سرکار خانم احمدزاده سلام و ممنونم که در گفتگو شرکت کردید،
لطفا خودتان را برای مخاطبان این گفتگو بیشتر معرفی کنید، از خانوادهتان و اینکه فرزند چندم هستید؟
فاطمه احمدزاده هستم. متولد 1355 ساکن شهرستان ابرکوه. دارای مدرک کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی.
من سومین فرزند خانوادهای 9 نفره هستم و تنها دختر پدری که شاعر نبود اما نگاه مهربانش بوی شعر و موسیقی میداد. پدرم دوست داشت پزشک شوم مثل بیشتر پدرها. اما در شاعری همیشه مشوق و همراهم بود و سرانجام تشویقهای ایشان، مسیر زندگی مرا به سمت شعر و ادبیات کشاند.
از اولین روزهای ورود به کانون چیزی به خاطر دارید؟
ورود به کانون برای من دو مرحله دارد. یکبار زمانی که نوجوانی 11 ساله بودم و در ظاهر به شوق شرکت در کارگاه نمایش عروسکی اما در واقع به عشق خواندن کتاب، جذب کانون شدم و دومین مرحله زمانی که به عنوان مربی در کانون مشغول به کار شدم. خوب یادم هست در اولین روزهای ورودم به کانون، با شوقی کودکانه به سراغ قفسه کتابها میرفتم تا کتابهایی را که در نوجوانی خوانده بودم پیدا کنم. آنروزها چقدر از دیدن اسم خودم در کارت آخر کتابها ذوق زده میشدم.
چند سال است در کانون مشغول هستید و از این سالها خاطرهای دارید؟
درست 22 سال است که به عنوان مربی وارد کانون شدهام. کانون نه برای من که برای همهی مربیها سراسر خاطره است. شاید یکی از زیباترین لحظات کاری من در کانون زمانی است که والدینی را میبینم که خودشان زمانی عضو بودهاند و چهرهی کودکی آنها را کاملا به یاد دارم و اینک دست در دست فرزندانشون به کانون میآیند.
آیا آثار ادبی دیگری هم دارید؟
یک مجموعه شعر بزرگسال به نام"کوچ" دارم که سال 1398 چاپ شده و چند مجموعه شعر کودک و نوجوان آماده چاپ دارم.
از مربیان کانون در دوره عضویت کسی را به خاطر میآورید؟
بله، همان طور که گفتم در فصلی سبز از زندگیام با کانون آشنا شدم و تا سالها ارتباطم را با کانون حفظ نمودم. آنزمان کانون ابرکوه توسط دو مربی باتجربه، خانمها فرحناز صالحی و فریبا قیومی اداره میشد که اکنون هر دو بزرگوار بازنشسته شدهاند.
نشان مرغک کانون برای شما چه حسی دارد؟
یادم هست اولین بار که مرغک کانون را دیدم حدود 10 سالم بود و ما را از طرف مدرسه برای تماشای انیمیشن "پسرک غاز چران"، به کانون برده بودند. صدای تیزر آغازین که پخش شد و شکل مرغک کانون که روی پرده افتاد انگار روحم پر کشید. هنوز هم دیدن مرغک کانون مرا یاد آن خاطره شیرین میاندازد.
بیشتر به مطالعه چه کتابهایی علاقه دارید؟
هر چه رنگ و بوی ادبیات بدهد مرا به وجد میآورد. بیشتر شعر میخوانم و البته خواندن رمان را هم خیلی دوست دارم.
چه کسانی در مسیر راهتان نقش موثرتری داشتند؟
پدرم اولین چراغ را در مسیر راهم روشن کرد. همیشه در جمع فامیل و آشنا مشوقم بود و با افتخار شعرهایم را برای دیگران میخواند. و پس از ازدواج، همسرم که برای ادامه تحصیل در رشتهی مورد علاقه مشوقم بود و جهت حضور در جشنوارههای استانی و کشوری و مسابقات مختلف همراه همیشگی من است.
