حمیدرضا میرزادهاین جذابیت زمانی به اوج رسید که انسان مدرن، بیشترین فاصله را از طبیعت گرفت و دیگر، بر خلاف پیشینیان خود آنچه در طبیعت میگذشت را از نزدیک شاهد نبود. درست در همین شرایط بود که دستدرازیها به طبیعت و تخریبهای گسترده در آن آغاز شد؛ بسیاری از جانداران از کره زمین ناپدید شدند و اینبار پژوهشها نشان میداد که اگر این وضع پیش برود، انسان هم بسیار زودتر از آنچه وقایع طبیعت منقرضش کند، خود دست به کار انقراض خود شده است.
شناساندن طبیعت و راز و رمزهای جذاب اما مختصری که از آن آموختهایم، ابتداییترین و اساسیترین کاری است که میتوانیم برای جلب توجه انسانها به طبیعت و آسیبهایی که به آن وارد شده انجام دهیم. شعار یکی از انجمنهای فعال در حوزه حفاظت حیاتوحش این بود: «ما از چیزی حفاظت میکنیم که دوستش بداریم، چیزی را دوست میداریم که دربارهاش بدانیم، از چیزی میدانیم که دربارهاش آموزش دیده باشیم.» هرچه این شناخت و آموزش بیشتر باشد، بیشتر میتوان به بقای انسان امیدوار بود و اگر این آموزشها از سنین کم آغاز شود، قطعاً امیدواریها افزایش خواهند یافت.
مجموعه «حیوانات دانشمند» که سال گذشته از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده، تلاشی در همین جهت است. این مجموعه به قلم «لیون گری» و با ترجمه «مجید عمیق» به چاپ رسیده است. گری، یک نویسنده علمی برای نوجوانان است که تاکنون دهها عنوان کتاب درباره علوم مختلف شامل طبیعتشناسی، اقیانوسشناسی، جانورشناسی و تکنولوژی در کارنامه خود دارد. او فن علمینویسی برای نوجوانان را به خوبی میداند و بعضی کتابهایش به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
گری در این مجموعه تلاش کرده برخی رفتارهای حیوانات را از طریق مابهازای انسانیشان به نوجوانان معرفی کند و تقلیدهای انسان از این رفتارهای حیوانات را برای نوجوانان تشریح کند. «حیوانات ابزارساز»، «حیوانات پیامرسان»، «حیوانات مهندس»، «حیوانات ردیاب» و «حیوانات تغییر شکل دهنده» عنوانهایی هستند که گری برای کتابهای این مجموعه انتخاب کرده است.
مربیان مدارس طبیعت یا علوم در مدارس، به تجربه دریافتهاند که ایجاد حس همذاتپنداری با موجودات زنده، یکی از قویترین ابزارها برای تشویق کودکان و نوجوانان به یادگیری علوم مربوط به حیاتوحش است. زمانی که مخاطب کم سن و سال متوجه این واقعیت میشود که جانداران در شرایط مختلف و برای زنده ماندن همانند انسان تلاش میکنند تا محل زندگی خود را امن بسازند، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، پوشش خود را مطابق فصل تغییر میدهند و برای یافتن مسیرهای مهاجرت و یافتن غذا از تکنیکهای مختلف ردیابی استفاده میکنند به این نتیجه خواهد رسید که حیوانات شیئ نیستند و همانند خود ما نیاز به غذا، امنیت و بقا دارند. قطعا مخاطبی که این موضوع را دریافته، رفتاری متفاوت با جانداران و محیط زندگیاش خواهد داشت. گری در این مجموعه، به خوبی از پس معرفی این رفتارها برآمده است؛ رفتارهایی که در طبیعت بسیار عادی هستند اما برای انسان عجیب به نظر میرسند. استفاده از تصاویر جذاب حیوانات و معرفی تقلیدهای انسان از رفتارها و روشهای حیوانات در فنآوریها مختلف قدرت بیان گری و تاثیرگذاری مجموعهاش را افزایش داده است.
با این حال، مشکل عمومی عمده آثار ترجمه شده در این حوزه در این مجموعه نیز به چشم میخورد و آن، مشکل ترجمه درست نام حیوانات است. به غیر از حیوانات مشهور همانند فیل، ببر، کوسه و... در زبان فارسی برای جاندارانی که دامنه پراکنش آنها به مرزهای ایران نیز میرسد، نام فارسی انتخاب شده است. به عنوان مثال در «حیوانات ابزارساز» از پرندهای به نام «زاغ کبود» یاد شده که این پرنده در ایران نیز پراکنش دارد و در متون فارسی به عنوان «جیجاق» از آن نام برده میشود. یا در همین جلد از جانوری به عنوان «سمور دریایی» نام برده شده است. اگرچه در ایران چنین جانداری زندگی نمیکند، اما عموزادههای همین جاندار که در حاشیه رودها زندگی میکنند، به نام «شِنگ» شناخته میشوند.
در «حیوانات مهندس» نیز از پرندهای به نام «پرنده بافنده» نام برده میشود در صورتی که در ایران این پرندگان با عنوان «چرخ ریسَک» شناخته میشوند و تاکنون ۱۰ گونه از آن نیز در ایران شناسایی شده است. البته این اشکال در ترجمه اسامی گونهها مختص این مجموعه نیست و به نظر میرسد، مترجمان برای ترجمه صحیح اسامی، کمتر به منابع علمی و متخصصان مراجعه میکند. ترجمه نادرست اسامی، کار مخاطبان برای مطالعه بیشتر و کسب اطلاعات تکمیلی از منابع دیگر را با دشواری روبرو میکند.
با این وجود، انتخاب این مجموعه برای ترجمه و انتشار، انتخابی مناسب برای کودکان و نوجوانان به نظر میرسد. هرچند که جای خالی کتابهای ایرانی (حتی کپیبرداری شده از آثار خارجی) درباره حیاتوحش به شدت حس میشود. تجربههای معدود اما موفقی که از سوی کانون پرورش فکری و برخی ناشران دیگر آزموده شده اما مشخص نیست چرا با وجود بازار نسبتا مناسب آن، هنوز آثار تألیفی فارسی و ایرانی از اقبال بسیار کمتری در برابر آثار ترجمه برخوردارند.