به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، اولین نشست نقد و بررسی قصههای بیست و سومین جشنواره بینالمللی «قصهگویی» شامگاه ۲۶ آذر با حضور سعید حسامپور و سعید مجیدی دو منتقد این رویداد و قصهگویان جشنواره برگزار شد.
در ابتدای این جلسه سعید حسامپور درباره قصه «زال و رودابه» که از سوی کیمیا یعقوبی اجرا شده بود، بیان کرد: جنس صدای شما برای روایت خوب است و جسارت دارید اما ای کاش تنها یک قسمت از داستان زال را میگفتید، مثلا فقط به روایت تولد زال میپرداختید. این روایت در روایتها حوصله مخاطب را سر میبرد. با این حال شما در آغاز راه هستید، ضمن اینکه با آنکه شاهنامه خواندهاید اما در جاهایی دچار اشتباه خوانشی میشدید. اگر روی یک قسمت درنگ میکردید در پرداخت شخصیت زال موفقتر بودید.
سعید مجیدی هم در همین رابطه گفت: از اجرا و نقل درست شما تشکر میکنم، لبخندی که داشتید خوب بود، حرکات دستتان هم به کمک نقل میآمد، اما مشکل شاهنامهخوانی داشتید. پایانبندی شما هم رها بود.
حسامپور درباره قصه «هوچی و هوچی» مرضیه پولادی بیان کرد: انتخاب قصه هوشمندانه بود، فضای ذهنی بچهها به دلیل روایت یک مدرسه، میتواند باعث همراهی آنها شود اما ما ضعف طنز در قصهها داریم. از زبان کودکانه خوب استفاده نمیکنیم، با این حال قدرت بیان شما خوب بود، هرچند سعی کرده بودید بگویید معلم آنها سختگیر است اما در این کار موفق نبودهاید. در روایت شما پویایی شخصیت را ندیدیم. شما در شیوه بیانی انتخابیتان خیلی موفق نبودید، به طور کلی بهتر است در آغاز و پایان شخصیت، وحدت پیرنگ را ببینم.
مجیدی هم مطرح کرد: هر قصهگو باید به کاربرد دقیق کلمات توجه کند. ما شهر ساحلی اصفهان نداریم ولی شما چنین اصطلاحی به کار بردید. جنبه مثبتی که در اجرای شما دیدم صداهای خوبی بود که برای کنشها داشتید. آهنگ و سرعت گفتار در بیشتر مواقع یکنواخت بود.
در ادامه حسامپور درباره «دایره شادی» طاهره اصفهانی گفت: انتخاب خوبی داشتید، در نقل شما دایره، شخصیت پیدا کرده بود، با توجه به اینکه کودک تخیل دارد، این موضوع میتواند باعث همراهی آنها شود، اینکه سعی میکردید صدای باران را با دایره دربیاورید استفاده درست از ظرفیت آن وسیله را نشان میداد، با این حال شخصیت دایره میتوانست کامل شود یا مثلاً در جایی که میگفتید همه خوشحال هستند، باید این موضوع را نشان میدادید.
مجیدی هم اظهار کرد: صدای خر و پف، باران و… را خیلی خوب تولید میکردید. شما شادی را با یک سرعت خوب نشان میدادید، اما گاهی ضرباهنگ با آنچه که میگفتید هماهنگی نداشت، ضمن اینکه سرعت گفتارتان یکنواخت بود که برای این موضوع پیشنهادم این است باید قصه بخوانید، ضمن اینکه تکنیک داشتید ولی کلیت قصه خوب نبود.
کودکان به فضاهای تخیلی عادت دارند و نوجوانان به دنبال تناقضهای هویتی هستند
حسامپور درباره قصه «مار کبری» فریده محمودی بیان کرد: قصه شما جذاب بود، شالی که داشتید تداعیگر مار بود، به طوری که گاهی رفتار مار را با همین شال خوب نشان میدادید که به پرداخت شخصیت مار کمک میکرد، ولی داستان شما دو تکه شد. کودک زمان زیادی نمیتواند متمرکز بر یک داستان باشد. این قصه را اگر برای کودکان انتخاب میکردید، بهتر بود، چون بچهها بیشتر به این فضاهای تخیلی عادت دارند، نوجوانان بیشتر به دنبال تناقضهای هویتی هستند، باید مراقب این انتخابها باشیم که برای چه کسی قصه تعریف میکنیم.
