شما اولین جایزه خودتان را از جشنواره پویانمایی تهران در سال ۱۳۸۹ برای ساخت انیمیشن کوتاه گرفتید و سال ۱۳۹۷ تقریبا ۹ سال بعد برای اولین انیمیشن بلند سینمایی که ساختید، دوباره جایزه گرفتید. اولین جایزه با جایزه بعدی چه تفاوتی برای شما داشت؟
اولین جایزهای که از دوسالانه گرفتم، تجربه بسیار خاص و متفاوتی بود، چون جشنواره پویانمایی تهران برای ما که تازه کارمان را شروع کرده بودیم، نهایت موفقیت بود و فکر میکردیم با گرفتن یک جایزه از این جشنواره میتوانیم خودمان را جزو حرفهایها بدانیم. به همین دلیل تجربه بسیار خاصی برای من بود، چون همان موقع هم که جایزه گرفتم، حدود شش، هفت سال بود که کارم را شروع کرده بودم و هیچ توجهی به کارم نمیشد. با همان جایزهها توانستم توجهات را به کارم و استودیو هورخش جلب کنم. آن شب یکی از شیرینترین و به یادماندنیترین شبهای زندگیم بود، چون در این جشنواره دیده شدیم و سه جایزه گرفتیم. آن لذت و حس موفقیتی که آن روز به ما دست داد، بسیار دلچسب بود و من آن حس را دیگر کمتر تجربه کردم، چون در آن دوره، سال ۱۳۸۹ استودیو هورخش با ۹ اثر در دوسالانه پویانمایی حاضر شده بود و این تعداد کار همتراز بود با آثاری که موسسه صبا یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان راهی جشنواره کرده بودند.
در بخشهای مختلف اثر داشتیم و در آن موقع بازار انیمیشن مثل امروز رونق نداشت، ولی ما سعی کرده بودیم غرفه خوبی داشته باشیم. به یاد داردم که آقای بهرام عظیمی که در آن دوره یکی از داوران بود به غرفه ما آمد، تازه با هم آشنا شده بودیم، کمی با ما خوشوبش کرد و گفت «ایشالا چند جایزه به رگ بزنید.» همانجا متوجه شدم شوخی نمیکند و حداقل یک جایزه میگیریم. بعد هم آقای کریمی صارمی با من تماس گرفت و گفت حتما در اختتامیه حضور داشته باشید و به کسی نگویید. همین شد که مطمئن شدم که قرار است یک جایزه بگیریم، ولی بعد که سه جایزه گرفتیم، مخصوصا جایزه ویژه آسیفا برایمان خیلی لذتبخش بود.
واقعیت این است که جوایز انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» از دوسالانه پویانمایی هم شیرین بود. چون این جشنواره برای من از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار است. ولی بیتعارف بگویم که آن لذتی که از اولین جوایز بردم، مانند دفعه بعدی نبود. لذت بعضی از اتفاقات در همان لحظه اول باقی میماند و تکرارش مثل قبل نیست. جوایز سال ۸۹ به نظرم سکوی پرتاب خوبی برای گروه ما بود. بسیار تعیینکننده بود و خیلی چیزها به ما یاد داد.
«آخرین داستان» اولین انیمیشن بلند ایرانی بود که به اسکار راه یافت یا در بخش غیررقابتی جشنواره انسی که یکی از مهمترین جشنوارههای انیمیشن دنیاست، نمایش داده شد. حتی در دوره یازدهم همین جشنواره، مایکل دودوک که داور جشنواره بود، گفت این انیمیشن را دیده است و دوست دارد.
