تمام حس خوبم را در کانون تجربه کردم

فاطمه نجفی حدود ۲۰ سال پیش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز شلمزار در استان چهارمحال و بختیاری، عضو شده و هم‌اکنون دو فرزند خود را هم به عضویت دائم و فعال کانون درآورده است.

به گزارش روابط عمومی اداره‌کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان چهارمحال و بختیاری، روزی که در مرکز فرهنگی هنری کانون شلمزار حضور پیدا کرده بودیم، حضور یک مادر جوان با فرزندانش را دیدیم که خود عضو قدیمی آن مرکز بوده و حالا هم فرزندانش را به عضویت کانون شلمزار درآورده است. به همین دلیل برآن شدیم تا گفت‌وگویی با او داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید.

- ضمن سپاس از حضورتان در این گفت‌وگو، برای خوانندگان و علاقمندان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بگویید که شروع فعالیت و عضویت شما در کانون از چه سالی شروع شد و در آن زمان شما چند سال داشتین و در کدام مرکز کانون عضو شدید؟
احتمالا ۱۲ الی۱۳سال داشتم در مرکز کانون شلمزار عضو شدم، از همان سالی که کانون در شهر شلمزار تاسیس شد و شروع به عضوگیری کردند، یعنی تیرماه سال ۱۳۸۳ عضو کانون شدم و زمانی که به دبیرستان رفتم از خانم بابادی خواهش کردم که اجازه دهند تا من هم در مقطع دبیرستان بتوانم همچنان از محیط کانون استفاده کنم.

- عضویت شما در کانون تا چه سالی ادامه داشت و علت تداوم همکاری شما و عضویت شما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چه دلیل بود؟

تا پایان دبیرستان عضو کانون بودم و دلیل آن هم بخاطر فضای کانون بود که خیلی برای ما در اون زمان جالب و دوست داشتنی بود، مسابقات خلاصه‌نویسی هم شرکت کردم نفر سوم شدم وجایزه دریافت کردم وخوشحال بودم که چنین مرکزی هست که بچه‌ها از محیط سالم و شاد استفاده کنند چون زمان ما جایی برای سرگرمی و آموزش در شهر نبود.

- علاقه‌مندی‌های شما در کل به چه چیزهایی مربوط می‌شود و شما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کدام یک از کارگاه‌های کانون علاقه بیشتری داشتین و دلیل علاقه شما به آن کارگاه چه بوده است؟

هم کتاب خوانی هم قصه‌خوانی، نقاشی و مسابقه را علاقه‌مند بودم و همچنین مشتاق به همکاری با مدیرکانون در بخش چیدمان کتابها و تزیین پانل بودم و می‌توانم بگویم در آن زمان کانون‌یار کانون بودم و این کار چنان تاثیری در من داشت که من در دبیرستان کمک دبیر پرورشی پانل مدرسه را تزئین میکردم، دلیلش این بود که حس همکاری ومسئولیت پذیری را در وجود ما شکوفا میکرد.

- آیا در طول عضویت شما در کانون، موفق به کسب رتبه و مقامی شده‌اید؟

بله مقام سوم خلاصه‌نویسی در زندگی پیامبران و دریافت جایزه و تعدادی دیگر که جزیئات کاملتری در ذهنم نیست

- دلیل اینکه فرزندان خود را هم به کانون آوردین و آنها را عضو کانون کرده‌اید چیست؟

ابتدا فضای سالم، پر از آرامش و آموزنده‌ی کانون و اینکه استفاده از کتابخانه‌ی کانون، با آن همه کتاب جذاب و خواندنی برای کودکان ما بسیار مفید است. فقط ای‌کاش یک‌سری از کلاسهای کانون به صورت سالانه یا سالی یکبار یک دوره رایگان هم برای عضوهای خودش داشت.

- آیا علاقمندی فرزندان شما همانند علاقمندی شما در دوران کودکی و نوجوانی است؟

بله ولی باید ذکر کنم که همان علاقه‌مندی‌ها ولی در سطح بالاتر یا حتی با توقع بالاتر و تقاضای امکانات پیشرفته‌تر از طرف بچه‌ها ولی از برخی از کارگاه‌ها، استقبال طولانی‌تر از جلسه‌های کلاس و کارگاه دارند.

- زمانی که کودک و نوجوان بودید، انتظار شما از کانون پرورش فکری چه بود؟ و انتظار الان شما از کانون چیست؟ کانون در چه زمینه‌هایی باید بیشتر کار کند و بیشتر فعالیت کند و کانون در کدام نقطه ضعف دارد؟

چون تا آن زمان مرکز کانون پرورش فکری نبود توقع زیادی نداشتیم خیلی محیط کانون تازگی و زیبایی و جذابیت خودش را داشت طوری که ما دوست نداشتیم ساعت حضورمان درکانون به اتمام برسد و برای ساخت نشریه دیواری گروهی در کانون جمع میشدیم و نشریه را آنجا آماده می‌کردیم چون خانواده‌ها اجازه اینکه درخانه‌های خودمان گروهی کار کنیم را نمی‌دادند و این به نظرم نقطه قوت است و به عقیده‌ی من نقطه ضعفی ندارد و همین که کودک و نوجوان ما، مکانی برای سرگرمی دارند بسیار عالی‌ست. انشالله برای آینده‌ها، هنرهای پر بارتر و خلاق‌تری داشته باشند.

- در چند جمله کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را تعریف کنید؟تعریف شما از کانون چیست؟

محیطی شاد، سالم، آموزنده و خلاق

تمام حس خوبم را در کانون تجربه کردم. ای کاش من در سن پایین‌تری عضو کانون بودم  تا زمان بیشتری برای استفاده از آن محیط داشتم، دقیق یادم نیست اما از اواخر دوره راهنمایی مرکز کانون شروع به فعالیت کرد و از همان زمان من عضو اولیه کانون بودم

- در پایان هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو.

دوست داشتم ادامه تحصیل میدادم و من هم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شاغل بودم، رشته گرافیک راخیلی دوست داشتم اما متاسفانه من یکسال از رشته ادبیات را خوانده بودم که رشته گرافیک آمد و من از قافله جا ماندم و الان هم به کار مشاغل خانگی حنا و میوه‌آرایی مشغولم و خدا را شاکرم و از شما سپاسگزارم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 8 =