به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، در آستانه برگزاری سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، به سراغ علی گلشن یکی از نویسندگان فعال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتیم. او درباره وضعیت چاپ و نشر کتاب این حوزه اظهار کرد: کتابها چاپ میشوند، اما به دلیل هزینههای چاپ و گرانی کاغذ، ناشران زیر بار چاپ کتابهایی که همراه با ریسک هستند و یا پیشبینی میشود که فروش خوبی نداشته باشند، نمیروند. بنابراین بیشتر آثار ترجمه انتخاب میکنند یا کتابهایی که در سطح بینالمللی دیده شدهاند و یا جوایزی را از آن خود کردهاند تا فروش آنها تضمین شده باشد.
او ادامه داد: تا جایی که اطلاع دارم کتابهای تالیفی کمتر مورد توجه واقع میشوند، چرا که کتابها چاپ اول خود را پشت سر میگذارند، ولی با توجه به قیمت بالای کتاب از فروش چندانی برخوردار نخواهند بود. در واقع باید گفت گرانی کاغذ و چاپ به تولید آثار صدمه زده است و از سوی دیگر این گرانی روی سبد فرهنگی خانواده نیز اثر گذاشته و به نوعی سهم کتاب برای بچهها در خانوادههای سطح متوسط به کمترین میزان ممکن در چندین سال گذشته رسیده است.
نویسنده کتاب «گوزن زرد ایرانی» همچنین با اشاره به اینکه این وضعیت در تهران به اینگونه است و شهرهای دیگر وضعیت بدتری دارند، گفت: دسترسی به کتاب خوب بسیار کاهش یافته است. من حداقل درباره آثار خودم که چاپ کانون پرورش فکری هستند و قیمت مناسبتری دارند این را میدانم. کتابهای کانون به دلیل قیمت مناسبی که دارند بیشتر مورد توجه هستند، اما در تجدید چاپ کتابها نیز با توجه به قیمتهای جدید و نسبت به تلاش کانون برای ارائه قیمت مناسب، اما شاهد تحمیل هزینه بالایی به خانواده هستیم.
گلشن بیان کرد: از سوی دیگر کتابهای کودک با توجه به قیمتهایشان امروز تبدیل به یک کالای لوکس شدهاند و هر کسی به سمت آن نمیرود. در صورتیکه همیشه شعار ما این بوده که کتاب برای همه است و همه باید توان خرید داشته باشند. در همه جا حتی روستاها، کودکان حق دارند که دسترسی به کتابهای خوب داشته باشند. اما الان این اتفاق به شکلی رقم خورده که کتابهای خوب به تعداد محدود و صرفا برای یک قشر خاص قابل خرید است و این بسیار دردناک بوده و باعث ناراحتی است.
این نویسنده با ابراز نگرانی توضیح داد: با ناشران که صحبت میکنم آنها میگویند هزینه چاپ برای ناشران بالاست و چارهای نیست اما در پایان ضرر این خروجی به کودکان وارد میشود. ای کاش راهکاری پیدا شود تا ناشران بتوانند با هزینه بهتری دست به چاپ بزنند و کتاب با قیمت مناسبی در اختیار عموم بهویژه کودک و نوجوان قرار گیرد.
او در ادامه به اقبال کتابهای دیجیتال اشاره کرد و افزود: این روزها بسیاری به سمت تهیه نسخه پیدیاف یا الکترونیکی کتابها رفتهاند که این هم راهکاری است، اما مگر میشود همه کتابها را به این شکل در اختیار مخاطب قرار داد. چرا که هم زمانبر است و هم این که همه افراد دسترسی به فضای مجازی و اینترنت ندارند که بخواهند این کار را انجام دهند. در پایان این آثار هم باید خریداری شوند، اما در مناطق روستایی و یا شهرهای دیگر اینترنت و دسترسی به ابزار دیجیتال محدود است و بچهها باز هم امکان استفاده از آثار را ندارند. ضمن اینکه فرهنگ استفاده از کتابهای الکترونیک و دیجیتال در کشور ما وجود ندارد و بیشتر تمایلمان به سمت استفاده از کتابهای فیزیکی و تورق آن است.
گلشن در ارتباط با تاثیر کتابهای دیجیتال روی مطالعه نیز گفت: یک قشر خاص دسترسی به این امر دارند و به طور کلی نمیتوان این را تایید کرد. استفاده از کتابهای دیجیتال صرفا در تهران و شهرهای بزرگ وجود دارد. اما در شهرهای کوچکتر این گونه نیست، چرا که دسترسی وجود ندارد. باید برای هر چیزی فرهنگسازی شود. باید برای کتابهای الکترونیکی نیز این فرهنگسازی انجام شود. من وقتی با بچهها در مراکز کانون یا شهرهای مختلف صحبت میکنم، میگویند ترجیح ما این است که یا کتابی را نخوانیم یا اگر هم میخوانیم فیزیکی باشد، اگر قرار است پای رایانه باشیم علاقهمند به بازی هستیم تا اینکه کتاب بخوانیم. بنابراین هنوز این فرهنگ در جامعه ما ایجاد نشده است و خیلی از آن استقبال نمیکنند.
او در پایان سخنان خود نیز اظهار کرد: چاپ کتاب برای نویسندگان به نوعی منبع درآمد است و برای هر چاپ کتاب ناشر باید به نویسنده مبلغی پرداخت کند. میتوان گفت تجدید چاپ کتاب برای نویسنده مانند بیمه عمر است که در طول سال این درآمد از آثار حاصل میشود. وقتی این آثار الکترونیکی هستند و در فضای مجازی منتشر میشوند دیگر این اتفاق رخ نمیدهد و یا خیلی کم پیش میآید. در نتیجه نویسنده از دریافت حق چاپ محروم میشود و همین امر نیز موجب شده تا نویسندگان با دیجیتالی شدن کتاب موافق نباشند. از جمله خود من، چرا که این نویسنده است که متضرر میشود و این اتفاق خوبی نیست.