به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی از ۲۶ تا ۳۰ آذر ۱۳۹۸ در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران برگزار میشود.
در همین ارتباط، اصغر همت داور منطقهای این جشنواره از پیامدهای تقویت قصهگویی و نقش قصه در ارتقای فرهنگ جامعه گفته است.
این بازیگر شناختهشده سینما، تئاتر و تلویزیون در آثار ماندگاری همچون سریالهای هزاردستان، امام علی(ع)، آژانس دوستی، هفتسنگ و فیلمهای شیر سنگی، در مسیر تندباد، یهحبه قند، علی و غول جنگل و زشت و زیبا ایفای نقش کرده است. همت با تأکید بر نقش مؤثری که قصهگویی در بسط و پرورش هنر و فرهنگ دارد، فعالیتهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این زمینه را یکی از عوامل رونقدهی به فرهنگ کشور معرفی میکند.
قصه برای بشر مقولهای ابدی و ازلی است و در دورههایی که چیزی از آن باقی نمانده قصه وجود داشته است؛ به این دلیل که بچهها وجود داشتهاند. قصه فقط برای بچهها نیست و آدمهای بزرگ هم برای هم قصه میگویند، اما تجلی آن بیشتر در دوران کودکی اس
وقتی اسم قصه و قصهگویی به گوش شما می رسد، چه چیزی در ذهن تان تداعی میشود؟
راستش من یاد کانون پرورش فکری میافتم. سال ۱۳۵۳ که وارد دانشگاه شدم، خوشبختانه همزمان بود با دوران طلایی و اوج فعالیتهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. این دوره طلایی از چند سال قبل شروع شده بود و از بین دانشجویانی که در کانون دوره میدیدند، عدهای را به عنوان مربی برای کار در شهرستانها انتخاب میکردند و افرادی به شهرهای دور و نزدیک میرفتند. من از سال ۵۴ تا ۵۹ عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم که دوران خیلی خوبی هم بود.در آن زمان، دانشجویی که با ماهی ۳۰۰ تومان دانشگاه باید اموراتش را میگذراند، با کار برای کانون ۸۰۰ تومان درآمد داشت و این اتفاق از ما دانشجویانی مایهدار میساخت و میتوانستیم کمی خوش بگذرانیم!
به نظر شما قصه چیست و چه کارکردهایی در زندگی انسان دارد؟
فکر میکنم قصه برای بشر مقولهای ابدی و ازلی است و در دورههایی که چیزی از آن باقی نمانده قصه وجود داشته است؛ به این دلیل که بچهها وجود داشتهاند. قصه فقط برای بچهها نیست و آدمهای بزرگ هم برای هم قصه میگویند، اما تجلی آن بیشتر در دوران کودکی است. بزرگترین قصهگویی که خداوند آفریده، مادر است. خیلی وقتها قصهها شخصیت کودک را میسازند. قصهای که پدرم در پنج سالگی برای من تعریف کرد، حتی در شخصیت کلی من اثر گذاشت. قصهها گاهی ساخته خیال هستند و گاهی از واقعیتها نشئت میگیرند، واقعیتهایی که از زمانشان گذشته است و تبدیل به خاطره شدهاند. قصهها لزوماً قرار نیست فانتزی باشند.
قصه به عنوان یک ابزار هنری، چه نسبتی با سایر هنرها دارد؟
در تئاتر، سینما و تلویزیون، سرگرمی عامل بسیار مهمی است، اما غالب نیست، این درونمایه آن فیلم یا تئاتر است که فکر ما را میسازد. یعنی سرگرمی فقط ما را مشغول میکند و زودگذر است، ولی «درونمایه» باقی میماند و بر ما اثر فرهنگی بارزی دارد. اتفاقاً به خاطر نقش مؤثری که قصهگویی در بسط و پرورش هنر و فرهنگ دارد، همین جشنواره قصهگویی و فعالیتهای کانون در این زمینه یکی از عوامل رونق دهی به فرهنگ کشور است و باید اهمیت بالایی برای آن قائل بود.
وقتی بُعد رؤیاگونه قصه را در نظر میگیریم میتوانیم قصه را نوعی ساختن جهان هم بدانیم و زمانی که از خیال حرف میزنیم در واقع در حال ساختن یک جهان هستیمشما هم در کودکی برای خودتان قصه می ساختید؟
بههرحال چیزهایی وجود داشت. تخیل جریان دارد. وقتی کودک ماشین را روی زمین حرکت میدهد یا با نخ آن را میکشد، پشت آن چیزهایی بار زده و... یعنی تصوراتی دارد و مثلاً ماشین را از جایی به جای دیگر میبرد و در ذهنش قصهای وجود دارد. همیشه ذهن سیال کار خودش را انجام میدهد و از زمانی که بشر میتواند تشخیص بدهد قصهها هم شروع میشوند.
آیا قصه همان ساختن جهان نیست؟
وقتی بُعد رؤیاگونه قصه را در نظر میگیریم میتوانیم قصه را نوعی ساختن جهان هم بدانیم و زمانی که از خیال حرف میزنیم در واقع در حال ساختن یک جهان هستیم.
پس جهان هم یک قصه است؟
به نظر من اساس تمام ادیان ما پر از قصه است. ما حتی جنگها را در قالب قصه میگوییم؛ وقتی از جنگ ایران و یونان و... حرف میزنیم در واقع درحال قصه گفتن هستیم فقط ژانر قصهها باهم فرق میکند.