کانون از سه ضلع مهم عضو، مربی و فعالیت و تجهیزات تشکیل شده است که در این میان مربی نقش بسیار مهمی در پیوند عضو با آن فعالیتها دارد. این هنر مربی است که بچهها را در کانون حفظ کند و آنها را به شیوه هنرمندانه جذب کرده و با آنها انس بگیرد، آنها را رشد وپرورش دهد و انسانسازی کند، کشف استعداد کرده و آنها را در حوزهها و رشتههای مختلف شناسایی کند و راه پیشرفت را به آنها نشان دهد.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان مربیان دلسوز و اهل فن بسیار دارد که در این ویژهنامه با احمد عسگری، مربی سیار روستایی فامنین و یک مربی قصهگو که با قصه و عروسکهای دستساز خودش با بچهها ارتباط میگیرد و آنها را عاشق کانون و کتاب میکند، به گپ وگفت پرداختیم:
آقای عسگری تعریف شما به عنوان یک قصهگو از قصه و قصه گفتن چیست؟
قصهگویی یعنی بیان هنرمندانه یک داستان، حکایت و یک اتفاق که به دل مخاطب و شنونده بنشیند. قصهگویی پدیدهای است سهل و آسان و در عین حال پیچیده و مشکل! سهل و آسان از آن جهت که ما هر روز در ارتباط با دیگران مدام در حال قصهگویی و قصه بافی هستیم و کسانی میتوانند در ارتباط و تعامل با دیگران موفق باشند که در واقع قصهگوی خوبی باشند و ارتباط بهتری با اطرافیان بگیرند. در کل قصهگویی بصورت حرفهایی کار پیچیده، سخت و زمانبری است زیرا هر اتفاق و متنی را نمیتوان قصه نامید و بیان کرد.
قصه گوی خوب بچهها چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
بارها شاهد بودهام که برخی یک متن ادبی و احساسی را حفظ کرده و با احساس تمام روی صحنه اجرا کردهاند یعنی متن کاملا ادبی و وزین بوده، صدا بسیار لطیف و گیرا بوده و نهایت احساس ولی مشکل اینجاست که این کار اصلا قصه و قصه گویی نیست. قصهها خصوصا برای مخاطبین کودک باید ساده، روان و به زبان محاوره باشد، با مقدمهایی کوتاه وارد ماجرا شود،...گره افکنی و گره گشایی جزو لاینفک یک قصه خوب است و درنهایت پایانی خوب و دلپذیر برای کودکان میتواند یک قصه را سالها در ذهن آنها ماندگار کند.
می توان به جرأت گفت که قصه سهلالوصولترین و کمهزینهترین ابراز برای مربیان و والدین برای ارتباط با کودکان است، تنها ابزار مورد نیاز برای قصهگویی ابتدا صدا، کلمه و واژهها هستند و در ادامه استفاده از زبان بدن در ارائه بهتر مفاهیم به مخاطب بسیار موثر است زیرا پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که حدود ۶۰ الی ۷۰ درصد ارتباط ما در دنیای نوین نه با کلمات و واژه ها که با زبان بدن صورت میگیرد و این واقعا شگفتانگیز است.
به نظر شما با وجود فضای مجازی متنوع و گسترده در اطراف ما چگونه باید قصه را وارد دنیای بچه ها کرد؟ یا چگونه از این ابزار در فضای مجازی بهره برد؟
شاید چنین به نظر برسد که در عصر جدید با وجود رسانهها و فضای مجازی قصه کاربرد خود را از دست داده باشد ولی چنین نیست؛ شاید این درست باشد که ما دیگر نمیتوانیم مثل گذشتگان صرفا با نشستن روی یک صندلی و تنها با استفاده از واژه و کلمه نسل جدید را به گوش دادن به قصه ترغیب کنیم اما قصهگو باید با استفاده از روشهایی خلاق و بکر مثل استفاده از ابزار و نمایش خلاق و افکتهای دیداری و شنیداری قصه را به یک ابزار بی بدیل در آموزش و ارتباط با کودکان تبدیل کند زیرا فقط در قصههاست که میتوان با تخیل و تصویرسازی ذهنی غولی را از چراغ جادو بیرون آورد، لوبیای سحرآمیزی را کاشت و از ساقه آن تا ابرها بالا رفت و این اگر بخواهد به مرحله اجرا به صورت نمایش، فیلم، انیمیشن برسد باید هزینه بسیار بالایی صرف کرد. این قدرت تخیل و تصویرسازی از ویژگیهای منحصر به فرد هنر قصه و قصهگو است.
شما چگونه با بچه ها ارتباط می گیرید و چگونه میتوان به دنیای بچه ها وارد شد؟
باید از زمانی که شروع می شود بعد از مقدمهایی کوتاه بلافاصله پر از اتفاق و حادثه باشد بطوری که مخاطب ما زمانی برای چرت زدن یا حرف زدن با بغل دستی خود پیدا نکند و چشم از قصه گو برندارد که مبادا اتفاقی حساس از قصه را از دست بدهد و برای این موضوع تعامل قصه گو با مخاطب بسیار ضروری و مهم است. بارها در جشنوارهها شاهد بودهام که قصهگویی متنی گاها وزین و رنگین را حفظ کرده و بدون هیچ مکث و تاملی طوطیوار بیان می کند بدون اینکه کوچکترین تعاملی با مخاطب داشته باشد این یعنی اینکه او قصه را نه برای مخاطب که برای خودش میخواند.
من اغلب سعی میکنم برای جذب مخاطب و ارتباط بهتر با آنها در قصههایم از ابزاری ساده بهره بگیرم. این ابزار میتواند یک عروسک، یک ظرف کوچک و یا حتی یک نخ باشد. مهم استفاده دقیق و کارآمد از آن است.
ابزار باید ساده، قابل حمل و کم هزینه باشد و از ابتدا تا انتهای قصه همراه قصه گو باشد. ابزاری که جلو دست و پای قصه گو را بگیرد و در ارائه قصه خلل ایجاد کند نبودش بهتر است و باید حذف گردد.
در خصوص و رتبه هایی که کسب کردید رو بفرمایید
در طول 20 سال فعالیتم در کانون رتبههای مختلف استانی، منطقهایی و ملی را در جشنوارههای قصهگویی کسب کردهام که از مهمترین آنها میتوان به کسب رتبه منطقهایی در شهرهای اراک، خرم آباد، اصفهان و ... بوده است و نیز برگزیده ویژه رئیس جشنواره در سال ۱۳۹۸ و برگزیده ویژه هیئت داوران در سال ۱۳۹۹ در تهران شدهام
و سخن آخر..
ما قرار است با قصهها به دنیایی بهتر و لذتبخشتر و خیالانگیزتر پرواز کنیم و با قصه امید و لبخند بسازیم.