به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست «دو پنجره» در بیستونهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با نقد و بررسی کتاب «چرا تو سنگی؟» و با حضور بیوک ملکی شاعر و علی خدایی تصویرگر برگزار شد.
در ابتدای این نشست حسین تولایی شاعر و کارشناس که اجرای مراسم را برعهده داشت ضمن خوشامدگویی به حاضران و میهمانان مجازی این نشست گفت: امسال چهاردهمین سالی است که توانستهایم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در قالب برنامه «دو پنجره» با شما درباره شعر و داستان صحبت کنیم.
در ادامه تعدادی از سوالات از سوی تولایی پرسیده شد و تعدادی از نوجوان سوالهای خود را در ارتباط مجازی مطرح کردند.
نخست ملکی درباره نحوه استفاده از خیال برای سرون شعر بیان کرد: خیال از عناصر اصلی شعر است که از گذشته تا امروز وجود داشته و در هر زمانی به شکلی بروز پیدا میکند. اینکه شاعر از چه صور خیالی استفاده کند در هر دوره متفاوت است و ممکن است درگذشته به شکلی بوده که برای امروز مناسب نباشد. جایی خواندم امروز به حسآمیزی بیشتر توجه میشود اما منظور این نیست که کلا تشبیه را کنار بگذاریم، ممکن است شاعری بتواند بهخوبی از تشبیه استفاده کند.
وی درباره تفاوت خیالانگیزی در شعر بزرگسال و نوجوان گفت: در شعر بزرگسال شاعر مختار است به هر شکل که میتواند شعر را خیالانگیز کند اما در شعر نوجوان باید مخاطب را بیشتر درنظر داشته باشد تا شعر خیلی پیچیده نشود.
در ادامه این نشست ملکی درپاسخ به سوالی درباره پیدا کردن سوژه مناسب برای شعر عنوان کرد: به نظر من به هر چیزی که نگاه میکنیم میتواند یک سوژه باشد. بنابراین اینکه چهطور سوژهها را پیدا کنیم و بعد جرقهای برای سرودن شعر شود مهم است. کافی است بدانیم هر چیزی میتواند سوژه باشد.
وی افزود: من آخرین شعرم را درحال رانندگی گفتهام «باد تندی زد، ناگهان آسمان افتاد روی آسفالت»چه چیزی باعث میشود این سوژه پیدا شود؟ تازه باران گرفته بود و چاله کوچکی در یک کوچه پر از آب شده بود، عکس ابری هم توی چاله افتاده بود که من دیدم. این مثال را زدم که بگویم هرچیزی میتواند سوژه باشد فقط باید آن را شکار کنیم. مطالعه زیاد لازم است تا ذهن ما توانایی شکار این لحظات را داشته و آن را به شعر تبدیل کند.
شاعر کتاب «چرا تو سنگی؟» در بخش دیگری از صحبتهایش به موضوع خیالانگیزی در شعر اشاره کرد و گفت: خیالانگیزی از جهتی ساده و از جهتی نیست. خیالانگیزی باید در ذهن شاعر ملکه شده باشد، وقتی کسی زیاد مطالعه کند میتواند شعر بگوید و خود به خود تمام عناصر شعر در ذهنش ملکه میشود؛ مانند رانندگی که در ناخودآگاه ما ثبت شده است.
در ادامه این نشست تولایی با اشاره به جذاب بودن پشت صحنه سرودن شعر در سوالی از ملکی درباره استفاده از کلاغ در شعرش پرسید و ملکی اینطور پاسخ داد: در اینجا هر پرندهای میتوانست باشد. کلاغ را براساس باغ به تناسب شعر و بهخاطر قافیه آوردهام. اینکه در بخشی از شعر به خمیازه کلاغ اشاره شده شاید اگر پرنده دیگری بود این خمیازه خیلی معنا نمیداد.
براساس این گزارش در قسمتی دیگر از این نشست، ملکی از توجه یکی از نوجوانان به علایم نگارشی کتابش ابراز خوشحالی کرد و ادامه داد: توجه به علایم نگرشی ریزبینی شما را نشان میدهد. درصورتیکه این موضوع خیلی مهم است، اما گاهی اوقات در شعرها رعایت نمیشود. من ایهامی را با یک ویرگول نشان دادم و اگر آن ویرگول نبود مفهوم شعر تغییر میکرد.
این شاعر درباره استفاده از مفهوم جنگ و صلح در اشعارش گفت: جنگ و صلح در این مجموعه هر دو معنای صلح میدهند. اسم جنگ دارد اما ضد جنگ است. من بهعنوان شاعر باید درباره صلح حرف بزنم.
این شاعر درباره انتخاب عنوان زندگی برای چند شعر از کتابش بیان کرد: این انتخاب دو دلیل داشت اول اینکه در این اشعار به شکل خاص اشاره به زندگی دارم و مخاطب من خود زندگی است. دوم اینکه این موضوع جرقه مجموعهای را در ذهن من زد و زندگی از موضوعهایی است که دوست دارم آن را در یک مجموعه کار کنم.
استفاده از زبان محاوره یکی دیگر از موضوعهایی بود که در سوالها به آن اشاره شد. ملکی در اینباره گفت: معمولا در شعر کودک محاوره کار نمیکنیم اما من معتقد هستم در شعر نوجوان میشود از محاوره استفاده کرد. چون نوجوان با موضوعها و زبان آشناست پس محاوره ایرادی ندارد. محاوره با ترانه فرق دارد و شعرهای خوبی به زبان محاوره داریم؛ برای نمونه عمران صلاحی محاورههای خوبی سروده است.
