به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، دومین نشست تخصصی هفته پژوهش با موضوع «آسیبشناسی و بررسی ساختار پژوهشهای کودک و نوجوان» با حضور مربیان و کارشناسان کانون پرورش فکری و با سخنرانی محبوبه اسپیدکار برگزار شد.
محبوبه اسپیدکار پژوهشگر در این نشست با اشاره به ضعف آموزش مربیان در حوزه پژوهش گفت: در این زمینه اشکال از مربیان نیست و مربی فقط شیوهنامه را اجرا میکند؛ در نتیجه پژوهشهایی تهیه میشود که ایراد دارد. مشکل باید در جایی دیگر حل شود و نگاه جامعتری به پژوهش داشته باشیم. خوشبختانه با نگاهی که در مرکز آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود دارد این شرایط فراهم شد و شروع خوبی است برای اینکه نگاه متفاوتتری به موضوع آموزشِ پژوهش به اعضا داشته باشیم.
وی تصریح کرد: کاوشگری کودک، موقعیتی را توصیف میکند که او در آن میل به کنجکاوی، پیدا کردن چیزی از طریق کاوش، تفکر، بررسی و جستجو دارد. یعنی اگر فعالیتی داشته باشید اما کنجکاوی و میل شدید به پاسخ در کودک ایجاد نشود کاوشگری اتفاق نمیافتاد.
اسپیدکار افزود: آنچه از پژوهش مدنظر است تفاوت در ماهیت روش بین پژوهش بزرگسال و کودک و نوجوان است. کودک نیاز به کاوشگری دارد و باید محتوا را سادهسازی کنیم. کاوشگری در پرورش استعداد، کنجکاوی و سامان دادن به پرسشها معنا پیدا میکند اما تحقیق در جمعآوری اطلاعات و تنظیم پاسخهای احتمالی کاربرد ویژه دارد. همچنین کاوشگری در سطح عمومی به دانش و تربیت آن با لایههایی عمیق از تفکر نیازمند است ولی تحقیق به سطح عمیق و گستردهای از دانش و تسلط بر روشهای تحلیل اطلاعات نیاز دارد.
این نویسنده با تأکید بر ارائه سوال درست گفت: کودک باید روز به روز کنجکاوتر شود و بتواند پرسشهای درستی مطرح کند. اگر کسی پرسش را درست مطرح کند نیمی از مسیر را طی کرده است. از طرفی پژوهشگر بزرگسال باید توانایی جمعآوری اطلاعات و پاسخ به سوالها احتمالی را داشته باشد.
وی افزود: در کاوشگری کودک، سوال باید با پرورش استعداد و کنجکاوی از سوی خود کودک پرسیده شود و نیاز به یک سطح عمومی از دانش کودک داریم، در حالیکه بزرگسالان به سطح گستردهای از اطلاعات نیازمند هستند.
اسپیدکار درباره پژوهشهایی که بچهها را وادار به پژوهش در موضوعهایی میکند که متخصص باید انجام دهد بیان کرد: در این موارد کودک صرفا با اطلاعاتی که نمیفهمد و به رشد کنجکاوی او کمک نمیکند درگیر شده است.
کارشناس آموزش و پژوهش کانون اظهار کرد: سوالهای حوزه کاوشگری گاهی «انتها» یی باز دارند و معمولا پاسخ مشخصی برای آنها وجود ندارد اما در حوزه تحقیق توقع میرود برای هر سوال پاسخی مشخص یا حداقل پاسخهای محدود و قابل اعتمادی وجود داشته باشد. ضمن اینکه در کاوشگری فرایند کار بیش از نتیجه مورد توجه قرار میگیرد اما در تحقیق نتایج و روش پژوهش نشانگر ارزش آن است.
وی ادامه داد: فرآیند تحقیق متکی به دانش، عمل و مکتوب کردن نتیجههاست، اما عنصر اصلی در کاوشگری گفتوگو و در صورت نیاز، عمل است. در این روش حتی عمل نیز باید همواره با گفتوگو صورت بگیرد. بنابراین اینکه بچهها را وادار کنیم به سمت روشهای مختلف آماری بروند بدون اینکه درک درستی داشته باشند فقط سبب متنفر شدنشان از این حوزه میشود.
اسپیدکار درباره اهمیت شناخت ماهیت یک عمل عنوان کرد: بچهها نمیتوانند چندان با دلایل استفاده از پرسشنامه آشنا شوند اما لازم است با ماهیت آن آشنا شوند و بدانند چه مواقعی میشود از پرسشنامه استفاده کرد. درواقع فهم ماهیت موضوع اهمیت بیشتری دارد.
