنگ و بوی دیگری پیدا میکند.
این نویسنده ادامه داد: به تدریج آثار او به سمتی میرود که از نوستالژی فاصله میگیرد و با مخاطب از تکنولوژی، بازی و شیطنت حرف میزند. یعنی نویسنده در واقعیتهای بیرون از متن متوقف نمیشود؛ بلکه جهانی را خلق میکند که رنگ و بوی دیگری دارد.
او دربارهی محور سوم صحبتهایش توضیح داد: نویسنده برای ساختن روایت ادبی دو کار انجام میدهد، نخست انتخاب درون مایه و دوم شرح و بسط آن. اما درونمایهها چند نوع هستند. به باور بارت تمامی روایتهای ادبی بر دو قسم عشق یعنی نماد پیوستگی و مرگ یعنی نماد گسستگی هستند. اما به باور من دورنمایهی سوم طنز است. حسنزاده درونمایهی طنز را به عنوان یک واقعیت انتخاب میکند. نگاه طنزآمیز به این معنا که مناسبات را از زوایای مختلف میبیند.
حسنزاده زبان سه نسل را میشناسد
در بخش بعدی این نکوداشت شهرام اقبالزاده، عضو شورای کتاب کودک، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک سخن گفت.
او با اشاره بر اینکه از طرف قدیمیترین و مستقلترین نهاد ادبیات کودک دربارهی حسنزاده صحبت میکند، گفت: سالهاست نقدهایی به شورا مطرح میشود که عمدتا مبتنی بر عاطفه و نه سند و حجت است. ما عضو یک خانواده، محل، شهر، جامعه و کشور هستیم. نهاد شورای کتاب کودک مانند یک دریا و یک نهاد مدنی است.
عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با تاکید بر بیصدا کار کردن حسنزاده در کار مدنی افزود: در انتخاب و معرفی نامزدهای جوایزی از این دست مطلقا ارتباط و آشنایی و دوستی افراد مطرح نیست؛ بلکه ویژگی آثار مطرح است.
او ادامه داد: ادبیات کودک ما یکی از قدرتمندترین ادبیات کودک در جهان است. تمامی نامزدهای ما در دورههای اخیر همگی خوش درخشیدند. حتی کشورهای غربی هم به اندازهی ما نامزد نداشتهاند. اما در اینجا قوت آثار حسنزاده منجر به قوت پرونده او و خرد جمعی و عقل نهادی که با دنیا دیالوگ دارد، سبب این انتخاب و نامزدی شد.
به گفتهی این نویسنده، حسنزاده زاییده و پروردهی اقلیمی از ایران است که در یک قرن اخیر قلب ایران بوده. در حقیقت نویسنده پروردهی اقلیمی است که در آن زندگی میکند هرچه آن اقلیم تجربهی بیشتری را به فرد منتقل کند در پرورش او موفقتر است.
او با اشاره به پرورش حسنزاده در کانون پرورش فکری افزود: عشق و علم اگر به هم گره بخورد آنگاه اثر خلاقه از آن بیرون میآید.
اقبالزاده با تاکید بر نگاه ملی فراگیر حسنزاده، اظهار داشت: در اینکه تکنولوژی گفتمان را تغییر داده است شکی نیست. اما حسنزاده حد واسط سه نسل است. زبان سه نسل را میشناسد. هرچند خواستگاه طبقاتیاش به گونهای است که بیشتر به فرودستان نگاه میکند.
او در پایان دربارهی اهمیت این جایزه تاکید کرد: به اندازهی تمامی تبلیغات شکست خورده رسمی یک جایزه در حوزهی ادبیات کودک برای ما کافی است. همین قلمهایی که داریم، که مینویسند، نقد میکنند و ادبیات کودک ما به حدی از رشد رسیده که امروز دانشگاهی شده است. این امر حاصل گفتمانی است که امثال حسنزاده یا هوشنگ مرادی کرمانی ساختهاند.
جای خالی کتابهای کانون در فروشگاهها!
در بخش پایانی این جلسه حسنزاده طی سخنانی گفت: نوشتن برای نویسنده سه وجه دارد. یکی رضایت درونی خود نویسنده است که وقتی مینویسد احساس خوبی، خوشی و طراوت به او دست میدهد. وجه دوم مخاطبان و در اینجا کودکان و نوجوانان هستند. وجه سوم، وجه افتخارآمیز ملی و بینالمللی است. اما این وجه آخر خود سه وجه دیگر دارد.
او در ادامه توضیح داد: در وجه افتخارآمیز ملی و بینالمللی اسم ایران مطرح میشود. آن هم در دورانی که ما نیاز داریم اسم ایران بارها و بارها شنیده شود. وجه دوم ارزش ملی و برگزاری همین نکوداشتها و توجه به این موضوع است.
این نویسنده دربارهی ارزش ملی و سه وجه آن اظهار داشت: توجه نویسندگان به ارزشهای جهانی که برای کودک و نوجوان قایل هستند نخستین وجه آن است. مسایلی که بیشتر کودکان جهان با آن درگیر هستند و یکی از شاخصههای این جوایز، توجه کردن نویسندگان به موضوعات کودکان است.
او ادامه داد: دومین وجه، حساس شدن جامعه به ادبیات کودک و نوجوان است. در جامعهی پژوهشی تا مدتها ادبیات کودک و نوجوان جدی گرفته نمیشد اما اکنون این حوزه از ادبیات جای خودش را باز میکند.
به گفتهی حسنزاده وجه سوم، ایجاد الگو برای نویسندگان جوان و تازهکار است. آنها سعی میکنند سطح کیفی کارهایشان را بالا ببرند و همین مساله باعث میشود سطح کیفی کارهای ادبیات کودک و نوجوان بالا رود.
او در پایان با اشاره به سابقه، پیشینه و اصالت کانون یادآور شد: اکنون که یکی از اعضای قدیمی کانون به اینجا رسیده است به این موضوع افتخار میکنیم اما باید سوال کنیم آیا اکنون نیز در کتابخانهها به شیوهای کار میشود که چند سال دیگر شاهد شکوفایی و رشد نویسندگان یا هنرمندان دیگری باشیم. از همین روی به پرورش خلاقیت فردی اعضا باید توجه کنیم.
حسنزاده به عنوان سخن آخر افرود: چرا کتابهای کانون در هیچ کتابفروشی نیست؟ ای کاش کانون فکری هم به حال توزیع کتابهایش بکند.