نرمین کریمی داور بیست و پنجمین جشنواره قصهگویی کانون در بخش استان تهران است که داور و مدرس قصهگویی و کارشناس فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان البرز و برگزیده شدن در مسابقات قصهگویی از رزومه ایشان است و در یک پرسش و پاسخ صمیمی ایشان از قصه و قصه گویی برای ما میگوید.
تعریف شما از قصه و قصه گویی چیست؟
قصهگویی یعنی نقل یک قصه برای یک یا چند شنونده و در شکل سنتی آن یک ارتباط مستقیم و بیواسطه بین قصهگو و مخاطبان است. وقتی این پیوند جادویی برقرار شد، قوهی تخیل تحریک و شنونده با تصاویری که به کمک قصهگو در ذهن میسازد، به دنیای دیگری گام میگذارد.
قصه، تنها فاتح دنیای کودکان نیست، بلکه بزرگسالان نیز در لحظهی شنیدن یا خواندن قصه، درست مثل کوکان، با قصه جاری و همراه میشوند.
قصهگویی تجربهی مشترکی بین همهی انسانهاست. کمتر کسی هست که در دورهی کودکی خاطرهای از قصههای دور کرسی پدر بزرگ، مادربزرگها و یا بزرگان فامیل نداشته باشد. پس بیجا نیست اگر قصهگویی را قدیمیترین، ماندگارترین و گستردهترین هنر انسانی بدانیم که پیشرفت علم، نه تنها از رونق آن نکاسته، که بر ظرافتها و ارزشهای آن افزوده است.
و جمله آخر اینکه قصه برای توسعه و پیشرفت زبان بچه ها، مهارتهای ادبی آنها، مهارتهای شنیداری و مهارتهای ارتباطی آنها مفید است. با ظهور تلویزیون و رایانه بسیاری از ما استفاده از تخیلاتمان را متوقف کردهایم، در حالی که قصهگویی به تخیل بال و پر میدهد.
آیا از نظر شما قصهگویی صحنهای با قصهگویی کتابخانهای تفاوت دارد؟ در صورت امکان توضیح دهید.
در قصهگویی کتابخانهای معمولا مربی داستانی را انتخاب و به شکل معمول و ساده آن را قصهگویی میکند تا به اهداف مورد نظرش که یکی از آن ترغیب به کتابخوانی و انتقال پیامهای تربیتی به کودکان و نوجوانان است برسد. اما در اجرای صحنهای قصهگو که بیشتر روی صحنههای رقابتی انجام میشود قصهگو باید همه اصول و فنون و مهارتهای لازم را برای یک اجرای خوب و هنرمندانه داشته باشد و این نیاز به تمرین و تکرار و ممارست زیادی دارد.
تا به امروز که در دورههای قصهگویی شرکت کردید از داورها دلخور شدید؟
من در اکثر جشنوارههایی که شرکت کردهام حائز رتبه شدهام اما گاها هم پیش آمده این اتفاق نیفتاده شاید برای لحظاتی کوتاه احساس ناراحتی کرده باشم اما خیلی کوتاه و گذرا بوده و بیشتر سعی کردهام بیاموزم و در رفع اشکال کارم تلاش و تجربه کسب کنم.
شما چه گروه سنی را برای شرکت در بخش صحنه ای جشنواره مناسب می دانید و پیشنهاد می کنید؟
به نظرم گروه سنی نوجوان و بزرگسال مناسبترین برای اجرای صحنهای و رقابتی است و حضور مادربزرگ، پدربزرگها را در بخش رقابتی مناسب نمیبینم. انشالله مسوولین کانون و دبیرخانه قصهگویی تدبیری برای حضور آنها به شکلی غیر رقابتی در اجرای صحنهای بیاندیشند. چون به نظرم همه پدربزرگ، مادربزرگ ها قصهگویان ارزشمندی هستند که همه آنها میتوانند به بهترین شکل قصهگو باشند.
اگر شما هم یک شرکت کننده بودید کدام بخش را انتخاب می کردید؟
بخش ملی و کلاسیک را انتخاب میکردم.
به نظر شما قصه بیشترین تاثیر را بر چه کسی دارد، مخاطب یا قصه گو؟
به نظر من هر دو طرف اما هر کدام به نوعی در گیر قصه میشوند. اگر قصهگو بتواند با مهارت و هنرمندانه قصهگویی کند مطمانا تاثیر زیادی بر شنونده قصه میگذارد و آن قصه همیشه در یاد و خاطر شنونده ماندگار میشود. اما خود قصهگو نیز از این تاثیر بی بهره نمیماند.
روند اجرای جشنواره بیست و پنجم را نسبت به جشنواره های گذشته چه طور ارزیابی میکنید؟
جشنواره بیست و پنجم به سمت عمومیسازی با هدف ترویج قصهگویی قدم برداشت اما باید زیر ساختهایی برای این عمومیسازی اتفاق میفتاد که علاقمندان را در مسیر درست قرار داده و به کیفیت بخشی قصهها کمک میکرد.