پویانمایی‌های جذاب و فیلم‌های جادویی بر پایه قصه استوار شده‌اند

اسدالله شکرانه نویسنده و پژوهش‌گر حوزه قصه‌گویی بر این باور است که قصه، همچنان برای بچه‌ها جذاب است؛ هنوز هم پویانمایی‌های جذاب و فیلم‌های پرمخاطب جادویی بر اساس قصه استوارند.

به گزارش اداره روابط عمومی و امور بین‌الملل  کانون، شکرانه نویسنده و پژوهش‌گر در پاسخ به این که در روزگار کنونی قصه‌ها تا چه اندازه می‌توانند بچه‌ها را جذب کنند، گفت: ابتدا باید ببینیم تعریف‌مان از قصه چیست؟ اگر منظور، حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی باشد که گذشتگان نقل می‌کردند، طبیعی است که با توجه به تغییرات فکری و فهمی دوران کنونی برای کودکان، هیچ جذابیتی ندارد.
نویسنده مجموعه «سیمرغ قصه‌های مردم ایران» به مناسبت شب یلدا به ضرورت استفاده از قالب‌های جدید اشاره و بیان کرد: این اندیشه که روزگار قصه سرآمده، یک طرز تفکر افراطی است چراکه قصه، همیشه شیوه جذاب و اثرگذاری برای انتقال معنا بوده تا آنجا که اهل فلسفه و عرفان برای تفهیم اندیشه‌های خود از زبان قصه استفاده می‌کرده‌اند. ما هم در روزگار معاصر نمی‌توانیم از ظرفیت‌های قصه غافل شویم اما لازم است از قالب‌های جدید برای قصه‌گویی بهره ببریم؛ برای مثال، شرکت والت دیسنی، بسیاری از پویانمایی‌های پرمخاطب خود را بر پایه قصه سوار کرده یا فیلم‌های جادویی و فانتزی از قصه استفاده کرده‌اند.
مجموعه ۱۷ جلدی «سیمرغ قصه‌های مردم ایران» تلاشی بود برای گردآوری قصه‌های بومی و محلی ایران با همکاری مردمان ساده و نیک‌اندیش روستایی و شهری و مربیان کانون در استان‌ها که قصه‌ها را به گویش محلی بازنویسی کردند و در سال ۱۳۹۴ از سوی کانون منتشر شد.
شکرانه در پاسخ به این‌که بازنویسی و بازآفرینی قصه‌ها چه ضرورتی دارد بیان کرد: اگر بنا را بر این بگذاریم که هر نسلی مقید و موظف است دانسته‌ها و تجربیات خود را به نسل بعد از خود منتقل کند، بیشتر به اهمیت بازنویسی و بازآفرینی پی می‌بریم. از سوی دیگر، زبان، چه زبان روزمره چه زبان ذهنی و فهمی، پیوسته در حال تغییر است و ما باید به بازنویسی متون قدیمی خود و تغییرات واژگانی این متن ها و قصه ها بپردازیم.
نویسنده کتاب «درآمدی بر بازنویسی و بازآفرینی» در ادامه با اشاره به ضرورت بازآفرینی گفت: برخی مفاهیم با گذر زمان، دستخوش تغییر قرار می‌گیرند و تکراری هستند و با نسل امروز، ارتباط برقرار نمی‌کنند؛ از سوی دیگر همه متون و قصه‌ها، امکان بازآفرینی ندارد و ما باید متن‌هایی را انتخاب کنیم که با فرهنگ اقلیمی و جغرافیایی ما هماهنگ هستند.
شکرانه به ضرورت ارتباط میان هر بازآفرینی با ساختار روانی جامعه اشاره و بیان کرد: بعضی افراد، به ایدئولوژی‌های خاص متوسل می‌شوند؛ مثلا به بازآفرینی ناسیونالیستی از شاهنامه می‌پردازند و به جنبه ملی‌گرایی آن بیش از اندازه توجه می‌کنند، طبیعی است که این آثار با بچه‌ها و بزرگ‌ترها ارتباط برقرار نمی‌کند چون ما در هر بازآفرینی علاوه بر توجه به گذشته باید نیم‌نگاهی هم به آینده داشته باشیم و به ساختار روانی جامعه هم توجه کنیم.
این نویسنده و پژوهشگر همچنین با اشاره به نقش سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی در ترویج فرهنگ قصه‌گویی گفت: هیچ کس منکر اهمیت و ضرورت بازنویسی و بازآفرینی قصه‌ها نیست اما لازم است کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، صدا و سیما، شهرداری‌ها و دیگر نهادهای مرتبط فرهنگی، قصه‌گویی را به مادران آموزش بدهند.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که به تازگی پیشنهادی را برای ثبت روز ۳۰ آذر در تقویم‌ رسمی کشور به عنوان روز قصه و قصه‌گویی به شورای عالی فرهنگی ارایه کرده است امسال برنامه‌های خود را با توجه به شیوع گسترده و همه‌گیری بیماری کرونا به فضای وب و شبکه‌های اجتماعی منتقل کرده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 7 =