به گزارش اداره روابط عمومی و امور بینالملل کانون، کارگاه آموزش عروسکسازی، تن پوشها و هویتسازی ایرانی، نهم دی و در حاشیه پنجمین جشنواره ملی اسباببازی برگزار شد.
فاطمه علیمیرزایی در ابتدای این کارگاه آموزشی به طرح و بیان چگونگی مرمت عروسکهای تاریخی با ارائه چند نمونه از این عروسکها پرداخت و گفت: این عروسکها به دوره قاجار برمیگردند و به دو گروه نخی و دستکشی تقسیم میشوند. سر عروسکهای نخی از چوب و تکنیک ساخت عروسکهای دستکشی، پاپیه ماشه است. ما این عروسکها را که به شدت آسیب دیده بودند اما به لحاظ ظاهری همچنین کیفیت ساخت، منحصر به فرد بودند، مرمت کردهایم.
او همچنین، نمونههای مختلفی از عروسکهای نخی و دستکشی را به حاضران در کارگاه ارائه و بیان کرد: ما علاوه بر آسیبشناسی به مستندنگاری عروسکها پرداختهایم تا بدانیم از چه پارچهها و موادی برای ساخت این عروسکها استفاده شده تا از این مواد و این شیوا ساخت برای تولید نمونههای جدید الهام بگیریم. برای مثال داخل عروسکها را با گندم و سبوس پر کرده بودند و این نشان میدهد که عروسکها، کاملا بومی هستند و از سوی مردم عادی ساخته شدهاند.
علی میرزایی به چند پیشنهاد حفاظتی برای مجموعهداران اشاره و بیان کرد: بستهبندی ایمن، بازرسی و هوادهی عروسکها، ویترین و نحوه نمایش استاندارد، استفاده از نور سرد و دما و رطوبت کنترل شده از مواردی است که باید به آن توجه شود.
قدیمترین سند مکتوب درباره عروسک به شاهنامه برمیگردد
لیلا کفاشزاده، کارشناس سازمان میراث فرهنگی هم عروسکهای بومی را به سه دسته تقسیم و بیان کرد: عروسکهای ما به آئینی، نمایشی و عروسک-بازیچه تقسیم میشوند. کسانی چون بهرام بیضایی روی بخش نمایشی کار کردهاند. عدهای هم به پژوهش عروسکهای آئینی چون بارانخواهی پرداختهاند اما کار در ارتباط با عروسک-بازیچهها یعنی آنچه تنها برای بازی بچهها ساخته شده به ۱۹ سال پیش و پژوهش پوپک عظیمپور برمیگردد،
این پژوهشگر عروسکهای بومی، عروسک را کوچک شده یک فرهنگ و زندگی دانست و افزود: عروسکها نشاندهنده فرهنگ، آداب و رسوم و طرز لباس پوشیدن مردم یک منطقه هستند. برای مثال در اسدآباد همدان، عروسکهای سنگی ساخته میشوند که بلند بالا و راست قامت هستند. شاخه انار در دست دارند و کمربند بستهاند و این همان، توضیحی است که در «آبان یشت» و درباره ایزدبانوی آناهیتا آمده است. در حالی که مردم اسدآباد، نه آبان یشت خواندهاند و نه آناهیتا را میشناسند.
به گفته کفاشزاده، قدیمترین سند مکتوب درباره عروسکسازی به شاهنامه فردوسی برمیگردد. آنجا که تولد رستم را با فرستادن یک عروسک به پدربزرگش، سام خبر میدهند. علاوه بر این در «گرشاسبنامه» هم به عروسک اشاره شده است.
این کارشناس سازمان میراث فرهنگی، عروسک را بهترین ابزار برای انتقال هویت فرهنگی دانست و افزود: جهان باید با یک نگاه متوجه شود که کدام عروسک، ایرانی است و ما باید به جواب این پرسش برسیم که عروسک ایرانی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ در عروسکهای بومی ما، بدن زن ایرانی نشان داده شده؛ عروسک باربی نشاندهنده فیزیک کدام زن ایرانی است آن هم در شرایطی که طراحان این عروسک به این نتیجه رسیدهاند که با بعضی الگوسازیها به بچهها آسیب رساندهاند. هر چند عروسکها، همان لباسی را بر تن میکنند که آدمها؛ چند درصد زنان ایرانی وقتی به یک مجمع ملی یا بینالمللی دعوت میشوند از سوزندوزی بلوچ یا ترکمن و پتهدوزی استفاده میکنند؟
کفاشزاده همچنین بیان کرد: امروز طراحان ایرانی میتوانند با الهام گرفتن از فرهنگ و هویت ایرانی و همچنین عروسکهای بومی به ساخت عروسکهای جدید بپردازند.
