هم قصه‌گو و هم مخاطب باید پایاپای از متن و شیوه اجرا لذت ببرند/ شیوه قصه‌گویی، متن آیینی سنتی را به قصه‌گویی آیینی سنتی بدل می‌کند

دومین روز از مجموعه نشست‌های علمی بیست‌وپنجمین جشنواره ملی قصه‌گویی با تدریس پویا بازرگان از قصه‌گویان و منتقدان استان کرمانشاه برگزار شد.

به گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، اداره‌کل آموزش و پژوهش کانون به منظور ارتقاء سطح آگاهی قصه گویان هفت جلسه آموزشی با حضور نُه مدرس در نُه بخش ادبیات در نظر گرفته است تا بیست و پنجمین جشنواره قصه‌گویی با کیفیت مطلوب‌تری برگزار شود.

بیست و چهارم مهرماه دومین جلسه از این سلسه نشست‌های علمی قصه‌گویی با محوریت «داستان آیینی و سنتی» سپری شد.

پویا بازرگان در این نشست بیان کرد: در ابتدا ابراز امیدواری می‌کنم تا هنرهای تاریخی ما مثل پرده‌خوانی، شاهنامه‌خوانی و نقالی وارد فضای آکادمیک شده و به طور اصولی به علاقه‌مندان ارائه شود. ما بزرگان زیادی در این عرصه داریم؛ بعضی رو سفیدند و بعضی در خاک آرامیده‌اند. ما باید تجربیات بزرگانی چون مرشد ترابی، مرشد سعیدی و ... را به نسل بعد به درستی انتقال دهیم.

وی گفت: قصه‌های آیینی سنتی ریشه در تاریخ ما دارد. از آثار فردوسی گرفته تا مثنوی معنوی مولوی و گلستان سعدی تا جوامع‌الحکایات و کلیله و دمنه نمونه‌هایی هستند که ریشه در آداب و رسوم و سنن ما دارد؛ اگر هر یک از این قصه‌ها به شیوه‌ی عادی و یا مدرن خوانده شود دیگر در دسته قصه آیینی سنتی نیست. در قصه‌گویی «شیوه» حائز اهمیت است. به عبارت دقیق‌تر یک متن آیینی مذهبی را می‌توان به گونه‌ای اجرا کرد که در این گروه قرار نگیرد ولی هر متنی را نمی‌شود بدین صورت اجرا کرد.

بازرگان با ارائه مثالی برای تبیین شروع قصه‌گویی گفت: فردی را تصور کنید که در دوران آیین سنگی یا همان عصر حجر زندگی می‌کرده، یک روز برای انجام شکار از گروه جدا شده و به سمت محل شکار می‌رود. مدتی می‌گردد تا حیوانی پیدا کند و درست زمانی که به سمت شکار حمله می‌کند می‌بیند یک پلنگ پیش‌دستی کرده و حیوان را به دندان گرفته و برده. آن فرد شب کنار گروه برمی‌گردد و دور آتش با شیوه خودش و حرکت‌های بدن روایت را منتقل می‌کند. این می‌تواند اولین قصه تاریخ باشد. ایجاد دغدغه و اشتراک گذاشتن آن با دیگری علاوه بر جریان قصه، یک فصل مشترکی میان گروه ایجاد می‌کند.

وی مهم‌ترین بخش در حوزه قصه‌گویی را لذت دانست و افزود: هم قصه‌گو و هم مخاطب باید پایاپای از متن و شیوه اجرا لذت ببرند.

مدرس این نشست آموزشی در ادامه اظهار داشت: گوسان‌ها اجداد نقال‌های امروزی بودند که در دوره ساسانیان روایت‌های ملی همچون شرح پهلوانی‌های رستم، گذر سیاوش از آتش و باقی حماسه‌ها را به شیوه نقالی، روایت‌سرایی و حماسه‌سرایی می‌کردند. نقالی یک ظرف بزرگ است که بعد از اسلام نیز عمق‌ بیشتری یافت.

وی با اشاره بر تاریخچه و اجرای نقالی گفت: اگر به گذشته برگردیم سه پاسبان زیست درست را درمیابیم. گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک نمادهایی هستند که در بخش‌های بسیاری آن را می‌بینیم.

در نقالی نیز ۳ رکن داریم. یک چوب دستی داریم به نام منتشا، یک لباس بلند که روی آن یک جلیقه به نام من رها و یک دستار؛ این لباس مرکز میان خود شخص و نقال بودن است. هر فردی ممکن است خصلت‌های منفی داشته باشد ولی این لباس پوششی مقابل خودمان است تا با آن کمر بستن خصوصیات نقالی را حفظ کنیم.

پویا بازرگان در پاسخ به نقش پرده در نمایش‌های امروزی گفت: در قصه‌های مدرن متناسب با قصه می‌توان از هر چیزی اعم از پرده استفاده کرد ولی این را باید صاحبان سبک این حوزه تحلیل کنند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 11 =