سخنرانی دکتر علیپور عضو کارگروه فابک مجمع عالی حکمت اسلامی کشور در کانون کرمانشاه

آیین اختتامیه دومین جشنواره ملی فلسفه برای کودک و نوجوان (با رویکرد فلسفه اسلامی) در کانون کرمانشاه، با حضور مخاطبان و مسئولانی از سراسر کشور برگزار شد و سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدصادق علیپور (دکتری فلسفه تطبیقی، عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و عضو کارگروه فابک مجمع عالی حکمت اسلامی کشور) از بخش‌های این آیین بود.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه، آیین اختتامیه دومین جشنواره ملی فلسفه برای کودک و نوجوان (با رویکرد فلسفه اسلامی) در کانون کرمانشاه، با حضور مخاطبان و مسئولانی از سراسر کشور برگزار شد و سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدصادق علیپور (دکتری فلسفه تطبیقی، عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و عضو کارگروه فابک مجمع عالی حکمت اسلامی کشور) از بخش‌های این آیین بود.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدصادق علیپور دکتری فلسفه تطبیقی، عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و عضو کارگروه فابک مجمع عالی حکمت اسلامی کشور، ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع حاضر بیان داشت: عنوان مبحث امروز را "از داستان پندآموز تا داستان فلسفی" گذاشته‌ام، ما روزانه در حال نوشتن و اجرای داستان هستیم، خداوند متعال هم در قرآن، بسیاری از مطالبی که می‌خواهد ارائه نماید در قالب داستان بیان می‌کند همچون داستان بنی‌اسرائیل، داستان حضرت موسی، داستان پیامبران و... برای اینکه ظاهرا" در داستان خاصیتی است که آدم را به خودش جذب می‌کند و به این معنازایی می‌گویند. باید بتوانیم سرمایه‌هایی را که داریم ارتقاء کیفیت دهیم، روزآمد کرده و کارایی آن را بیشتر کنیم، می‌توانیم موارد جدیدی را کشف کنیم اما بهتر از آن این است که چیزهایی را که داریم را بتوانیم بازآفرینی کنیم.

سخنرانی دکتر علیپور عضو کارگروه فابک مجمع عالی حکمت اسلامی کشور در کانون کرمانشاه

وی افزود: مساله این است که ما چگونه می‌توانیم از همین داشته‌هایی که داریم و از همین به‌خصوص داستان‌های عام که دارای ساختار و پیام هستند و از سرمایه داشته خود که سرمایه بسیار گسترده‌ای هم هست، استفاده نماییم؛ داستان‌های پندآموز یعنی داستانی که به انتها می‌رسد و به قولی ختم می‌شود اما داستان فکرآموز در واقع آخر آن شروع می‌شود، یعنی مخاطب ما بعد ازینکه داستان را گرفت و برای او بیان کردیم، تازه ذهن او درگیر شده و در مورد آن بحث و فکر می‌کند و آنچه که ما در فابک و نسخه قبل‌تر آن فبک، از این مورد استفاده می‌کنیم، به آنها داستان‌های فکرآموز گفته می‌شود و روی آن عنوان فلسفی می‌گذارند، داستانی‌که ذهن‌های ما را به خود مشغول می‌کند.

دکتر علیپور تصریح کرد: آن چیزی که انسان را انسان می‌کند، فکر و اندیشه‌ او هست، "من فکر می‌کنم، پس هستم" و آن روی قضیه این است که اگر فکر نکنم، در واقع نیستم. باید بدانیم که داستان، داستان پندآموز و داستان زندگی را چگونه فکرآموز کنیم و می‌توان گفت که از هر داستانی را می‌توان دو نسخه به صورت پندآموز و فکرآموز تولید کرد. برای تبدیل داستان پندآموز به فکرآموز، داستانی که ذهن ما را به خود گره می‌زند و مشغول می‌کند، آن داستان فلسفی است یا به‌عبارتی فکرآموز است اما آن داستانی‌که مفهومی را به ما منتقل می‌کند و در نهایت به سکون تبدیل می‌شود پندآموز است.