شما عزمی راسخ داشتید که توانستید از سال ۱۳۸۹ به موفقیتهای سال ۱۳۹۷ و بعد از آن برسید. خودتان این راه را چطور میبینید؟ و برای کسانی که میخواهند به چنین موفقیتهایی برسند چه توصیهای دارید؟
درباره اینکه آقای دودوک کار را دیدهاند و دوست داشتند، کاملا متوجهم که «آخرین داستان» در سلیقه ایشان نبوده است، ولی او به شدت هنرمند برجسته و به معنای واقعی انسانی هنرمند است. من میبینم که ایشان همیشه در حال تشویق افراد هستند و طبیعتا تعریف آقای دودوک را لطفشان به خودم میدانم و تاییدی بر خودم یا «آخرین داستان» نمیدانم. طبیعی است که تلاش کردیم و مسیر بسیار پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشتیم. تنها توصیهای که من برای کسانی که میخواهند به موفقیت برسند، دارم این است که برای این موفقیتها تلاش نکنند، اگر عاشقانه انیمیشن را دوست دارند، وارد این عرصه شوند، چون هیچ جشنواره، هیچ جایزه یا تاییدی نمیتواند بهای آنچه را که برای به دست آوردن این موفقیتها از دست میدهند، بپردازند. یعنی اگر شما بزرگترین جایزه سینمایی دنیا، اسکار هم بگیرید، نمیتواند تکههایی از روح و وجودتان که در آن کار گذاشتهاید به شما برگرداند. به همین دلیل اگر واقعا عاشق انیمیشن هستید، قدم در این راه بگذارید و هیچوقت برای هیچ تایید، جایزه یا جشنوارهای کار نسازید.
از اولین سال حضور شما در جشنواره پویانمایی تا دوره قبل، استودیوی شما حضور فعالی در بخش بازار داشت. فکر میکنید حضور در بازار چه تاثیری بر عملکرد استودیوها یا اشخاص دارد؟ آیا بازار جشنواره میتواند به استودیوهای تازهتاسیس یا کارگردانان جوان کمک کند تا نیروهای متخصص جذب کنند یا به صورت کلی شناخته شوند؟
همانطور که اشاره کردید بازار پویانمایی بیشتر محل خوبی برای استودیوهای تازهتاسیس و کارگردانان جوان است تا در مارکت انیمیشن بهتر شناخته شوند. ما هم از سال ۱۳۸۹ در این بازار حضور پیدا کردیم و خودمان را به جامعه انیمیشن ایران شناساندیم. بعد از آن حضورمان بیشتر به دلیل عشق و علاقهای بود که به جشنواره پویانمایی تهران داشتیم، چون برگزاری این جشنواره شبیه به عید نوروز ما انیمیشنیهاست و دیدارها را تازه میکند. همیشه هم تلاش کردیم حضور آبرومندی داشته باشیم و خوشبختانه دوستان خوبی هم در این مدت پیدا کردیم و توانستیم نیروهای جوان را با شرکت خودمان آشنا کنیم، ولی در حال حاضر فضای مجازی و پلتفرمهای مختلفی برای جذب نیروی کار روی کار آمدهاند که به نظرم همین موضوع در بازار جشنواره پویانمایی مغفول مانده است و نیاز به توجه مسئولان دارد. حضور پررنگتر خریداران، تهیهکنندگان و پخشکنندگان میتواند تاثیر بیشتری روی اقتصاد انیمیشن بگذارد که به نظر میرسد در یکی، دو دوره اخیر کمی به آن توجه میشود، ولی من پیشنهاد میکنم به این بخش بیشتر توجه کنند، چون جشنواره پویانمایی تهران شناخته شده است، در دنیا معتبر است، بخشهای آن بسیار خوب مدیریت میشوند و فیلمهای خوبی دارد. من اولین بار آثار میازاکی را در جشنواره پویانمایی تهران دیدم. به همین دلیل اگر به بخش بازار توجه بیشتری شود، اتفاقات بهتری میافتد. اینکه بتواند افراد حرفهای، تاثیرگذار و واقعی را دور هم جمع کند، کسانی که رزومه مشخصی دارند، جشنواره میتواند با دعوت افراد متخصصتر در این زمینه به ارتباط شرکتهای ایرانی با کمپانیهای خارجی کمک کند و در زمینه اقتصاد انیمیشن تاثیر بیشتری داشته باشد.