مجیدی هم عنوان کرد: در زبان بدن باید بیشتر دقت کنید، نمیتوانید نشانه ابداع کنید، لهجه خیلی خوبی داشتید، اما شما چند قصه شیرین را بیدلیل پشت هم تعریف کردید، این باعث خستگی مخاطب میشد. صحنه افتادن در چاه، داد و بیداد مار، استفاده بهینه از شال خوب بود، ولی تحرک بدنی نداشتید، با این حال چهره فعالی داشتید.
حسامپور درباره «یه جای امن» فاطمه محمودی توضیح داد: به نظرم اینکه ما از ظرفیت گردشگری استفاده کنیم و مخاطب را به جاهای خاص ناشناخته ببریم، انتخاب خوبی است اما این موضوع نباید جنبه شعاری پیدا کند. این را هم باید بگویم که قصه شما دو پاره شده بود و نتوانستید مخاطب را با خود همراه کنید. با این حال از حرکات بدن خوب استفاده کرده بودید.
مجیدی هم مطرح کرد: جنبه مثبت کار شما لحظه راه رفتن روی تیزیهای پوست بود، ولی داستان شما پیوستگی نداشت، مخاطب را با خود همراه نمیکرد، تلاش داشتید درس طبیعت دوستی بدهید، ولی باید بدانید معلم بودن با قصهگویی فرق دارد، در کل رسایی صدا و بیان کلمات شما خیلی خوب بود.
حسامپور درباره «قصه مار و هیزمشکن» محسن ساجدیفر گفت: قصه شما با آنکه قصه خوبی بود اما طولانی و باید تنها یک قسمتهایی از داستان را انتخاب میکردید، جایی اشاره به بدبختی داشتید ولی گاهی باید بدبختی و بیچارگی را نشان بدهیم نه اینکه تنها عنوان کنیم. اگر قرار است شخصیت دیو، مار و هیزمشکن را نشان بدهیم باید یک پیرنگ شخصیت را داشته باشیم.
مجیدی هم گفت: صدای شما توانمند بود، آوازخوانی خوبی داشتید، با این حال باید تمرین بیشتری روی آواز خواندن داشته باشید، رابطه بین قصه اول و دوم مشخص نبود، باید در اوج، قصه اول را تمام میکردید و قصه دوم را روایت نمیکردید. با آنکه ابتدا لهجه مشهدی داشتید ولی در ادامه به فارسیِ معیار صحبت کردید.
نباید در قصه دچار تکرار و شعارزدگی شوید
حسامپور درباره «راز درخت بزرگ» سوسن حیاتی بیان کرد: نباید در قصه دچار تکرار و شعارزدگی شوید. استفاده از ظرفیت تماشاگر خوب است ولی این موضوع نباید تصنعی باشد، از سوی دیگر دوپارگی قصه را هم داشتید که این امر امکان همراه شدن با مخاطب را از شما میگرفت. پایانبندی قصه هم به گونهای بود که میخواستید همه چیز را زود تمام کنید.
وی درباره «قصه نصفه نیمه» مصطفی جعفری مطرح کرد: قصه شما درست بود، نوعی فانتزی هم داشت، شروعتان خوب بود ضمن اینکه از ظرفیتهایی که در اختیار داشتید، خوب استفاده کرده بودید، اما در پرداخت شخصیت «نصفه و نیمه» میتوانستید بهتر عمل کنید. یک بار در یک جایی از اجرا گفتید تو ناقص و معلولی! که این لحن درست نبود، شیوه بیان شما در کل داستان باید بهتر مدیریت میشد.
این منتقد درباره «نقل جنگ سام نریمان و اژدها» غلامرضا جهانپا گفت: این قصه به نوعی به هویت میپردازد و درباره دفاع از مرز و بوم است که انتخاب و شروع خوبی داشتید، با این حال شخصیت سام یک جاهایی پیرنگ شخصیت نداشت. ولی از چوبدستی خوب استفاده کردید. به طور کلی کار شما را دوست داشتم.
