به گزارش روابطعمومی ادارهکل کانون استان کرمان، نشست تخصصی شاعران کودک و نوجوان با حضور شاعران نامدار بابک نیکطلب، کمال شفیعی و محمود پوروهاب و کارشناسان و مربیان آفرینشهای ادبی کانون استان و با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان، دفتر ادبیات کودک و نوجوان آفرینشهای ادبی حوزه هنری و موسسه فرهنگیهنری معراج اندیشه گلگهر سیرجان ۲۵ تیر ۱۴۰۱ در مرکز فرهنگیهنری کانون سیرجان برگزار شد.
بنابر این خبر، مربیان و کارشناسان ادبی استانهای سیستان و بلوچستان، یزد، هرمزگان، بوشهر و خراسان جنوبی هم به صورت مجازی در این نشست حضور داشتند و شنونده مطالب مطرح شده بودند و اشعارشان را برای مهمانان خواندند و از نقد و نظر کارشناسان بهره بردند.
بر همین اساس، خداترس سرپرست کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان بیان کرد: به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان گردهم آمدیم. گرامی میداریم یاد و خاطره نویسندگان و شاعران توانمندی که روزگاری عمق اندیشه و نگاهشان را با چاشنی عواطف و احساسات آمیختند و بر زبان جاری نمودند و در قالب شعر و داستان ارایه کردند و نامشان را در کلمات و واژهها، اشعار و داستانهایشان به یادگار گذاشتند.
وی افزود: از شاعر و نویسنده تازه سفر کرده احمدرضا احمدی یاد میکنیم. او پرندهای بود که شباهت به هیچ پرندهای نداشت. از باغ بزرگ قدیمی گذشت تا به مزرعه گلهای آفتابگردان رسید و با سبدی حصیری فرفرههای رنگین شعر و داستانش را بین بچهها تقسیم کرد چون معتقد بود: من حرفی دارم که فقط شما بچهها باور میکنید...
خداترس ادامه داد: سالها تلاش صادقانه و موثر احمدرضا احمدی آفرینش آثار ارزشمندی است که از خود به یادگار گذاشت که سالهای سال ماندگار خواهد بود و کودکان و نوجوانان ما را سرشار از لذت و آگاهی خواهد کرد. احمدرضا احمدی معتقد بود با جادوی کلام توان شکفتن و جوانه زدن را به کودکان باید آموخت آنجا که میگفت: کودکان تنها مخاطب من نیستند، آنها یگانه یار من هستند که میتوانم پهنه دل را با سکوت آنها آمیخته کنم. من فقط میدانم کودکان باید بینا شوند و من بینایی را دوست دارم.
این جملات ژرفاندیش و عمق نگاه یک شاعر و نویسنده نشان میدهد که جهان کودکان و نوجوانان ما نیازمند نگرش و بینش عمیق است و باید بازنگری صورت گیرد. باید جهان درون مخاطب امروز را بهتر و بیشتر بشناسیم و نیاز امروز او را درک و دریافت نماییم و بر اساس آن ادبیات کودک و نوجوان را تعالی بخشید.
این در حالی است که، بابک نیکطلب نشست ادبی بادبادک را نشستی صمیمانه و خودمانی که در همه شهرها برگزار میشود معرفی کرد و بیان داشت: همت این نشست را در تهران کمال شفیعی از سالها پیش برعهده داشته و دفتر کودک و نوجوان حوزه هنری را تاسیس کرده است. بعد از سالها این نهال نوپا جان گرفته و چند سالی است سعی کردیم جریان شعر کودک را از انحصار اشخاص خاص خارج کنیم و تا کنون حدود ۱۵۰ شاعر کودک و نوجوان را به جامعه معرفی کردیم.
در ادامه نیکطلب بعد از شنیدن چند شعر مناسبتی از مریبان آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان
تشریح کرد: در حالی که لازم است همه شاعران شعر مناسبتی داشته باشند اما گفتن این جنس شعر دشوار است. شفیعی در اینباره افزود: فضای شعر آیینی برای کودکان و نوجوانان باید از تمهیدات شعر بزرگسال متفاوت باشد. دوری از تکرار اندیشههای قدیمی و اضافه کردن مضمون تازه به آن، دو فاکتوری است که شعر آیینی را از تنها اشک درآوردن دور میکند و معرفت و خردورزی را در آن جای میدهد.
کمال شفیعی در بحث دیگری از این نشست، بومینویسی و نگاه نو در ادبیات کودک و نوجوان را کمرنگ دید و گسترش مرزهای ادبیات را در ایجاد نگاههای تازه با ادبیات اقلیمی و بومی دانست. محمود پوروهاب هم بیان کرد: موضوعات محدود دنیای امروز را باید با مضمونهای تازه وسعت بخشید. یکی از کارهای نیما شعر گفتن با ویژگیهای منطقه خاص و لغتها و مفاهیم جدید بود.
پوروهاب توصیه کرد: از همان ابتدا با زبان معیار شعر بگویید و بعد به شعر خردسال برگردید. تغییر این روند باعث تنبلی میشود و اشراف شاعر به عناصر شعری را محدود میکند. همچنین وی بیان کرد: خردورزی و اندیشه از مشخصههای شعر خوب است و اختصار تا حدی که مفهوم شعر از بین نرود باید رعایت شود. نیکطلب هم در این باره افزود: بکار بردن کلمات شکسته سالها منسوخ شده است و وقتی که زبان یکدست و منسجم نباشد و کهنه جلوه کند شاعر به ناچار مخاطب شعرش رابالا میبرد تا شاید مقبول شود.
بحث بعدی این نشست تخصصی ادبی را شفیعی دنبال کرد: یکدستی بافت شعر و استفاده از دغدغه نوجوان امروز لازمه شعر است. در شعر سپید باید تصاویر انتزاعی و عینی با هم به کار روند. وقتی سه تصویر انتزاعی پشت هم میآید گره معنایی با مخاطب ایجاد میکند و به تابلوی نقاشی و اثری برای دیدن تبدیل میشود. اگر به نوجوان نزدیک نشویم و پلی بین خودمان ایجاد نکنیم شعرمان به گوشه قفسه کتابخانه زیستن محکوم است. شعر زمانی شروع میشود که در ذهن مخاطب زیست کند و سهم مشترک مخاطب را رعایت کند.
نیکطلب هم فرق بین نثرنویس و شاعر را اینطور بیان کرد: نثرنویس از کلمات در میگذرد ولی شاعر در کلمات میماند و به آنها استفاده میرساند.
وی درباره شعر دفاع مقدس اظهار داشت: شاعر امروز باید از دید انسان امروز و با حفظ فاصله مناسب و نگاه تازه از آن دوران بگوید و بنویسد. خیالپردازی و خود را وسط میدان جنگ دیدن برای مخاطب غیر واقعی و غیرقابل قبول است. شفیعی هم اضافه کرد: نوجوان امروز درکی از جنگ ندارد و قرار نیست بر سر او منت بگذاریم. گسست بین نسلها از تلاش برای تفهیم آنچه نسلی درک کرده و نسلی ندیده است و نمیپذیرد به وجود میآید.