کانون را بر اساس شناخت خودتان چگونه معرفی می کنید؟
کانون پناهگاه دلهای کوچک کودکانی است که قلبهایشان از عشق و هنر و دانایی آکنده است اما جایی برای ارائهی آنها ندارند جز میزها و صندلیهای رنگی کانون و مربیانی که دلسوزانه چشم انتظار حضور آنها هستند.
آیا فرزندتان را به کانون میآورید؟
من سه فرزند دارم که هر سه از اعضای فعال و همیشگی کانون بوده و هستند.
در مورد قالب و سبک شعری خودتان بیشتر بگویید.
سرودن را در قالبهای مختلف از جمله غزل و چهارپاره تجربه کردهام. البته مدتی است به سرودن شعر کودک نیز روی آوردهام که دنیایی شیرین و جذاب است.
به نظر شما کانون چه قابلیتهایی دارد که هنوز مورد توجه قرار نگرفته؟
به نظر من کانون گنجینهایست از مربیان توانمند و خلاق و علاقهمند که لازم است قدر این مربیان چه در دوران خدمت و چه پس از بازنشستگی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
اگر به عقب برگردیم دوباره همین مسیر را انتخاب می کنید؟
قدمزدن در هوای کتاب و نفس کشیدن در دنیای کودکان را با هیچ شغل دیگری عوض نمیکنم.
توصیه شما به کودکان و نوجوانانی که قصد دارند شاعر شوند و آثار خود را چاپ کنند چیست؟
انتخاب یک استاد راهنما و استفاده از تجربیات او در مسیر راه بهترین گزینه است و همچنین مطالعهی کتابهای مناسب که نباید فراموش شود. به قول استادم، مرحوم خلیل عمرانی، بخوانید بخوانید بخوانید و بعد بنویسید.
موضوعات اشعار شما بیشتر مربوط به چیست؟
( مذهبی، کودکانه، مناسبتی، ...) به تناسب شرایط و تا آنجا که قریحه یاری نموده در اکثر موضوعات طبعآزمایی نمودهام.
چند کتاب خوب برای کودکان، نوجوانان، والدین و مربیان پیشنهاد بفرمایید.
پیشنهاد میکنم به یکی از کتابخانههای کانون پرروش فکری شهر خود مراجعه نمایند تا به گنجینهای از بهترین کتابهای روز دسترسی داشته باشند.
آیا فرزندان شما هم اهل شعر و شاعری هستند؟
دختر بزرگم دستی به قلم دارد و پسر کوچکم به تازگی بازی با قافیهها را شروع کرده است.
آیا افتخارات دیگری کسب کردهاید؟
در طی سالها شعر و شاعری به لطف خداوند در جشنوارههای استانی و کشوری بسیاری برگزیده شدهام. از جمله کسب مقام برتر جشنوارههای شعر دفاع مقدس در چند دوره متوالی، کسب مقام اول جشنواره تولیدات رسانهای عفاف و حجاب ,کسب مقام برتر جشنواره تربیت دینی کودکان و...
آیا از خانواده شما کسی اهل شاعری بوده؟
ظاهرا این اتفاقی بود که فقط برای من افتاد.
با خواندن آثار کدام شاعران احساس خوب میگیرد و از کدام شاعر بیشتر الهام میپذیرید؟
از شعرای پیشین غزلیات سعدی را بسیار دوست دارم و از شاعران معاصر خوانش اشعار خانم حسنا محمدزاده را بیشتر مطالعه میکنم.
آیا تا به حال داستان هم نوشتهاید؟
بله، علاقه زیادی به نوشتن داستان دارم و در چند جشنواره داستان هم برگزیده شدهام.
نکته ای است که من نپرسیده باشم و دوست داشته باشید بیان کنید؟
در پایان خدا را شاکرم که مسیری سبز همچون کانون پیش رویم قرار داد و دل و ذهنم را به شعر پیوند زد تا جوانهزدن را تجربه کنم و سپاس از شما که این مصاحبه را ترتیب دادید.