این پژوهشگر با بیان اینکه نوشتن گزارش پژوهشی یک تخصص است گفت: گزارش پژوهشی مساوی با پژوهش نیست. برای یک پژوهش قبل از ارائه فرضیه، باید مطالعه داشت. این تصور که گزارش پژوهشی را با پژوهش یکی بدانیم بلایی است که سر کاوشگری کودک و نوجوان آمده است. درصورتیکه یک سری کارها که الان با عنوان کاوشگری انجام میشود پژوهش نیست؛ مانند اینکه آهن ربا چیست؟ چرا اشک شور است؟ و... این سوالها فقط به گردآوری اطلاعات نیاز دارد و لزومی بر تفکر و بررسی موضوع نیست.
وی ادامه داد: سیستم آموزشی ما طوری نبوده که سوالهای جدید ایجاد کند و تنها یک انبار ذهنی درون ما ایجاد شده است. اگر دقت کنید در زندگی همه دانشمندان بزرگ یک وجه تمایز وجود دارد و آن کنجکاوی نسبت به مسائل پیش پا افتاده در اطرافشان است، چون کاوشگر بودند.
اسپیدکار افزود:باید بدانیم چهطور بچهها را کنجکاو کنیم تا نگاهشان به اطراف تغییر کند. بنابراین هر سوالی که با خواندن و مراجعه به منابع پیدا شود و یا آزمایش برای پیدا کردن پاسخ سوالی که پاسخ آن از قبل مشخص است پژوهش نیست.
این پژوهشگر درباره آموزش فرهنگ کاوشگری عنوان کرد: باید بررسی کنیم و ببینیم بدون فکر امکان دستیابی به پاسخ سوال هست یا خیر؟ این موضوع نیاز دارد فرهنگ کاوشگری را به بچهها آموزش دهیم، چون اقدام برای پیدا کردن پاسخ سوالی که نتیجه کنجکاوی کودک نیست و برای دانستن آن دغدغهای ندارد از طرفی جستوجو برای یافتن پاسخ سوالی که نیاز به تشخیص و مهارت ویژه دارد کاوشگری محسوب نمیشود.
وی ادامه داد: یکی از روشهای آموزشِ پژوهش اقدام و آزمایش عملی بهعنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم است. در سیستم آموزشی مطالب زیادی آموزش میدهند اما کاوشگری نیست و دیگر دلیلی ندارد کودک فکر کند. مثلا کودکی از مادرش یاد میگیرد ماست درست کند، این کاوشگری نیست اما اگر بخواهد بداند ماست در چه محیطی درست میشود و مثلا بیاید چند ظرف بگذارد و دمای آن را چک کند تا خودش به نتیجه برسد، در اینجا مقداری به کاوشگری نزدیک شده است.
اسپیدکار در پایان با تأکید بر رعایت اخلاق در کارهای پژوهشی تصریح کرد: مهمترین فعالیتهای پژوهشی اگر سبب شود بچهها از اخلاق دور شوند ارزشی ندارد. در بسیاری از پژوهشهای رسیده کارکپی بود. اگر پژوهش فقط کمک کند که بچهها صداقت را یاد بگیرند کلی ارزش دارد. لازم است روشهایی داشته باشیم تا با سوال از بچهها بفهمیم اطلاعات را از کجا آوردهاند. متاسفانه این تصور ایجاد شده است که اگر مطلبی را از خودمان بگوییم ارزش دارد درصورتیکه کودک اگر یاد بگیرد بگوید براساس چه منبع و تجربهای اطلاعات را به دست آورده و به این موضوع رسیده است اهمیت بیشتری خواهد داشت.
وی افزود: در بررسی آثار ارسال شده بیشتر پژوهشهایی که از رده خارج شدند به این علت بود که روش تحقیق و گزارش با گروه سنی بچهها همخوانی نداشت. بعضی موضوعها سوال بچهها نیست؛ مانند اینکه ایران قوی چه ویژگیهایی دارد و نقش دانشآموزان در این زمینه چیست؟ این سوال بیشتر شبیه به موضوع انشاست.
این پژوهشگر در ادامه گفت: یکی دیگر از مسائل مهمی که باعث کنار گذاشته شدن کارها میشد سوال نداشتن آنها بود. درباره سوال پژوهشی و کاوشگری وقتی میتوانیم بگوییم سوالی درست است که درصد درست و غلط بودن جوابش یکی باشد. این یعنی روش شما سوگیری ندارد. این موضوع در مورد پژوهش کودکان هم صدق میکند.
بعد از صحبتهای محبوبه اسپیدکار، دنبالکنندگان برنامه که از طریق فضای مجازی این سخنرانی را پیگیری میکردند در رابطه با مباحث مطرح شده پیشنهادها و نظرهای خود را مطرح کردند و به بیان سوالهای خود پرداختند.
ویژهبرنامههای هفته پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از ۲۱ تا ۲۴ آذر ۱۴۰۰ با شعار «از مسالهشناسی تا معرفتشناسی» در حال برگزاری است.