عضو کارگروه فابک مجمع عالی حکمت اسلامی کشور، با بیان یک داستان به‌عنوان مثال برای داستان فکرآموز و تعامل با مخاطبان در این زمینه، خاطرنشان کرد: ما در داستان فکرآموز محور اصلی داستان را روی مساله می‌بریم و سوال اینجاست که چه‌مسائلی برای ما جذاب است و دغدغه ماست، در فابک و فبک ما دو گرایش عمده در تعلیم و تربیت داریم، یکی رفتارگراها که می‌گویند تعلیم و تربیت یعنی تغییر رفتار طرف مقابل و اگر توانستی رفتار او را تغییر دهی یعنی در تربیت موفق بودی اما اگر نتوانستی تغییری حاصل کنی به‌معنای این است که موفق نبودی. در گرایش دیگر معتقدند که معنای تربیت تغییر ساخت شناختی است و اگر شما توانستی نظام شناختی شخص را به سمتی که می‌خواهی دستخوش تعییر نمایی، آنگاه موفق بوده‌ای، مانند رسانه‌هایی که ساخت شناختی افراد را تغییر می‌دهند و نتیجه مطلوب را می‌گیرند.

سخنرانی دکتر علیپور عضو کارگروه فابک مجمع عالی حکمت اسلامی کشور در کانون کرمانشاه

وی ادامه داد: در فبک یک گام جلوتر است و در آن گفته می‌شود اگر خواستی مخاطب با شما همراهی کند و در مساله مورد نطر مشارکت نماید، باید مساله‌ شما یک ویژگی داشته باشد که آن کالاها و یا وسایل و مسائلی که در داستان خود به‌کار می‌بری یک ویژگی خاص داسته باشد یعنی مساله آن متعلق به زندگی روزمره ما باشد و در هر داستانی باید سه رکن وجود داشته باشد اول اینکه حتما" باید مولفه‌های احساسی در آن وجود داشته باشد و عاطفه و احساس ما را درگیر کند، اگر بتوانیم احساس مخاطب خود را درگیر کنیم او با ما همراهی بیشتری خواهد کرد و اینجا احساس ابزار است؛ همچنین باید بعد ادراکی داشته باشد چون داستان فلسفی در واقع می‌خواهد فکر را بسازد، فکر با ادراکات ساخته می‌شود و برای کنترل این ادراکات، وقتی که آن را روی مساله‌ای که در زندگی برای او مهم است و بین بود و نبود و هستی و نیستی او، قرار می‌دهیم، در این حالت شخص مجبور می‌شود به فطرت انسانی خود مراجعه کند؛ تفاوت اصلی انسان با حیوان در این است که بر سر دو راهی‌ها بهترین گزینه را انتخاب کند و به این قوه قضاوت گفته می‌شود ما در فبک این مورد را هم برای جذابیت آن لازم داریم، مورد دیگری که لازم داریم فعالیت است؛ توجه داشته باشیم که ما تربیت را به‌عنوان یک کنش استراتژیک ببینم یا کنش معمولی، بعضی از افعال هست که انجام آن به انجام افعال متناسب از طرف دیگران بستگی دارد که به آن کنش استراتژیک، کنشی که تعامل طرفینی دارد، می‌گوییم و تربیت مخصوصا" در فکرورزی چنین فعالیتی است.

این پژوهشگر و استاد دانشگاه تاکید نمود: ما اگر بخواهیم در فبک موفق شویم، باید توشه خود را آماده نماییم که در این زمینه داستان‌های پندآموز بسیاری داریم که می‌توانیم آنها را با یک ترفند به داستان‌های فکرآموز یا فلسفی تبدیل نماییم، باید توجه کنیم که تربیت در فبک به‌صورت کنش استراتژیک طرفینی باشد و این‌گونه ایجاد می‌شود وقتی که طرفین به هم اعتماد داشته باشند و زمانی این اعتماد حاصل می‌شود که راحت‌ترین، کارآمدترین فرمول آن ایجاد کار مشترک است. پیشنهاد من در اینجا این است که رویکرد جشنواره‌های بعدی بازنویسی داستان‌های پندآموز کهن به آثار فکرآموز باشد و شما به‌راحتی می‌توانید توشه گران‌بهایی را مهیا کنید و ان‌شاءالله حرکت و پویشی در کشور شود.

سخنرانی دکتر علیپور عضو کارگروه فابک مجمع عالی حکمت اسلامی کشور در کانون کرمانشاه

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =