به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، مهدی آرایی کارشناس و مدرس قصهگویی کانون در سلسله نشستهای علمی بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی درباره زبان بدن سخن گفت.
او در ابتدای این نشست بیان کرد: زندگی معاصر امروز به دلیل غلبه تصویر و ظهور رسانههای دیجیتال بیش از هر زمانی ما را نیازمند به بدن کرده است. امروزه به واسطه حضور دیجیتال تصویر نقش مهمی یافته و مخاطبان چشمی شدهاند. از سوی دیگر مخاطب امروز کمتر کتاب میخواند، اما مطالعه او بهواسطه رسانههای تصویری شکل میگیرد. بنابراین صوت و نوشتار به تنهایی از ارتباطگیری با عامه جهان عاجز شده است و حالا که باید با تصویر صحبت کنیم ماجرا متفاوت میشود.
آرایی گفت: ما برای انتقال مفاهیم از سه زبان بهره میبریم. زبان گفتار، زبان نوشتار و زبان بدن؛ ما بسیاری از نویسندگان و شعرا را از طریق زبان نوشتارشان میشناسیم. بهطور مثال هیچ صدایی از حافظ شیرازی وجود ندارد، اما تفاسیر بسیاری از زبان نوشتار او وجود دارد. زبان بدن فارغ از این که ما از زبان گفتار یا نوشتار استفاده کنیم، با اشارههای بدنمان مفهوم را به مخاطب منتقل میکند چرا که قدرت بینظیری دارد. در واقع وقتی در ترازوی سنجش قرار میگیرد، میبینیم جایگاه پرکاربرد و پرثمری دارد.
تاثیر نقش زبان بدن در جذب مخاطب
این مدرس قصهگویی استفاده از زبان بدن را از اصولی که نقش موثری در جذب مخاطب دارد دانست و افزود: با استناد به تحقیقهای آلبرت مهرابیان، پروفسور بازنشستهی دانشگاه یوسیالای کلمات فقط ۷ درصد از ارتباطات موثر را میسازند، ۳۸ درصد دیگر را تُن صدا و ۵۵ درصد باقیمانده را زبان بدن تشکیل میدهد. بنابراین کلمههای پربسامدترین بخش ارتباط را رقم میزنند، اما لزوما در یک گفتوگو اثربخش نبوده و جایگاه بالایی ندارند. نمیتوان از کلمه انتظار داشت تا قصهگو را به بالاترین جایگاه برساند. البته با توجه به موضعی که دارند و شرایط و موقعیت این آمار تغییر خواهند کرد. چرا که به طور مثال در تولید پادکست قصهگویی دیگر تصویر وجود ندارد و بار عمده بر روی دوش کلمهها قرار میگیرند.
او همچنین درباره زبان بدن توضیح داد: اجرای زبان بدن لزوما نباید همراه با کلمه باشد. گاهی قبل از کلمه از زبان بدن استفاده میکنیم، گاهی حین کلمه و گاهی نیز بعد از کلمه استفاده میشود. زبان بدن به کمک صدا و لحن، منتقلکننده مزه کلمهها یا منظور جملههاست. در قصهگویی نباید از صدا و لحن غافل شد. در واقع ما زبان بدن، صداولحن را با هم ترکیب میکنیم تا منظور خودمان را به مخاطب برسانیم.
آرایی در ادامه افزود: برای انتقال منظور ابتدا کلمه را جداجدا وارد صدا و لحن و سپس زبان بدن را وارد کنید. درست است که در عصر دیجیتال هستیم، اما قرنها ما از طریق گوش همه چیز را درک میکردیم و بعد تصویر وارد شد. بنابراین همچنان حس شنوایی حس غالب و پررنگی است. با این تفکیک هر دو بخش تقویت میشود. اما فراموش نکنید نباید زبان بدن تضعیف کننده صدا و لحن باشد. همانگونه که به وسیله زبان گفتار فارغ از رفتار بدن میتوانیم به بیان جمله و کلمه و ادای آن بپردازیم، زبان بدن نیز فارغ از زبان گفتار میتواند به بیان جمله و کلمه بپردازد. فقط نیاز به مراقبه و تمرین دارد، پس همیشه نگوییم گاهی هم نشان دهیم. این بخش جذابی در قصهگویی است، چرا که شما از طریق رفتار قصه را بیان میکنید.
