به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، در بخشی از این مراسم که در سالن غدیر مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری برگزار شد، سبک و رویکرد نوشتاری خانیان مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس مریم کهنسال که مسوولیت تنظیم پرونده حرفهای جمشید خانیان را برای ارسال به جشنوارهی آسترید لیندگرن بر عهده داشته است در ابتدای سخنان خود گفت: «لازم است در ابتدا از جمشید خانیان به سبب فرصتی که برای کار کردن و نوشتن دربارهی آثارشان به من دادند تشکر کنم. براین اساس فرصتی برای من ایجاد شد که این افتخار در پرونده کاری من قرار بگیرد.»
این سخنران در بخش مهمی از این آیین به تشریح ویژگی آثار جمشید خانیان پرداخت و گفت: «کوشش وسواسآمیز این نویسنده در انتخاب واژهها، ساختار و دنیای روایت و عشقورزی او به واژگان داستان شرایطی را ایجاد میکند که در واقع برای پیدا کردن آن باید در آثارش به جستوجو پرداخت. این جستوجو منتهی به کشف ۴۴ اثر میشود که هویت مکتوب خانیان را به تصویر میکشد.»
او ادامه داد: «به گمان من شناخت جمشید خانیان، شناخت یک نویسنده و آثارش نیست. او از مرز یک نفر بودن عبور کرده و حالا کسی است که به دلیل تاثیری که بر جریان داستاننویسی معاصر ایران دارد، شناخت او در واقع معرفی جریانهای ادبی داستانی معاصر ایران است. وقتی ما کسی مثل او را نامزددریافت جایزهی لیندگرن میبینیم، یک بخش آن در واقع بیان هویت داستانی ما در دهههای اخیر است. دهههایی که عمر آنها طولانی نیست. چرا که ما نمیتوانیم ادعا کنیم حرکت جریان ادبی ما به سمت دنیای مدرن و قابل پذیرش بیش از دو دهه عمر دارد یا خیر؟»
این پژوهشگر به ویژگیهای سبکی خانیان پرداخت: «مهمترین ویژگی او توجه به فرم و ساختار روایت است. او در آثارش نشان داده است که واقعگرایی ادبیات برآیند فرم و تکنیک است. به همین دلیل همه جنبههای ساختار روایت حتی موضوع، در آثار او در ساختار روایت قرار میگیرند. با اینکه این نوع نگاه، رویکرد ساختارگرایانه را در بر دارد اما بیش از هر چیزی نشان دهنده تاکید او بر ساختمان شکلی آثارش است.»
کهنسال ادامه داد: «خانیان معتقد است که هر داستان به دلیل شاخصهی برساختگی میتواند یک بازی تلقی شود و توجه به شکل روایت و بازآفرینی واقعیت به مثابه جهانی که پیش از این تجربه نشده است از جمله ویژگیهایی است که میتواند مخاطب را کنار دنیای داستانی خانیان نگه دارد. او برساختگی اثر ادبی را با جنسی از قرابت و هزارتویی و معمارگونه همراه میکند و لذت کشف و کاویدن و شناخته شدن را به مخاطب آن اثر هدیه میکند. در دنیای داستانی خانیان این ساختار نوعی از گفتمان را شکل میدهد و شیوهای از ادراک دنیای پیرامون است که قوانین زمانی و واژگانی خاص خود را دارد.»
او به ساختار بازیگونهی آثار خانیان نیز تاکید کرد و یادآور شد: «در واقع هر داستان خانیان یک بازی تازه است با قواعد تازه. قواعدی که به واسطه زبان و ساختار متن تعریف میشوند. این قواعد هستند که شکل بازی را تغییر میدهند و یا مسیر بازیها را تعیین میکنند و در این مسیر خانیان همیشه در اثر بعدی با چرخش دیگری مخاطب را غافلگیر میکند. به همین دلیل جنسی از طراوت و تازگی در معماری داستان خانیان موج میزند.»