وی درباره قصه «شیر و خرگوش» لیلا ابراهیمی بیان کرد: قصهای که انتخاب کردید قصه محبوبی است و انتخاب درستی داشتید، پرداخت شخصیت خرگوش درست بود ولی در شخصیت شیر اینچنین نبود، در شخصیت خرگوش اضافاتی داشت که به نظرم درست نبود، با این حال به نظرم در پرداخت شخصیتها میتوانستید از طنز بیشتر استفاده کنید.
حسامپور درباره «پیرزن خردمند» داوود ریحانی بیان کرد: ما در اجرای شما روایت یک پیرزن خردمند را دیدیم که شخصیت دلنشینی دارد، به نظرم انتخاب خوبی بود ولی شخصیتی که شما از پادشاه به مخاطب نشان میدادید یکدست نبود، از سوی دیگر در این داستان میشد از طنز هم استفاده کرد. از کلاه و شال خوب استفاده کرده و صداها را خوب تولید میکردید با این حال باید بتوانید بین شخصیتها تفاوتی قایل باشید که در این روایت این موضوع را ندیدیم. از سوی دیگر قصه میتوانست فشردهتر باشد.
این منتقد درباره «خدا ساخته و میسازد» زهرا اتحادی توضیح داد: قصه شما با توجه به اینکه درونمایهای برای بخشندگی داشت خیلی خوب بود، اتفاقی که در این قصه رخ داده این بود که شخصیتها گاهی تفکیک نمیشد و تفاوتی بین آنها نبود، ضمن اینکه از طنز میتوانستید بیشتر استفاده کنید چون بچهها عاشق بازی با کلمات و طنز هستند. داستان شما دچار دوپارگی هم شده بود و این موضوع باعث میشد مخاطب با شما همراهی نکند، این اتفاق کمی کار را دچار گسست میکرد.
کنشها را باید در رفتار شخصیتها نشان داد
حسامپور درباره «لحاف جادویی» قمر غلامیان بیان کرد: به دلیل مفاهیم اخلاقی انتخاب خوبی داشتید، از امکانات سالن و آنچه که در اختیار داشتید خوب استفاده کردید، در اثر شما پرداخت شخصیت خان خوب بود، با این حال در ماجرای روبرو شدن پیرزن با خان، سعی کردید قدرت صدای پیرزن را به درستی نشان بدهید. از سویی اضافاتی که در برخوردهاست میتوانست کمتر باشد، این را هم باید بگویم که هرچند میگفتید پیرزن شاد است اما در صدای شما این شادی را نمیدیدیم. به طور کلی با حذف برخی ماجراها میتوانستید سریعتر به داستان بپردازید.
وی درباره «چی میبینیم» افسانه بازیار مطرح کرد: انتخاب و مقدمه مناسبی داشتید گرچه میخواستید با برخی صداها به شخصیتها تشخص بدهید ولی این آسیبزننده بود، کنشها را باید در رفتار شخصیتها نشان داد.
این منتقد درباره «طولانیترین قصه دنیا» مریم سامی عنوان کرد: موضوع قصه خوب بود. اینکه قصه را موضوع قصه کنیم قشنگ است. با این حال فشرده شدن و تکراری نشدن قصه میتوانست به همراهی بیشتر مخاطب کمک کند.
بیستوسومین جشنواره بینالمللی قصهگویی صبح روز ۲۵ آذر ۱۴۰۰ در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز به کار کرد و تا روز ۳۰ آذر ادامه دارد.
بیستوسومین جشنواره بینالمللی قصهگویی صبح روز ۲۵ آذر ۱۴۰۰ در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز به کار کرد و تا روز ۳۰ آذر ادامه دارد.
این رویداد از صفحه رسمی کانون در اینستاگرام به نشانی www.instagram.com/kanoonparvaresh و آپارات کانون به نشانی www.aparat.com/Kanoonparvaresh/live، پرتال کانون به نشانی kpf.ir و سایت خبری کانون به نشانی www.kanoonnews.ir نمایش داده میشود.