کد خبر: 340507
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۴
بازدید 67
تو خادم بودی از اوّل، گواهت گنبد و گندم

ریحانه نوری، مربی ادبی کانون تویسرکان فراق سید محرومان و همراهان ایشان در راه خدمت و آن واقعه جانسوز با شعر خود به تصویر کشید.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری استان همدان، مردم ولایی و انقلابی دیار هگمتانه در فراق سید محرومان و همراهان ایشان از روزی که آن واقعه را شنیدند سنگ تمام گذاشتند و در این میان هنرمندان، نویسندگان و شاعران نیز ارادت خود را با هنر، کلام و اشعارشان به شهید جمهور ابراز کردند. 

ریحانه نوری، مربی ادبی کانون تویسرکان که یکی از شاعران مطرح و به نام همدان و کشور است نیز در شعری این واقعه جانسوز را به تصویر کشیده است:

هوا دلگیر بود و آسمان در مه فرو رفته
نه تنها بالگرد تو، جهان در مه فرو رفته
تو در مه گم شدی اما، به ما ناگاه فهماندی
که قبل از این، کمی افکارمان در مه فرو رفته

همین که گم شدی، بر آسمان اندوه پیدا شد
سپاه ابر با یک لشکرِ انبوه پیدا شد
برای صدق گفتار تو در خدمت به ما، این بس؛
که جسمت در مسیری سخت، بر یک کوه پیدا شد

گرانی چشم ما را بر تلاشت بسته بود انگار
ندانستیم سیّد جان! دمی ننشسته‌ای از کار
تو ابراهیم ما بودی، تبر در دست جنگیدی
و ما سرگرم بُت هامان؛ به فکر قیمت و بازار

ندانستیم در اندیشه ی سبزت شکوفایی است
و هر بذری که می‌کاری همه عشق است و دانایی است
همین که فصل رویش شد، دریغا پر گشودی تو؛
بهاری که به بار آرَد تلاشت را ، تماشایی است

تو فکر کار بنیادین، غمت اصلاح از ریشه 
ولی چشمانِ ظاهربین، به فکر ضربه و تیشه
تو رنجیدی و حق داری، که ضربه از خودی تلخ است؛
چنان تلخیِ خویشاوندیِ سنگ است با شیشه!

تو خادم بودی از اوّل، گواهت گنبد و گندم
تو خوب آموختی آنجا که باشی خادم مردم!
و حالا نوبت آقا علی موسی الرّضا شد، او
بغل وا کرده است آن سو برایت در صف هشتم

 
به ما آموخت رفتارت، ره و رسم خدایی را
و با چشمان خود دیدیم مسئولی فدایی را
سپاس ای سیّدِ خادم، سپاس از صدق گفتارت
که با تو نسل ما هم دید حالا یک رجایی را
 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =