به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی، محبوبه بزمآرا کارشناس مسئول ادبی استان در توضیح این خبر گفت: در ادامهی پیشبینیهای صورت گرفته و با هدف آشنا کردن اعضا با سرایش قالب شعر سپید، خوانش و بررسی صحیح سرودههای اعضا میزبان جواد گنجعلی، شاعر توانمند و برنده جایزه قلم زرین بودیم.
نگار فرهمندنیا، سید محمد پورمحمود، سمانه غفورنیا، مطهره جعفری، فاطمه منتظری، فاطمه نامدار، مهدی حیدری، ستایش قاضی، شهرزاد لعل بذری و ... اعضایی بودند که آثارشان را خواندند و با نقد و بررسی سایر اعضا و کارشناس میهمان جلسه همراه شد.
جواد گنجعلی در توضیح و نقد اشعار اعضای نوجوان به نکات مهمی اشاره کرد. وی در خصوص شعر عارفانه پس از شنیدن شعر محمد پورمحمود گفت:
بحث عرفان، موضوعی است که در تمامیت شعر اکثر شاعران ما رسوخ کرده است، چرا که روح بیشتر شاعران ما یک روح عرفانی است و آنچه در ادبیات ما ماندگار شده است، یک بند اتصالش به عرفان بسته شده است.
وی در خصوص عرفان در شعر فارسی اینچنین گفت: وقتی میگوییم عرفان در شعر، این مسئله کاملا متمایز است و نباید آن را با شعر آئینی اشتباه گرفت، لذا منظور از عرفان، آن روح شناخت و معرفتی است که در شعر شاعر رسوخ میکند؛ چرا که شاعر در سرایش به روح اولیه و جایگاه اولیهاش نزدیکتر است.
شاعر مجموعه «دری بر پاشنه اندوه» در خصوص وجه تمایز شعر سپید و کلاسیک گفت:
وقتی ما در هر قالبی شعر کلاسیک میسراییم، به راحتی میتوانیم دیگران را متقاعد کنیم که شعر گفتهایم، گرچه کلاممان صرفا نظم بوده باشد ولی شاعر شعر سپید، اصطلاحا باید شگرد داشته باشد و جادویی در کلامش بکار گیرد که متکی بر تخیل، عاطفه و احساس بتواند مخاطبش را متقاعد کند.
جواد گنجعلی ادامه داد:
چیزی که مسلم است، آفرینش شعر در هر قالبی، امر سادهای نیست و شاعر باید در این عرصه توانمند ظاهر شود و چیزی بگوید که عوام بپسندند و خواص تایید کنند.
کارشناس میهمان نود و پنجمین انجمن ادبی آفتاب در خصوص شروع در شعر سپید گفت: شروع در شعر سپید بسیار مهم است، اینکه از کجا شروع کنیم؛ شعر سپید جای پرگویی و پر حرفی نیست؛ وقت کم است و شاعر باید در خلاصهترین کلام حتی در بند آغازین، مفصلترین مفاهیم را به تصویر بکشد.
شاعر مجموعه «صدای محزون موزیک در هدفون»، پس از شنیدن اشعار اعضا دربارهی تفاوت اندیشه و نگاه شاعر با افراد غیر شاعر گفت:
این تفاوت نگاه باعث میشود شاعر ظرافتهایی را ببیند که دیگران آنها را نمیبینند. به عنوان مثال شاعر در باران لطافتی را احساس میکند که شاید دیگران آن درجه از لطافت را احساس نکنند. همین نگاه منجر به ظهور یک اندیشه در ذهن شاعر میشود و سختترین بخش سرودن همین است که شاعر بخواهد این اندیشهی برآمده از نگاه متفاوتش را به شعر تبدیل کند. پر کردن این فاصله با استفاده از واژگان، عین مسلم شعر است.
جواد گنجعلی به عنوان توصیه به اعضا انجمن ادبی آفتاب گفت:
یک دور کامل ادبیات کلاسیک منظوم و منثور فارسی را بخوانید، نه روزنامهوار و از سر تمرین و تکلیف، بلکه از سر ذوق آثار را بخوانید و با آنها زندگی کنید، بروید سراغ حافظ، مولانا، سعدی، عطار، بیهقی، عین القضات همدانی و ... بالاخره یک جایی طبعتان خودش را نشان میدهد و یکجا لنگر میاندازد. این لنگر افکنی ریشههای شعرتان را شکل میدهد.
شاعر کتاب «چهارم شخص مفرد» در توضیح این مطلب ادامه داد:
ما ریشههای زبان احمد شاملو را در تاریخ بیهقی میتوانیم پیدا کنیم. به عنوان مثال، آنجا که میگوید:
«پسِ پیشِ مردمکانت آواز کدام زندانیست ...»
ریشهی این شعر در متون کهن نیز آمده است: «از پسِ پیشِ خویش، چندان کله بریانی ... »
جواد گنجعلی در پایان افزود: خوانش آثار خوب کلاسیک، آنقدر رگههای خوب و عمیق دارد که ناخودآگاه در ذهن شما مینشیند و رفته رفته در شعر و کلامتان خودش را نشان میدهد.
کارشناس میهمان نود و پنجمین انجمن ادبی آفتاب خاطر نشان کرد: واقعا هیچ روش از پیش نوشته شدهای برای تعالی شعر وجود ندارد، جز خواندن و خواندن و مطالعه فراوان و در کنار آن ممارست بر نوشتن.
نود و پنجمین انجمن ادبی آفتاب با گرفتن عکس یادگاری پایان یافت.