تعامل زبان بدن و زبان گفتار
این قصهگوی کانون درباره اوج یک ارتباط موثر گفت: زمانی که زبان بدن و گفتار در تعامل با هم باشند، زیباترین نوع انتقال مفهوم طراحی و اجرا میشود. بعضی از رفتارها در زبان بدن طراحیهای مختلف و گوناگونی دارند و باید دید کدامیک زیباتر است و از همان برای فضای ایجاد شده استفاده کرد. شما قصهگویانی هستید که مخاطب شما در حال رفت و آمد است و فرصت زیست با شما را نداشته، بنابراین باید رنگ و لعاب زبان بدن و گفتار را حفظ کنید. شما مانند پدربزرگها و مادربزرگها در خانواده که زیست با آنها داشتهایم، نیستید. بنابراین باید مجهزتر از آنها باشید و برای همه چیز طراحی کنید.
او همچنین تاکید کرد: وقتی صحبت از زبان بدن میشود به حرکت فکر میکنیم. در حالیکه اجرای زبان بدن لزوما با حرکت شکل نمیگیرد. گاهی با سکوت و سکون بدن مفهوم منتقل میشود. یاد گرفتن سکون و سکوت مهارتی عظیم در زبان بدن است، چرا که انتظارآفرینی میکند. به طور مثال وقتی به جای مهم قصه میرسید اگر با سکوت و سکونی که دارید پیش بروید مخاطب را تشنه فهمیدن ادامه قصه میکنید. سکوت جزیی از دیالوگ و گفتوگوست. اگر شما طراحی شده جلو بیایید این سکوت و سکون، تعلیق در مخاطب ایجاد میکند، اما اگر طراحی درست نباشد ممکن است مخاطب را به اشتباه بیاندازد. فراموش نکنید که این سکوت و سکون نباید خیلی طولانی شود تا حوصله مخاطب سر برود و یا نباید پرتعداد باشد. مکث زیاد و بی جا نیز باعث از بین رفتن ریتم در اجرای قصهگویی میشود.
بهترین آموزگار، مردم کوچه و بازار
آرایی ادامه داد: برای فراگیری زبان بدن بهترین معلمها، مردم کوچه و بازار هستند. البته زمانی که فارغ از تماشای خلق به گفتن یک ماجرا مشغولند. زمانی که چند نفر با هم در حال گفتوگو هستند اگر دقت کنید به نکات بسیار درخشانی میرسید. هر چقدر شما در قصهگویی به لحن و زبان بدن مردم نزدیکتر باشید پذیرش شما از سمت آنها نیز بیشتر خواهد بود. فراموش نکنید که این روایت مختص به جمعهای کوچک خودشان است و شما برای جمع بزرگتری این کار را انجام میدهید، پس نمیتوانید مداوم از آن استفاده کنید. در قصهگویی به داوران به عنوان قاضی نگاه نکنید و به پایان کار توجه نداشته باشید، بلکه به این نکته توجه کنید که بهترین قصهگوی ایران و جهان باشید. بسیاری از بهترین قصهگویان در جشنوارهها برنده نمیشوند.
او در ادامه به تماشا و تمرین زبان بدن هنرمندان هنرهای نمایشی اشاره کرد و افزود: دیدن کار این هنرمندان میتواند ما را در پیچ و خمها و دهلیزهای زبان بدن رهنمون کند. اما باید مراقب بود که زبان بدن در جو بازیگری قرار نگیرد، چرا که بازیگری ماجرای دیگری است و قصهگویی اصیل به لحاظ لطف و عمق حرکتها تفاوت فاحشی دارد. در یک دوره چهرههای شناخته شده هنرمندان در جشنواره قصهگویی حضور یافتند، اما کار همکاران کانون و بخش آزاد بسیار حرفهایتر از آنها بود. چون آنها در گیر و دار بازیگری مانده بودند. پس ما فقط میتوانیم از آنها الگوبرداری کرده و نگاه کنیم. من قصهگو نه شبیه مردم کوچه و بازار هستم و نه شبیه هنرمندان هنرهای نمایشی، من از این دو گروه یاد میگیرم و آموختههایم را به زبان قصهگویی نزدیک میکنم.
آرایی همچنین گفت: بسیار مواظب باشید اتمسفر زبان بدن سینمایی و نمایشی میتواند به عدم ایجاد جو بکر قصهگویی دامن بزند و حتی میتواند اجرای قصهگویی ما را به یک پدیده نمایشی سینمایی یک نفره تبدیل کند. به همین دلیل است که صادقانهترین حرکتهای زبان بدن در حوزه روایتگری مربوط به قصهگویان بومی، محلی و کهنسال است؛ کسانی که تجربه عمیق بازیگری و مجریگری نداشتهاند.
تخیل خود را به کار اندازید
این هنرمند تصریح کرد: زبان بدن در قصهگویی لزوما شامل شخصیتهای انسانی نمیشود. یک قصهگو تخیل خود را به کار میاندازد و برای حیوانات و نباتات نیز رفتارهایی را طراحی میکند که مخاطب میپذیرد این رفتارها از آن حیوان و یا نبات است یا نه؛ باورپذیری این طراحی دقیقا همان جادوی قصهگویی است. طراحی زبان بدن برای حیوانات و نباتات برگرفته شده از رفتارهای مرسوم انسانی به اضافه رفتارهای حیوانی و نباتی است. این تلفیق انسانی و غیرانسانی باید هنرمندانه و باورپذیر شکل بگیرد تا کودک آن را به عنوان رفتار واقعی آن حیوان پذیرا باشد.
او افزود: بهترین زبان بدن در قصهگویی به اندازهترین زبان بدن است، لزوما کثرت استفاده از زبان بدن نشانه هنرمندی نیست. زیادهروی و یا غلو در اجرای زبان بدن ما را در دام نمایش یا هنرهای روایت محور دیگر میاندازد. یکی از بهترین استادان زبان بدن جهان، آیینه است. بسیار در مقابل آیینه تمرین کنید. در واقع میتوانید روزی پنج دقیقه در مقابل آیینه انواع حرکات بدن را تمرین کنید. مثلا انواع لبخند زدن را تمرین کنید.
آرایی گفت: زبان بدن در قصهگویی نیاز به طراحی دارد. یک قصهگوی ماهر بعد از این که قصهاش را آماده کرد جلوی آینه مینشیند و برای قصهاش زبان بدن طراحی میکند. در طراحی اولیه بسیار سخاوتمندانه و اسرافکارانه برای تمام اجرای قصه زبان بدن طراحی کنید. بعد قیچی هرس را بر دارید و طراحیهای اضافه را هرس کرده و دور بریزید. نباید مملو از زبان بدن باشید. فراموش نکنید بعضی از قصهها اصولا زبان متنوع و کثیری ندارند، در این گونه حتما قصه را نشسته تعریف کنید، هرچند که به شکل ایستاده، استرس کمتری به قصهگو تحمیل میشود.
او در پایان تاکید کرد: در استفاده از زبان بدن، قصهگو باید روانشناسی زبان بدن را بلد باشد؛ تعداد زیادی از حرکتهای زبان بدنی را با مطالعه روانشناسی میتوانید به دست آورید. در طراحی زبان بدن باید مراقب باشید که حرکتها زیبنده شخصیت و تیپ شما باشد. آن طراحیها باید تکمیلکننده قصه باشند نه تخریبکننده.
بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همزمان با شب یلدا برگزار میشود.