به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، به گفتهی جهانگیریان این نمایشنامه داستان دختری است که مادرش را از دست میدهد. در زمانهای که دخترها فرزند بهحساب نمیآیند. بهویژه دختری مثل شخصیت اصلی این نمایشنامه که مسایل خرافاتی مثل نحسی و بد بیاری نیز به دوش میکشد. این دختر، از سوی پدر و برادرهای خود از خانه طرد میشود، اما بهجای غصه خوردن و انفعال، با تدبیر اتفاقهایی را در زندگیاش رقم میزند که روزهای غمبارش را فراموش میکند.
نویسنده این اثر هنری میگوید: داستان این نمایشنامه از متون کهن اقتباس شده اما با اصل داستان فاصله دارد و میتوان گفت تنها نگاهی به این داستان کهن داشته، که تاکنون از ظرفیت نمایشی آن استفاده نشده است.
وی ضرورت پرداختن به اینگونه داستانها را کمتوجهی نوجوانان به خواندن متون کهن ادبی از جمله آثار فردوسی، عطار، بیهقی و دیگران دانست و افزود: زمانی که بهصورت نمایشنامه یا نقل و نقالی روایت میشود، این پل ارتباطی کمکم شکل میگیرد و نوجوانها علاقهمند میشوند.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان همچنین کمتوجهی متولیان فرهنگی را زمینهساز دور شدن نسل جدید از هویت تاریخی و فرهنگی خود عنوان کرد.
او همچنین خاطرنشان کرد: کانون میتواند با مشارکت صداوسیما دست به تولید و ضبط تئاتر برای کودکان و نوجوانان بزند و تئاتر را به خانهها ببرد تا با استفاده از ظرفیت تلویزیون، تئاتر عادلانه در اختیار تمام بچههای ایران قرار بگیرد.
جهانگیریان در زمینه کمبود محتوای نمایشی برای کودکان و نوجوانان نیز اظهار داشت: در سه دهه گذشته اتفاق خوبی در عرصه نمایشنامهنویسی کودک و نوجوان ایران روی نداد و بیشتر آثار به نوعی تکرار بود یکی از دلایل آن شاید این باشد که برای نمایشنامهنویسان بااستعداد انگیزه و شرایط مناسبی فراهم نشده تا خلاقیتشان را بروز دهند.
وی افزود خلاقیت و آفرینش، پدیدهای دلی و درونی است و یک مدیر نهاد تئاتری میتواند توجه نمایشنامهنویسان را به یک ضرورت تاریخی و اجتماعی جلب و جذب و به تعبیری بسترسازی کند.
نویسنده رمان «سایه هیولا» در پایان یادآور شد: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این ظرفیت را دارد که در تولید نمایشنامه و اجرای تئاتر کودک ایران پیشگام باشد.