# علی بینش
۱) در فیلم «نفس» (نرگس آبیار) قهرمان داستان دختری است عاشق کتاب که رویاهایش را با کتاب میبافد، اندوهش را با کتاب فراموش میکند و گوئی با کتاب «نفس» میکشد و آرزوهایش را از لابه لای صفحات کتاب جستجو میکند. او در انتهای فیلم با لبخندی برلب، نشسته بر تاب، رو به آسمان به استقبال تراژدی زندگیاش میرود.
هیچ فیلمی در سینمای ایران به اندازه «نفس» این گونه به کتاب و کتابخوانها ادای دین نکرده است آن گونه که بخش مهمی از درون مایه فیلم بر جهان کتاب و تأثیر آن بر تار و پود اندیشه و تفکر «کتابخوان» استوار شده است.
۲) کتاب از جمله نادر پدیدههائی است که توانست در کشاکش دنیای مجازی جهان واقعی هویت و اصالت خود را حفظ کند بی آن که چاپ کاغذیش به محاق رود و حتی اندک اندک فراموش شود (برخلاف روزنامه کاغذی که آن هم داستان دیگری دارد).
این موفقیت در حقیقت برگرفته از «اراده کتابخوانها»، «اصالت» کتاب و «فضیلت» کتابخوانی است.
۳) «آگاهی» میوه شیرین کتابخوانی است و از آنجا که ثمره «آگاهی» «مسئولیت» است)، گزاف نیست اگر کتابخوانی را رفتاری به مثابه شجاعت بدانیم.
۴) «کانون» خانه «کتاب» و «کتابخوان» است. فرصتی است برای چشیدن لذت بی مانند «کتاب خواندن» و شکل گیری بنیان تفکر، خردمندی و خلاقیت.«کتاب» و «کانون» همنشین ابدی هم دیگرند و جدایی یکی از دیگری امری است ناممکن. کتابخانههای کانون، امانتدار کتاباند و کتابها زینتبخش کتابخانههای کانون و بخشی از هویت و ماهیت آن.