بهگزارش روابطعمومی ادارهکل کانونپرورشفکری کودکان و نوجوانان استانفارس، در ۱۹ تیر ۱۴۰۳، مصادف با روز ادبیات کودک و نوجوان، نشست تخصصی «شناخت ظرفیتهای متون کهن برای کودکان و نوجوانان» با تأکید بر کلام سعدی، با حضور محمد پاکنهاد، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات دانشگاه فرهنگیان همدان، عضو کارگروه اجرایی دوره توانمندسازی فرهنگی، عضو کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، داور و برگزارکننده نشستهای علمی و فرهنگی. برگزار شد.
راضیه احمدی، کارشناس آفرینشهای ادبی، گفت: این نشست تخصصی برای اعضای کودک و نوجوان بهصورت مجازی و با مشارکت کانونپرورشفکری کودکان و نوجوانان، دانشگاه شیراز و نهاد کتابخانههای عمومی استانفارس، و با حضور بیش از ۱۰۰ نفر برگزار شد.
محمد پاکنهاد در این نشست تخصصی گفت: گلستان سعدی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که در گذشت زمان همچنان درخشندگی خودش را حفظ کرده است. استفاده از قالبهای بهکاررفته و زبان گلستان سعدی سبب شده این اثر بسیار مهم باشد.
وی افزود: گلستان سعدی هشت باب دارد که در هر باب تعدادی از آنها مناسب سن کودک و نوجوان است. در تحقیقات انجامشده، بابهای چهارم، پنجم و ششم کمترین تعداد حکایت مناسب این گروه سنی را دارد. در آمار درجشده تنها ۷۷ درصد مناسب و ۱۴ درصد باقیمانده با اندکی دخلوتصرف میتواند مناسبسازی شود. با این حال، این آمارها هم میتواند جای بحث داشته باشد.
پاکنهاد گفت: جعفر ابراهیمی شاهد، فرهاد حسنزاده و مهدی آذر یزدی نیز در جلد هفتم، با عنوان «قصههای گلستان و ملستان» از گلستان سعدی استفاده کردهاند. بعضی صاحبنظران معتقدند کتاب گلستان باید مانند مکتبخانههای قدیم، بدون دخلوتصرف در اختیار کودکان و نوجوانان قرار بگیرد.
وی خاطرنشان کرد: سعدی بسیار هوشمندانه متوجه شده بود؛ که باید صحبتها و افکارش را در قالب حکایتی که لذتبخش و بهدور از نصیحت باشد، به دیگران بگوید.
این عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: یکی از راههای ارتباطی، بازنویسی اثر است؛ یعنی متن را ساده و در عین حال گسترش بدهیم. میتوان از ظرفیتهای مثلنویسی از گلستان استفاده کرد که بسیار موردعلاقه مخاطبین است. برای بازنویسی حکایات باید روابط منطقی میان حوادث ایجاد شود تا کودک و نوجوان بهراحتی حوادث را بپذیرند. همچنین باید بسیاری از تعبیراتی که بار منفی دارند حذف یا جایگزین شوند.
پاکنهاد در پایان گفت: بازنویس باید با ایجاد فضای داستانی مقدمهچینی کند؛ تا مخاطب با انگیزه منطقی وارد حادثهی داستان شود. بنابراین با توجه به ساختار حکایتها، حس باورپذیری حوادث و رخدادها در متن اصلی برای مخاطب کودک و نوجوان قدری مشکل به نظر میرسد، اما در متن بازنویسی، با ایجاد ساختاری جدید، نمود روابط علی و معلولی حوادث داستان ملموس و قابلدرک است. گلستان سعدی به واسطه شوخطبعی سعدی در انتقال مفاهیم، مخاطب را خسته نمیکند و این یکی از قابلیتهای موردعلاقهی کودکان و نوجوانان امروزی است.
در ادامه این نشست، یکی از حکایتهای بازنویسیشده عبید زاکانی مورد بررسی قرار گرفت. در این حکایت، اصل حکایت به همراه متن بازنویسیشده مورد مقایسه قرار گرفت.