این کارشناس افزود: «اهمیت فرم و ساختار در آثار خانیان به گونهای است که فصلبندی داستان تبدیل به گفتمان می شود و سرفصلها راوی روایتها میشوند. همه ما لذت این جنس از خوانش را در طبقهی هفتم غربی، عاشقانههای یونس در شکم ماهی و... تجربه کردیم. خانیان از پدیدهها به عنوان امکان بهره میبرد. امکانی که در جای مناسب از آن بهره میبرد. او برای شکل دادن به ساختار داستان، شکل کلمات، اشکال هندسی، قوانین فیزیک، موسیقی عکاسی و هر آنچه در دنیای پیرامون وجود دارد بهره میبرد و از چیدمان واژگان و پاراگرافبندی استفاده میکند. ویژگی بینظیر او این است که پاراگرافبندی او شما را به مسیر خاصی هدایت میکنند.»
گذر پیروزمندانهی خانیان از آزمونهای خلاقیت!
عباس جهانگیریان سخنان خود را اینطور آغاز کرد: «جمشید خانیان یکی از نویسندگان بیحاشیهی امروز ایران است. من اگر به خانیان رشکی برده باشم، تاکنون به خلوتنشینی حافظگونهی اوست. اینکه بتوانی به دور از هیاهوی سپهر شهر تهران در خلوت و سکوتی که آرزوی هر نویسندهای است بنشینی و بیوقفه بخوانی و بنویسی و هر روز رنگ و جانی تازه به ذهن و زبانت ببخشی.»
این نویسنده ادامه داد: «خانیان خلاقیتش را مدام در گردش سنی کودک، نوجوان، و بزرگسال میآزماید و از همهی این آزمونها هم سربلند گذر میکند. اما این نگرانی هم وجود دارد که دوزیستی جهان آفرینش خانیان زبان و تجربههای او را دوپاره کند. گاه شنیده میشود برخی از آثار خانیان با مخاطب معمولی ارتباط برقرار نمیکند، به باور من این عیب خانیان نیست، محصول شرایطی اسنت که در غیبت زیبایی شناختی جمعی ما ایرانیان شکل گرفته است. پخته خواری به وجود آمده در عرصهی ادبیات و هنر در این سالها ذائقهی مخاطب را تنزل داده و این تنبلی کشف و شهود نهادینه شده به مخاطب فرصت نمی دهد تا حقیقت هنری اثر را با هوش و حواس زیبایی شناختی خود کشف و درک کند.»
عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به پیشینهی خانیان در حوزهی نمایشنامهنویسی اشاره داشت و به تاثیر آن در آثار داستانی این هنرمند پرداخت و گفت: «پیشینهی نمایشنامهنویسی برای یک داستاننویس میتواند هم خوب باشد هم بد! خوب، چون تجربهی نمایشنامهنویسی به او کمک میکند تا تکگوییها و گفتوگوهای بهتری خلق کند. تئاتر، هنر ایجاز، کنش نمایشی، میمیک و نشانههای بصری است و اینها اگر به درستی در داستان به کار گرفته شود، ساختار بیانی اثر را قوت می بخشد، اما اگر نویسنده با خطرهای این تاثیرپذیری آشنا نباشد، چه بسا ساز و کار و حرکت شخصیتها و پیشبرد داستانش را بر گفتوگوهای عریان و فاقد پوست و گوشت بگذارد که چنین غفلتی میتواند فضای عاطفی و زیباشناختی حاکم بر داستان را بیروح و بیرمق کند. خانیان نه تنها کوشیده تا به دام این خطر نیفتد، بلکه از عناصر صحنه برای فضاسازی و کنشهای داستانی بهره جسته است.»
جهانگیریان در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: «یکی از کارکردهای اجتماعی و سیاسی ادبیات، برای کشورهایی با تنوع قومی چون ایران، آمیختگی و به هم پیوستگی فرهنگها و خرده فرهنگها میان اقوام ایرانی است. این درهم تنیدگی و بافت فرهنگی، هم به بنیادهای اتحاد ملی قوت میبخشد هم باعث غنا و ارتقا ادبیات و زبان ملی است. کودکان و نوجوانان با خواندن آثار خانیان با آیینها، آداب، باورها و سبک و شیوهی زندگی مردمان جنوب، از خوزستان تا هرمزگان آشنا میشوند.»