طراحی عروسکهای مدرن ضروری است
بیتا بهرامی هم یکی دیگر از کسانی بود که در این جلسه به بحث درباره طراحی لباس عروسکها پرداخت و گفت: کودکان امروز، توجه چندانی به عروسکهای بومی ندارند و این عروسکها بیشتر مورد توجه بزرگسالان هستند چراکه نشان دهنده فرهنگ و آداب و رسوم و پوشش مردم هر منطقه از ایران هستند.
او به مجموعه عروسکهای نمایشی بهروز غریبپور اشاره و بیان کرد: ما از سال ۹۳ به بعد، طراحی لباس عروسک را جدی گرفتیم. کسانی چون مرضیه برومند و بهروز غریبپور جزو کارگردانهایی بودند که به این مهم توجه کردند. تا آنجا که در کارهای غریبپور، بیشترین بار شخصیتسازی بر دوش لباسشان است. به عبارتی یک طراح خوب و آگاه به طراحی پوشش عروسکها پرداخته است. در مجموعه مرضیه برومند هم میتوان به طراحی خوب لباس در فیلم مدرسه موشها که سال ۹۳ به نمایش درآمد و ادامه همان مجموعهای بود که ۳۰ سال پیش نشان داده شد، اشاره کرد.
بهرامی به عروسک باربی اشاره و بیان کرد: بسیاری از ما بر این عروسک، خرده میگیریم و آن را مروج فرهنگ غرب میدانیم. در حالی که باربی بر اساس الگوهای روز طراحی شده و به ذائقه تنوعطلبی کودکان پاسخ میدهد.
به گفته این طراح لباس، ما عروسک باربی را در اختیار کودک ایرانی میگذاریم و او آن مدل لباس پوشیدن و آرایش کردن را یاد میگیرد و با همان الگو بزرگ و وارد جامعه میشود اما افرادی هستند که به مدل لباس پوشیدن او ایراد میگیرند و برایش محدودیت ایجاد میکنند و همین مساله باعث شکلگیری رفتار ضد و نقیض در او میشود.
بهرامی به ضرورت طراحی عروسکهای مدرن اشاره و بیان کرد: بچههایی که سوار ماشین مدل بالا میشوند و در مهدکودک و مدرسه خود، زبان انگلیسی و فرانسه یاد میگیرند نه با عروسکهای بومی ارتباط برقرار میکنند نه با دارا و سارا و ما باید عروسکهایی تولید کنیم که مدرن و امروزی باشند و بچهها با آن ارتباط برقرار کنند.
تنها ۵۰۰ نوع پاپوش در تالش وجود دارد
بهنام زنگی هم صادرات لباس را صادرات فرهنگ دانست و افزود: ما یا تولید داخلی نداریم یا آنچه هست بر اساس الگویی است که به ما تعلق ندارد. آن چیزی که امروز به عنوان لباس ایرانی معنا پیدا میکند، تنها به لباس اقوام محدود میشود.
به گفته این مدرس دانشگاه اگر امروز مردم ترک، لر و بلوچ، لباس محلی نمیپوشند یا کمتر از آن استقبال میکنند باید بتوانیم با ساخت عروسک، طرز پوشش خود و لباسهای محلیمان را ثبت کنیم. آن هم با تنوع گستردهای که در این زمینه وجود دارد. برای مثال در تالش، ۵۰۰ نوع پاپوش وجود دارد.
در پایان این کارگاه، زهرا حاتمی به آموزش ساخت عروسک پرداخت.
پنجمین جشنواره ملی اسباببازی با شعار «تمرین زندگی» از ۷ تا ۱۳ دی ۱۳۹۸ همه روزه از ساعت ۹ تا ۱۹ میزبان علاقهمندان در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران خواهد بود.