زهرا نجفیاستاد رازانی را فعالان انیمیشن خوب میشناسند ولی برای آشنایی دادن او با مردم کافی است اسم مجموعه «ماجراهای کار و اندیشه» را بیاورید. به بهانه برگزاری یازدهمین جشنواره پویانمایی تهران با او گفتوگویی داشته ایم.
یازدهمین جشنواره پویانمایی تهران در حال برگزاری است و شما از نخستین کسانی هستید که در شکلگیری این جشنواره نقش داشتید. درباره شروع همکاریتان با این جشنواره بگویید.
از اولین تا ششمین دوره عضو هیات داوران جشنواره بودم اما بیشتر از گفتن این مسایل میخواهم از موسسان کانون و از محمدرضا کریمیصارمی برای پایداریاش در برگزاری یازده دوره این جشنواره تشکر کنم. تاثیر این جشنواره در تولید و رشد انیمیشن بیتردید مثبت است و این جشنواره باعث کاربردی شدن انیمیشن در ایران شده است؛ اتفاقی که جای خوشحالی زیادی دارد. به ویژه که با حضور یک دبیر، سلطه او به کار سالبهسال بیشتر میشود و میتواند نیرو و انرژی بیشتری روی این کار بگذارد.
آن روزهای اول که برای اولین بار جشنواره پویانمایی را برگزار میکردید اصلاً فکرش را هم میکردید که به دوره یازدهم برسد؟
زمانی که فراخوان اولین دوره را منتشر کردیم با توجه به سوابقی که از جشنواره کانون پیش از انقلاب وجود داشت، هرچه فیلم برای بچهها وجود داشت؛ از انیمیشن و سینمای زنده برایمان ارسال شد. آن دوره مجبور بودیم همه کارها را خودمان انجام دهیم، یعنی هم فیلمها را انتخاب و هم داوری میکردیم. با آمدن اینهمه فیلم مجبور شدیم شبانهروزی فیلمها را تماشا کنیم. سال بعد وضعیت بهتر شد چون توانستیم در اطلاعرسانیها مشخص کنیم که به دنبال انیمیشن هستیم نه فیلمهای کودکان. راستش را بگویم، فکرش را هم نمیکردم که به دوره یازدهم برسد اما از این اتفاق بسیار خوشحال هستم. هر سال که جشنواره برگزار میشود، خوشحالتر میشوم. جشنواره پویانمایی حالا به پایگاه خوبی تبدیل شده که به رشد و نمو انیمیشن در ایران کمک میکند.
تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که جشنواره پویانمایی بهجای دو سال یکبار، هر سال برگزار شود؟
نه به نظرم اینقدر ضروری نیست چون روند تولید آثار به این دلیل که سیستماتیک نیست، کند است. از سوی دیگر اگر سیستماتیک شود درگیر بازار اقتصادی خواهد شد و دیگر انیمیشنهای هنری و جشنوارهای ساخته نمیشود پس دوسالانه برگزار شدن این جشنواره اصلاً بد نیست.
به نظر شما انیمیشن ایران هماکنون در چه جایگاهی قرار دارد؟
به نظرم موقعیت امروز تولید انیمیشن ما، موقعیت طلایی است به ویژه از نظر نیروی انسانی متخصص، کارآمد و جوانی که در این عرصه ورود کردهاند. تولیدات انیمیشن متنوعی از نظر تکنیکی داریم که به ما قابلیت رقابت و خودنمایی در دنیا را میدهند. این ثروت عظیمی است که نیاز به سازماندهی دارد. تا جایی که میدانم آسیفا در این زمینه در حال فعالیت است اما ما به تلاشی بیشتر از اینها برای داشتن یک سیستم تولید برای همه نیاز داریم مثلاً در بحث بازاریابی یا زمینهسازی برای تولید باید اقدامهایی صورت گیرد که نیاز به تخصص دارد. ما اطلاعات، تجربه و آزمون و خطاهایی از گذشته داریم که میتوانیم از آنها بهره بگیریم. ما باید از تمام این جریانها نهایتِ بهرهبرداری را داشته باشیم. امیدوار هستم این سازماندهی هر چه زودتر اتفاق بیفتد.
