مهدی مردانی گفت: قصهگوهای البرز اشتراکاتی با قصهگوهای کانونی دارند که منابع و مآخذشان تقریبا یکی است یعنی همه به کتابهای کانون مراجعه میکنند و از این حیث معمولا شنونده قصههای جدید نمیشنود اما نقطه قوت این است که منابع و مآخذ درست و تصحیح شده هستند.
وی در ادامه افزود: یعنی اگر چه قصههای شفاهی و قصههای بیرون از کانون گستردهترند اما به لحاظ قصهگویی شاید خیلی کارآیی نداشته باشند یعنی در متن این قصهها نکاتی وجود دارد که برای اصلاح آنها یا به سواد و حوصله خیلی زیادی نیاز است یا این که باید اصلا قید آن قصه را زد، چون قابلیت طرح برای کودکان را ندارد.
این شاعر افزود: در قصهگویی البرزیها قصهی نا مناسب خیلی کم بود،جز یکی دو مورد که در انتخاب قصه چنین موردی مشاهده شد باقی قصهها درخور بودند.
کارشناس مسوول ادبی کانون در استان قزوین یادآور شد: قصه برای هر گروه سنی که انتخاب میشود قصهگو باید چارچوب روانشناسی مخاطب خود را بشناسد که این آدم دنیای ذهنی و زبانیش چه چارچوبی دارد و حالا اگر من بخواهم برایش خیالبافی بکنم و تصویرسازی داشته باشم چطور به نتیجه برسم و اگر فراتر از این شناخت گام بگذاریم سوالاتی را برای ذهن کودک طرح کردهایم که خودمان هم از پاسخ به آنها عاجز میمانیم و بعد به نقطهای می رسیم که در مخمصه حالا نپرس، اسیر میشویم و این کار شایستهای نیست بنابراین قبل از اجرا باید در انتخاب درست قصه، هوشمند باشیم.
وی با تاکید بر این موضوع که انتخاب هوشمندانه موضوع داستان نقش کلیدی در ارایه یک کار موثر دارد افزود: معمولا قصههای شفاهی حاوی مسایلی چون خشونت و موارد غیر اخلاقی است و برای کودکی که هنوز ذهنیت کودکانه و عینی دارد و ذهن انتزاعیاش شکل نگرفته و لایههای پنهان ذهن را درک نمیکند انتخاب قصههای عمیق که درکش نیاز به تفسیر و تاویل دارد کاری منطقی نیست.
گفت و گو از ملیحه مومن پور/ خبرنگار روزنامه همشهری استان البرز