ادبیات کودک و نوجوان ایران عمری کمتر از ۲۰ سال دارد
راه دشوار ادبیات کودک و نوجوان موضوعی بود که جمشید خانیان در آیین نکوداشت خود به آن توجه داشت. وی ضمن بیان شیوهی انتخاب خود به عنوان نامزد دریافت جایزهی آسترید لیدگرن گفت: «زمانی که از سوی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به عنوان نامزد جایزه آسترید لیندگرن انتخاب شدم در خارج از کشور بودم و وقتی بعد از ۱۰ روز برگشتم فقط ۴۰ روز فرصت داشتم که پروندهام را آماده کنم درحالیکه هیچ اطلاعات سختافزاری و نرمافزاری از خودم نداشتم و انجمن هم به هر دلیلی که یکی از آنها بیتجربگی در این امر است خودش را کنار کشید و همه کار را به من سپرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم تا از این کاندیداتوری استعفا دهم.»
نویسنده عاشقانههای یونس در شکم ماهی اضافه کرد: «من هیچ پروندهای از خود نداشتم و حتی نمیدانستم کجای ادبیات کودک و نوجوان ایران قرار دارم. از سویی دیگر هیچ چیزی برایم مهمتر از نوشتن نبود و تا به حال هیچ جایزهای در پروسه نوشتن من اثر نداشته و ندارد. از سویی نمیدانستم من برای کدام ادبیات کودک و نوجوان ایران نامزد دریافت جایزه شدهام و همه این دلایل موجب شد که تصمیم بگیرم از نامزدی این جایزه انصراف بدهم. در این باره با مریم کهنسال صحبت کردم و او برای تهیه این پرونده اعلام آمادگی کرد. بعد از ۴۰ روز پرونده کاملی برای من تهیه کرد که ترجمه هم شده بود بر این اساس به نظر من اگر قرار است در این مراسم از کسی تقدیر شود آن شخص باید مریم کهنسال باشد.»
کاندید دریافت جایزهی آستریدلیندگرن با بیان یک خاطره دربارهی عمر ۲۰ سالهی ادبیات نوجوان ایران سخن گفت. وی از یکی از تجربههای خود در مواجهه با فقر ادبیات کودکان ایران صحبت کرد و ادامه داد: «در این جستوجو متوجه شدم ما از پیش از اسلام تا پس از اسلام و تا دهه ۸۰ ادبیات کودک و نوجوان نداشتیم. در دوره مشروطه ادبیاتی به اسم ادبیات کودک و نوجوان نداشتیم. در دهه ۴۰ ادبیات کودک و نوجوان نداشتیم و در دو دهه بعد از انقلاب هم چنین چیزی نداریم. اما در دهه ۸۰ و ۹۰ که چیزی کمتر از ۲۰ سال است این ادبیات متولد شده است. چرا که عنصر کودکانگی در آثار این ۲۰ سال وجود دارد. این در حالی است که اروپا سه قرن است که ادبیات کودک و نوجوان دارد. چنین وقتی بود که یادم افتاد سابقه ادبیات کودک ما به کمتر از ۲۰ سال میرسد و وقتی میگویند به پاس یک عمر تلاش فلان نویسنده، منظورشان همین چند سال است که عمر آن به ۲۰ سال هم نمیرسد.»
در این مراسم سودابه امینی مدیرکل آفرینشهای ادبی و هنری و افسون امینی مدیرکل آفرینشهای فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و همچنین شهرام اقبالزاده مترجم و پژوهشگر به ذکر ویژگیهای آثار جمشید خانیان پرداختند.
گفتنی است در پایان این مراسم هدایا و لوحتقدیر کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان، انتشارات افق، انتشارات محراب قلم، شورای کتاب کودک و انجمنهای نویسندگان کودک و نوجوان به این نویسنده اهدا شد.