به گزارش روابطعمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان یزد، با مریم حیدری کارشناس فرهنگی کانون و داور مرحلهی استانی بیست و دومین جشنوارهی قصهگویی درخصوص انتخاب قصهی خوب، منابع و بازآفرینی قصهها صحبت کردیم که در متن زیر میخوانیم:
خانم حیدری بفرمایید یک قصهگو برای انتخاب یک قصهی خوب چه ویژگیهایی را باید در نظر بگیرد؟
قصهی خوب میتواند مخاطبش را با مسائل زندگی آشنا کند و یک سری مهارتهای اجتماعی او را تقویت بخشید، قصهی خوب وقتی مؤثر است که قصهگویی آن به قصهاش عشق بورزد و برای ثبت و انتقال صحنههای قصهاش کاملا به آن مشرف باشد، مخاطب با دنبال کردن یک قصهی خوب میتواند همزادپنداری کند و خود را جای یکی از شخصیتهای قصه بگذارد و لذت ببرد، یک قصهی خوب باید صحنههای به هم پیوسته و پشت سر هم داشته باشد تا ذهن مخاطب نظم خاصی را دنبال کند. یک قصهی خوب میتواند، دایرهی واژگان خود را افزایش دهد. یک قصهی خوب باید طوری اتفاقاتش چیدمان شود که حس کنجکاوی مخاطبش را برانگیزاند.
بهترین منابع قصهگویی که معرف قصههای استاندارد است، چه منابعی است؟
به نظر من یکی از سختترین کارها برای قصهگویی انتخاب منبع قصه است و این یک مشکل اساسی است که قصهگوی قصهگو هر قصهای را نمی تواند تعریف کند بنابراین منبعی باید پیدا کند که با قهرمانان ذهنش. نزدیک باشد و با ویژگیهای شخصیت و سبک گویش او متناسب باشد تا بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند پس انتخاب منابع قصهگویی بسیار مهم است به عنوان یک امر حساس، نیازمند تحقیق میباشد و
قصهها میتوانند از منابع گوناگونی انتخاب شوند. مثل ادبیات و افسانههای عامیانه که از زبان پدربزرگ ها و مادربزرگ ها بشنویم یا سینه به سینه نقل شده و به دستمان رسیده است. این قصهها بسیار خیالانگیز و دارای شخصیتهایی هستند که مخاطب میتواند خود را در نقش آنها پیدا کند و از تجارب آنها درس بگیرد.
قصههای ملیتها و اقوام مختلف یا قصههایی از منابع از مکتوب مثل امثال حکم و دهخدا بوستان و گلستان سعدی شاهنامه و خیلی منابع دیگر که در کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان به چاپ رسیده و هر منبع میتواند بیانگر آداب و رسوم باورها و سنتهای مردم ایران یا اقوام مختلف دنیا باشد و ریشه در فرهنگ آن مردم داشته باشد.
آیا بازآفرینی قصههای قدیمی و امروزی کردن آنها لطمهای قصه نمیزند و یک قصهگو تا چه حد مجاز است که در یک افسانه یافته قدیمی دست ببرد؟
امروزی کردن قصهها یا بازآفرینی قصههای قدیمی براساس ذائقه مخاطب به نظر من هرگز لطمهای به اصل قصه نمیزند چون توجه به مخاطب امروز باید در قصهگویی یکی از وجههای مهم قصه باشد. گاهی بعضی از قصه های قدیمی نیاز به یک به روز کردن دارند تا اثر خود را در زمان نگذارند ...
اما قصهگویی که در سعی در بازآفرینی قصه دارد یا حفظ امانت و یا ذکر منبه دلیل آن میتواند تغییراتی در قصه ایجاد کند و شاخ و برگهایی به آن اضافه یا کم کند که قصه را برای مخاطبش شیرین و دلنشین کند. در قصههای دینی و مذهبی ما اجازه نداریم، اصل واقعیت قصه را تغییر دهیم ولی می توانیم با فضاسازی و شاخ و برگ دادن به فرعیات قصه، اصل قصههای دینی را جذاب و خواستنی و دلنشین کنیم.
مصاحبه: عالیه سلطانی