در ادامه ملکی درباره تصویرگری کتاب نوجوان اظهار کرد: ما تصویرگران کمی داریم که توانایی کار تصویرگری نوجوان دارند. برای همین کارهایی داریم که تصویرگریهایشان کودکانه یا بزرگسال است. در صورتیکه تصویرگر آثار نوجوان باید سراغ لایه دوم اثر برود. همانطور که نوجوان کتابخوان باید به پس کلمات فکر کند و اگر این را کشف کند لذت بیشتری خواهد برد.
خیالانگیزی تصاویر با اشعار هماهنگ باشد
علی خدایی تصویرگر کتاب «چرا تو سنگی؟» دیگر میهمان این نشست بود. او نخست با اشاره به صحبتهای ابتدایی ملکی درباره به کارگیری خیال در شعر بیان کرد: در مورد خیال همان مواردی که آقای ملکی گفت برای تصویر هم اتفاق میافتد. ممکن است در داستان عنصر خیال کمتر باشد اما در شعر بیشتر است.
وی ادامه داد: من بیشتر کار کودک انجام دادهام اما کار کودک و نوجوان تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند. در ارتباط با شعر آنچه دستمایه تصویر شده برداشت خودم از شعر بوده است بدون اینکه به درون مایه اصلی اثر لطمه بزند، در واقع لایه پنهان را به زبان تصویر درآوردهام. نباید انتظار داشت تصویر، ترجمه عین به عین کلمات باشد اما در لایههای پنهان باید دیده شود. برای اینکه جنبه خیالانگیزی تصاویر با اشعار هماهنگ شود با تخیل خودمان دخل و تصرف میکنیم و این کمک میکند جنبه خیالانگیز بودن تصاویر به مخاطب منتقل شود.
خدایی درباره انتخاب رنگ و استفاده از رنگهای تیره در تصویرگری این کتاب گفت: نمیدانم چرا اما اینطور جا افتاده است که برای شعر نوجوان بهتر است تصاویر سیاه و سفید باشد، در صورتیکه تصاویر رنگی هم میتوانیم داشته باشیم. ما در اینجا برای اینکه فضا تلطیف شود رنگ سبز آبی را اضافه کردیم که البته در چاپ کمی خراب شده و به کار لطمه زده است.
وی درباره استفاده از تصاویر سیاه و تیره عنوان کرد: این موضوع به بحثهای هنرهای تجسمی برمیگردد. وقتی با این دید نگاه کنیم که رنگها ابزار بیان هستند دیگر به تیرگی آنها نگاه نمیکنیم. مجموع تصویرگری من در این مجموعه سیاه نیست و بهجای تصویر خشن از رنگ استفاده کردهام.
سپس ملکی در ادامه صحبتهای خدایی گفت: باوری هست که سیاه-سفید غمگین است در صورتیکه اینطور نیست و بستگی به کارکرد آن دارد، گاهی سیاه-سفید حس رنگی بودن میدهد. رنگ اگر آگاهانه استفاده شود خوب است. در شعرهایی مانند کتاب من لازم است رنگها وزین و سنگینتر باشد. به نظرم در اینجا از محدودیت رنگ، خوب استفاده شده و تصاویر نوجوانانه است.
علی خدایی در ادامه بیان کرد: وقتی تصاویر درکنار متن قرار بگیرد به شعر و داستان کمک میکند. تصویر میتواند متن را غنی کند، متن با تصویر و بدون تصویر برداشتهای متفاوتی خواهد داشت و متن و تصویر در کنارهم به اثر تازهای تبدیل میشوند.
در پایان صحبتهای خدایی، تولایی حضور یک تصویرگر در برنامه «دو پنجره» را برای اولین بار اتفاقی مثبت خواند.
در ادامه این نشست، شاعر کتاب «چرا تو سنگی؟» درباره استفاده از سکوت در شعر آخر این مجموعه گفت: برخی شاعران از سکوت بهعنوان اتفاق خوب یاد میکنند. در هر کتابی باید منظور شاعر را پیدا کرد. سکوت در اینجا حس شخصی نیست و اتفاقا میخواستم فضا غمگین باشد چون مسالهای که اینجا مطرح میشود مساله غمگینی است.
ملکی درباره علت نامگذاری مجموعه شعرش با عنوان «چرا تو سنگی؟» توضیح داد: برای انتخاب عنوان یک مجموعه چند مساله اهمیت دارد. پیشانی کتاب باید زیبا و جذاب باشد تا مخاطب را سمت خودش بکشد. من برای انتخاب اسم کتابها خیلی فکر میکنم و بهنظرم یکی از سختترین کارها انتخاب اسم کتاب است که باید با فضای کلی کتاب همخوانی داشته باشد. شاعر میگردد ببینند چه کلمه یا جملهای در شعرهایش مناسب است. گاهی عنوان یک شعر اسم کتاب میشود، گاهی مصرعی از یک شعر و... برای مثال عنوان «ای گل روییده به تنهایی دیوار» اسم کتاب بعدیام است.
تولایی در پایان این نشست با بیان اینکه این جلسه آخرین نشست «دو پنجره» در سال ۱۴۰۰ است از زحمات مریم اسلامی کارشناس و انسیه موسویان مدیرکل آفرینشهای ادبی و هنری کانون پرورش فکری بهعنوان مسوولان برگزار کننده این برنامه تشکر و ابراز امیدواری کرد که سال آینده اتفاقهای خوبی برای جلسات نقد و بررسی «دوپنجره» رقم بخورد.
این نشست با شعرخوانی بیوک ملکی پایان یافت.