به نظر شما مهمترین کمبود انیمیشن امروز ما چیست؟
اینکه دغدغه داشتن سیستم تولید غیردولتی را نداریم. میدانم که صنف انیمیشن در این زمینه گامهایی برداشته که بسیار خوب است. ما باید تمام نیروهای انسانی را شناسایی و درجهبندی کنیم و در فهرست بگذاریم یعنی وقتی کسی بهعنوان تهیهکننده به دنبال طراح دکور بود باید بتواند افرادی را که در این زمینه مشغول به کار هستند پیدا کند، درجه کاریشان را بداند و بتواند محاسبه کند که دستمزد آنها چقدر است. بارها شده که ما مجبور شدیم برای سازمانهای دولتی مانند صداوسیما دستمزد تعیین کنیم. اقتصاد وقتی شکل میگیرد که خصوصی باشد. دولت نه توانش را دارد و نه انگیزهاش را. همیشه گفتهام، ما در حال ساخت گرانترین انیمیشنهای تلویزیونی جهان هستیم چون از طرفی بچههایمان پول خوبی نمیگیرند و از طرف دیگر، بهترین سریالهای انیمیشنی را میشود با ۱۰ دلار خرید. این اقتصاد مریض است. شما فکر کنید مثلاً همان کارتون «فوتبالیستها» چقدر پول درآورد و فروخته شد؟
بنابراین ما به بازاریابی و زمینهسازی برای تولید نیاز داریم ولی من بهعنوان کارگردان یا تهیهکننده نمیتوانم بروم و در این زمینه، زمینهسازی کنم. تشکیلات دیگری باید این کار را انجام دهد. دولتیها انگیزه این مدلی ندارند، آنها بیشتر انگیزه نمایشی دارند. برایشان پول درآوردن مهم نیست. همینکه کار را به چهار جشنواره بفرستند و جایزه بگیرند، خوشحال میشوند. ما هم خوشحال میشویم اما بعدش چه اتفاقی میافتد؟ ما به تولید سالم در انیمیشن نیاز داریم.
این روزها بحثهای زیادی میان جوانانی که وارد انیمیشن شدهاند وجود دارد که یکی از مهمترین آنها «دیده شدن» است. نظر شما درباره این موضوع چیست؟ آیا در دوران شما همچنین درگیریهایی وجود داشت؟
این جنس از خواستههای جوانان را میشناسم چون خودم در دانشگاه تدریس داشتم. انیمیشن امری بسیار تخصصی است. ممکن است شخصی انیمیشنی را ببیند، از آن خوشش بیاید و به این دلیل برای شناخت آن هنرمند کنجکاوی کند، اما اگر قرار باشد با این تولیدات انبوه بخواهیم تمام عوامل ساخت کارها را به مردم بشناسانیم به دنبال کاری بیهوده و ناممکن رفتهایم.
وقتی عشق به کاری در شما باشد، حاضرید برای آن هر کاری انجام دهید و آن کار را انجام نمیدهید تا صرفا خودتان را معرفی کنید. اتفاقاً بسیاری از هنرمندان اصلاً علاقهای به معرفی شدن ندارند و کارشان را انجام میدهند. یادم هست «کار و اندیشه» اصلاً تیتراژ نداشت و فقط نام استودیو در پایان ذکر میشد. کسی اسم مرا نمیدانست من هم هیچ اشتیاقی برای معرفی کردن خودم نداشتم. عشق به کار از هر چیزی مؤثرتر است.
*هنوز هم انیمیشن میبینید؟
آخرین انیمیشنی که دیدم در جشن خانه سینما بود، اما کارهای یوری نورشتاین (انیماتور روسی) را زیاد میبینم و به کارهایش رجوع میکنم چون او انیمیشنهای کوتاه و موجزی ساخته که من به آنها علاقه دارم.
.